نماد آخرین خبر

سرمقاله فرهیختگان/ نگاهی به آیین‌های دهه‌فجر 99

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
سرمقاله فرهیختگان/ نگاهی به آیین‌های دهه‌فجر 99

فرهيختگان/ « نگاهي به آيين‌هاي دهه‌فجر 99 » عنوان يادداشت روزنامه فرهيختگان به قلم فرشاد مهدي‌پور است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد:

برپايي «مراسم ملي»، جوشش مردمي و پويش رسمي
مراسم ملي، بايد ترکيبي از رسميت و غيررسمي بودن داشته باشد؛ چيزي که در خلاقيت موتورسواران برپاکننده راهپيمايي تجلي يافت و يکي از اصلي‌ترين گروه‌هاي نظم‌ناپذير، به‌شکلي خودجوش در حال دفاع از نظم انقلابي ظاهر شد.
فرشاد مهدي‌پور، پژوهشگر اجتماعي: جمهوري اسلامي، پايداري و مشروعيت خود را از ساعات اوليه تاکنون، به مشارکت عمومي متصل کرده است؛ مشارکتي که در مقياس ملي با اثرگذاري جهاني تحقق يابد، رويدادي منظم و ساليانه آن را پشتيباني کند و ترازي از همت و حميت مردمي در آن وجود داشته باشد. از اين حيث است که تقريبا هر سال، شاهد برگزاري يک انتخابات در ايران هستيم (و در خطايي راهبردي برخي از آنها ازجمله شوراي شهر در رياست‌جمهوري ادغام‌شده و امکان کنشگري اجتماعي را محدود ساخته است) و علاوه‌بر آن دو راهپيمايي بزرگ 22بهمن و روز قدس در زمان‌هايي ثابت، تدارک‌شده و طيف متنوعي از مناسک نظير اربعين و اعتکاف يا فعاليت‌هايي چون راهيان نور تقويت يا ايجاد شده است. البته همه اين موارد درحال و روزي که ويروس منحوس برايمان ايجاد کرده، دچار دگرديسي و دستکاري شده‌اند تا هم باقي بمانند و هم آثار و تبعات شيوع بيماري را به‌دنبال نياورند.

 اول

آيا مي‌توانيد حکومتي را تصور کنيد که براي تداوم ارتباط خود با مردم،‌ سازوکاري ايجاد نکرده باشد؟‌ از دولت‌هاي ليبرال تا سوسياليست گرفته يا توتاليتر تا دولت رفاهي، همگي شکلي از اين نقش‌آفريني را فراهم ساخته‌اند که در آن نمايندگي سياسي، ظهوري لااقل صوري داشته باشد؛ پس جمهوري اسلامي به‌مثابه ساختاري برآمده از انقلابي اسلامي که با پويشي جمعي و زمان‌بر تجسم يافته، حتما نيازمند روال‌ها و رويه‌هايي است براي حفظ پويش پيشين و گسترش آن در دهه‌هاي بعدي. اين کار حداقل در دو صورت ظهور پيدا کرده است:‌ اول نهادهاي انقلابي که جنبه تاسيسي داشته‌اند و پيش از انقلاب، اثري از آنها نبوده و ماموريت‌شان خاستگاه انقلابي‌شان است و متکي بر نيازها و خواسته‌هاي مردمي و دومي سازمان‌هايي که به‌طور مستقيم، متولي حفظ و گسترش پويش بوده و هستند. مهم‌ترين سازمان گروه اول، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي است که خوشبختانه در طول همه اين سال‌ها پابرجا مانده و به سرنوشت سازمان‌هايي مانند جهادسازندگي، کميته‌هاي انقلاب اسلامي و... مبتلا نشده و در چرخه‌هاي بروکراسي،‌ چرخ‌دنده‌هايش از هم نگسيخته است. مابقي سازمان‌هاي تاسيسي در حوزه‌هاي معيشتي در حال فعاليتند و حوزه عمل خود را تا حدودي محدود کرده‌اند.

 دوم

براي ايجاد نظامات لازم براي برپايي مراسم ملي، در دوره جمهوري اسلامي، محوري‌ترين سازوکار، شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي است که در اواخر دهه 50 ايجاد شده؛ سازمان‌هاي ديگري مانند تبليغات اسلامي، دفتر تبليغات حوزه علميه قم و... نيز در زمينه‌هايي مشابه مشغول فعاليت هستند که البته براي آيين‌هاي بزرگ ميداني، بازهم شوراي هماهنگي مرکزيت داشته و دارد. اين شورا، داراي ستادهاي مناسبتي است و رويدادهاي نوظهور و پيش‌بيني نشده را نيز بايد برگزار کند، مانند راهپيمايي 23تير 78، تشييع جنازه شهداي منا و... البته معمولا برخي از اين موارد با همکاري سپاه يا نيروي بسيج صورت مي‌گيرد. تجارب دوره کرونا نشان داد که اين سامانه، براي برپايي آيين‌هاي ملي‌اي چون روز قدس يا اولين سالگرد ترور سپهبدسليماني، از توانايي کافي برخوردار نبوده و عملا در سومين مراسم بزرگ امسال، يعني دهه‌فجر1399 اوج اين مشکل بروز کرد که البته حضور گرم و تمام‌کننده مردم در راهپيمايي 22بهمن، مثل هميشه تنها نقطه اتکا و اميدواري بود و خوشا به‌حال جمهوري اسلامي که چنين مردمي دارد. در روز قدس99 هم به ابتکار سخنراني رهبر انقلاب، بخش‌هاي بزرگي از کاستي‌هاي تدارک‌شده توسط سامانه‌هاي رسمي برطرف شد و در برنامه مرتبط با سالگرد حاج‌قاسم نيز شور و شعور مردمي و برخي ابتکارات در کمپين #مرد_ميدان بود که يادبودي درخور را رقم زد و نه سامانه‌هاي تبليغي رسمي.

 سوم

دهه‌فجر از حيث زمان، طولاني‌ترين مناسک انقلابي است و حدود 10روز به‌طول مي‌انجامد؛ امسال پيشنهادها بر آن بود که با توجه به شرايط سخت معيشتي از سويي و در پيش بودن انتخابات1400 و تلاش براي افزايش مشارکت، بايد روي عنصر کليدي پرچم ايران تاکيد و تکيه شود. مطابق پيمايش‌هاي متعدد افکارعمومي، تعلق به ايران و عظمت آن، از بالاترين ميزان محبوبيت و موافقت برخوردار است و با هيچ مولفه يا مقوله ديگري برابري نمي‌کند؛ اما دريغ از تلاشي سازمان‌يافته و فراگير براي ايجاد کارزار بزرگي براي پرچم. اين مساله هم در حيث آذين‌بندي‌هاي شهري وجود داشت و هم در کمپين‌هاي مجازي؛ اما ضروري‌ترين بخش، توزيع و عرضه وسيع پرچم براي خانه‌ها، خودروها و موتورهاي شخصي بود که تا به‌جاي يک راهپيمايي بزرگ در 22بهمن، کل شهرها و محيط‌ها، محل جشن انقلاب قرار بگيرد. فقدان نگاه شبکه‌اي در برگزاري مراسم ملي و واگذاري آن به يک روش اداري مشخص و بدون انعطاف در سال‌هاي گذشته، به‌يک‌باره در سالي که امکان استفاده از ميدان واقعي را محدود مي‌کرد، به چالشي انجاميد که روح و هيجاني در جامعه به‌وجود نياورد. مشکل از آنجايي ايجادشده که سال‌هاست سامانه‌هاي رسمي برگزاري مراسم، به‌دنبال تمرکزگرايي در همه امور رفته‌اند و اين از بلندگوي سخنران و ماشين صوت واحد گرفته تا محل نشستن و شعار مشابه‌دادن را شامل مي‌شود و از قضا، در تمامي اين سال‌ها آن چيزهايي که ديده شده و اثر گذاشته، جوشش‌هاي فردي و ابتکاري مشارکت‌کنندگان در برنامه‌ها بوده است؛ درست مانند آنچه 22بهمن 99 را به يُمن حضور برنامه‌ريزي‌نشده مردمي وفادار، گرم و به‌يادماندني کرد.

مراسم ملي، بايد ترکيبي از رسميت و غيررسمي بودن داشته باشد؛ چيزي که در خلاقيت موتورسواران برپاکننده راهپيمايي تجلي يافت (ايده‌اي که برآوردهاي تامل‌انگيزي درباره‌اش وجود داشت و بازهم با حضور خانوادگي مردم، سامان يافت) و يکي از اصلي‌ترين گروه‌هاي نظم‌ناپذير، به‌شکلي خودجوش در حال دفاع از نظم انقلابي ظاهر شد. آيين دهه‌فجر99، در تمامي روزهاي منتهي به 22بهمن، از حال‌وهوايي مناسب و درخور برخوردار نبود و اين مستقيم مرتبط با عملکرد مسئولان برپايي اين مراسم ملي بود که اولا نهي‌هاي کرونايي را به حداکثر رسانده بودند، ثانيا به اقتضائات آفرينش‌هاي جديد در برپايي آيين‌هاي بزرگ، بي‌توجهند و ثالثا روي مشارکت مردمي حساب کمي باز کرده بودند. ظرفيت‌هاي اين‌گونه مراسم از حيث اميدآفريني ميان توده‌ها، کم‌نظير است و بايد براي آن برنامه داشت.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره