سرمقاله وطن امروز/ آیتالله زابلی، شمع محفل خداجویان

وطن امروز/ « آيتالله زابلي، شمع محفل خداجويان » عنوان يادداشت روزنامه وطن امروز است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
مراسم تشييع پيکر مرحوم آيتالله حسينيزابلي روز گذشته در امامزاده صالح بنموسي الکاظم(ع) برگزار شد. آيتالله سيدمحمدحسين حسينيزابلي از اساتيد اخلاق و از وعاظ شهير تهران بود. ايشان در ۲۰ سالگي در شهر مقدس قم به کسوت روحانيت درآمد و ملبس شد اما دوران شکوفايي علمي او در نجف و در خدمت اساتيدي همچون حضرت امام(ره)، آيتالله خويي(ره) و آيتالله سيستاني رقم خورد. مرحوم آيتالله حسينيزابلي از محضر اساتيد بزرگي در اخلاق و عرفان نيز بهره برده بود که براي نمونه ميتوان به حضرات آيات عظام بهاءالديني و بهجت اشاره کرد. به منظور آشنايي بيشتر با شخصيت اين استاد برجسته اخلاق، گفتوگويي داشتيم با حجتالاسلام سيدجلال رضويهمداني، از شاگردان و مراودين معظمله.
حجتالاسلام رضويهمداني در گفتوگو با «وطنامروز» درباره نحوه آشنايي خود با آيتالله حسينيزابلي اظهار داشت: بيش از 20 سال قبل، مرحوم شيخ حسن معزيتهراني که از علماي رباني و اهل باطن بود، به بنده توصيه کرد محضر آيتالله زابلي برسم و از انفاس قدسي ايشان بهرهمند بشوم. بنده هم بنا بر توصيه ايشان، اين کار را کردم و از همان موقع، آشنايي بنده با ايشان رقم خورد. زماني که آيتالله زابلي به قم مشرف ميشدند و به مسجد جمکران ميرفتند، بنده هم توفيق داشتم ملازم ايشان باشم. ۲ تصوير از ايشان در ذهن من حک شده است: سجدههاي طولاني و اشکهاي قنوت.
علاوه بر ملازمت ايشان هنگامي که به قم و مسجد جمکران مشرف ميشدند، در تهران نيز به منزل ايشان در محله هدايت ميرفتم يا درجلسات اخلاق ايشان شرکت ميکردم و از نفس قدسي و مواعظ عرشي ايشان بهرهمند ميشدم.
حجتالاسلام رضويهمداني درباره ويژگيهاي روحي و شخصيتي آيتالله زابلي گفت: خانه وجود آيتالله زابلي، سرشار از عشق به خدا و خدمت به مردم بود. همانطور که آن شاعر گفت که حاصل عمرم ۳ سخن بيشتر نيست، خام بدم، پخته شدم، سوختم، آيتالله زابلي هم عمرش، همين سير را داشت و در عشق به خداوند سوخت. آيتالله زابلي از نوادري بود که در مکتبهاي گوناگون اخلاقي و عرفاني صاحب نظر بود. بسياري از علماي اخلاق و اهل معرفت مثل آيتالله بهاءالديني و آيتالله بهجت را از نزديک درک کرده بود. ايشان از دوستان نزديک آيتالله دستغيب، آيتالله نجابت و آيتالله شيخ يحيي شيرازي بود.
حجتالاسلام رضويهمداني در ادامه با اشاره به نحوه برگزاري جلسات اخلاق آيتالله زابلي اظهار داشت: کلام ايشان، حلاوت بخصوصي داشت. حديث را با شعر ميآميخت و کلام نافذش، روح انسان را به اهتزاز درميآورد و به پرواز در آسمان معرفت واميداشت. آيتالله زابلي، جوانان را عاشق مذهب توحيد تربيت ميکرد. هنگامي که موعظه ميکرد، چنان اين حرف از عمق جانش برميخاست که با بارش اشکهايش همراه ميشد.
مجالس اخلاقي آيتالله زابلي، انسان را به تفکر واميداشت، بويژه ايشان به صورت ويژه مخاطبانش را به تفکر پيرامون اين سخن اميرمومنان واميداشت که فرمودند: خدا رحمت کند انساني را که بداند از کجا آمده، در کجاست و به کجا ميرود. آيتالله زابلي انسانها را به وادي فکر ميکشاند، آن هم فکر پيرامون اين که: «از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟ به کجا ميروم آخر ننمايي وطنم؟» ايشان حول اين معارف حرف ميزد و اشک ميريخت و مستمعينش تحت تاثير و جذبه سخنان ايشان قرار ميگرفتند. آيتالله زابلي اصول تربيت اسلامي را مو به مو به خودش ديکته و در وجود خودش پياده کرده بود و با عشق به اسلام ناب محمدي، آن را بين جوانان ترويج ميکرد.
حجتالاسلام رضويهمداني درباره مواضع سياسي آيتالله زابلي نيز اظهار داشت: آيتالله زابلي جوانان را حول ۳ محور تربيت ميکرد، توجه تام به نماز اول وقت، آگاهي از احکام و وظايف شرعي و آگاهي و علم به اصل ولايت و خدمت به نظام جمهوري اسلامي. آيتالله زابلي، حضرت امام خميني(ره) را برجستهترين عارف و سالک اليالله در عصر کنوني ميدانست. ايشان به مقام شهدا غبطه ميخورد و گاهي با ياد شهدا و مقام ايشان، ميگريست. آيتالله زابلي، مرجعيت و رهبري حضرت آيتالله العظمي خامنهاي را از الطاف خفيه خدا بر ملت ايران ميدانست و ايشان را يادگار ماندگار حضرت امام(ره) و ذخيره خداوند در ايام غيبت بقيهالله برميشمرد. مجلس ايشان، محل رفتوآمد جواناني بود که بعدها در دفاع از حرم اهلبيت(ع) و حريم انسانيت در برابر گروههاي جنايتکار تکفيري به فيض شهادت رسيدند.
حجتالاسلام رضويهمداني در پايان متذکر شد: کلمات اين مربي بزرگ اخلاق و مواعظ ايشان بايد جمعآوري شود و به شکل کتاب در اختيار نسل جوان قرار بگيرد. ايشان که ميوه و ثمره حوزه علميه قم و نجف بود، شمع محفل جوانان مؤمن و خداجو بود که پروانهوار دور ايشان ميچرخيدند و ايشان نيز آتش و نور عشق به خدا و سلوک به سمت او را در دل اين جوانان ميافروخت و زنده نگه ميداشت. عاش سعيدا و مات سعيدا. وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا.