نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

سیاست تقابلی ترکیه و تلاش برای حضور در مناطق نفوذ ایران

منبع
ديپلماسي ايراني
بروزرسانی
سیاست تقابلی ترکیه و تلاش برای حضور در مناطق نفوذ ایران

ديپلماسي ايراني/متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
 
سعيد رمضاني در يادداشتي براي ديپلماسي ايراني مي نويسد: در سياست خارجي ترکيه چون غالب کشورها، دشمن و دوست ابدي وجود ندارد. آنکارا در سال هاي اخير  نشان داده در جاي که درک مي کند پيروز نيست با چرخش هاي آني  تغيير رويه مي دهد. ترکيه نشان داده استاد فرصت شناسي  بوده و قادر است تهديد را تبديل به فرصت کند. ترکيه کشوري است که مي تواند با مد نظر قرار دادن منافع خود در عين عضويت در ناتو، با مسکو به ماه عسل رفته و اين خود نشان از بلوغ سياست گذران اين کشور دارد. امروز ترکيه براي خود در حوزه‌هاي تاريخي عثماني حق تقدم قائل شده و سياست نوعثمانگرايي را تعقيب مي کند.
 
جمهوري اسلامي ايران و ترکيه که در منطقه مهم و راهبردي غرب آسيا ( خاورميانه) واقع شده‌اند، داراي پيشينه تاريخي قابل توجه هستند و مشابهت‌هاي قابل تاملي از جمله تمدن‌هاي باستاني قبل از اسلام و امپراتوري‌هاي بسيار گسترده‌اي بوده‌اند. هر دو کشور در طول تاريخ خود، روابط پر فرازونشيبي داشته که گاه اين روابط، دوستانه و گاه با تعارض و حتي جنگ همراه بوده است. ايران و ترکيه همواره خود را قدرت برتر منطقه پنداشته و در اين راستا در عين برقراري روابط حسنه، رقابت جدي نيز با هم داشته‌اند.  اخيرا و بعد از روي کار آمدن بايدن در امريکا و احتمال تغييرات اساسي در سياست خارجي آمريکا در خاورميانه رقابت ها در اين منطقه براي دستيابي به قدرت و نفوذ، به قدري شديد شده است که مي‌تواند منجر به ايجاد نظم جديدي شود. در مدت کوتاهي که از آمدن بايدن مي گذرد خاورميانه شاهد تحولات مهمي بوده است. قطر و عربستان آشتي کردند. قطر و مصر نيز در آستانه آشتي هستند. ترکيه به مصر و عربستان نزديک شده و اين زمينه حل و فصل اختلافات دو بلوک اخواني و عربستاني در منطقه است. اين حل و فصل احتمالا راه صلح و ثبات در ليبي را باز خواهد کرد. 

ما در اين يادداشت قصد داريم تغيير سياست و تلاش ترکيه براي حضور در مناطق نفوذ جمهوري اسلامي را بررسي کنيم. 

عراق

-از ديد اردوغان ولايت‌هاي موصل، کرکوک و سليمانيه بخش‌هايي از قلمرو دولت عثماني بوده و از ترکمن‌هاي تلعفر و کرکوک حمايت مي کنند. ترکيه از اين طريق قصد دارد کليت منطقه تاريخي موصل را در زمان مناسب به خاک خود الحاق کند. نيرو‌هاي ترکيه در موصل براي نقش‌آفريني در نزديکي آن منطقه نيرو‌هاي شبه نظامي سني موسوم به "حشد الوطني" تحت رهبري "اثيل نجيفي" را مورد آموزش قرار مي‌دهند با اين اميد که بتوانند روزي کنترل خود را بر کل آن ناحيه اعمال کنند. اکنون ترکيه در پوشش کمک‌هاي بشردوستانه قصد احياي نفوذ خود را بر موصل دارد .

- ترکيه مخالف حضور و فعاليت نيروهاي حشد الشعبي است و در رسانه‌هاي خبري مورد حمايت دولت ترکيه از آن گروه تحت عنوان "گروه تروريستي شيعه" ياد مي‌شود. از ديد ترکيه، حشد الشعبي مشابه پ ک ک است با اين تفاوت که وابسته به ايران است. از ديد ايران حفظ نفوذ بر موصل مسير دسترسي تهران به سوريه از طريق مرز عراق و سوريه را باز نگه مي‌دارد.

-ترکيه همچنين اصلي‌ترين رقيب اقتصادي ايران در بازار عراق است. در سال 2019، ترکيه 10.2 ميليارد دلار کالا به عراق صادر کرد که در مقايسه با صادرات 9.6 ميليارد دلاري ايران در مدت مشابه، کمي بيشتر است. شرکت‌هاي ترکيه‌اي همچنين حدود 25 ميليارد دلار در نهصد پروژه عمراني و زيربنايي  از جمله انرژي، آب و صنايع پتروشيمي در شهرهاي مختلف عراق سرمايه‌گذاري کرده‌اند. علاوه بر اين، در صنعت برق عراق که قبلا تحت سلطه شرکت‌هاي ايراني بود، رقابت فزاينده‌اي بين تهران و آنکارا وجود دارد. ضمنا، ترکيه موقعيت جغرافيايي خود مبني بر اتصال اروپاي شرقي و آسياي غربي را به عنوان يک مزيت ژئواکونوميک منحصر به فرد مي‌داند و به طور فزاينده‌اي در صدد انحصار مسيرهاي ترانزيتي به مناطق همسايه است. در اين راستا، ترکيه مي‌خواهد از طريق گسترش روابط اقتصادي با عراق، مانع از انتقال انرژي بالقوه ايران به اروپا از طريق عراق و سوريه شود، خود را به قطب اصلي صادرات انرژي به اروپا تبديل کند و يک کوريدور به سمت جنوب به سوي اردن و عربستان سعودي براي ترانزيت کالاهاي ترکيه‌اي و اروپايي به بازارهاي عربي خليج فارس باز کند.

اقليم کردستان 

در حالي که عراق با برخي ناامني ها از قبيل بازماندگان داعش و حملات و بمب گذاري هاي گاه و بي گاه دست و پنجه نرم مي کند بايد شاهد بمباران مناطق مرزي خود توسط ارتش ترکيه به نام مقابله با نيروهاي پ.ک.ک هم باشد. ترکيه به بهانه مبارزه با پ.ک.ک بخش هايي از خاک عراق در شمال اين کشور را اشغال کرده و نزديک به 18 پايگاه نظامي را براي خود ايجاد کرده است. همزمان با اين تهديدات امنيتي توانسته است با کمک يکي از احزاب حاکم بر اقليم کردستان بخش عظيمي از انرژي اين منطقه را از طريق خط لوله جيهان به تاراج ببرد و قسمت زيادي از صادرات خود را به اقليم کردستان داشته باشد و عملا توانسته است به دليل جبر جغرافيايي اقليم کردستان اين منطقه را به گروگان خود بگيرد. 

سوريه 

-ارتش ترکيه در حال حاضر در بخش هايي از شمال سوريه مستقر است و در حالي که اين اقدام از سوي دولت دمشق، تجاوز آشکار به سرزمين و حاکميت سوريه تلقي شده است، اما آنکارا همچنان مصمم است تا به نوعي اين مناطق را از سوريه جدا کرده و به ترکيه منضم کند و يا درصورت مجبور شدن به تخليه خاک سوريه، جاي پاي خود را در اين مناطق محکم کند.  واسطه همين سياست منطقه اي ترکيه، اکنون دو سه سالي است که بخش هايي از شمال سوريه از جمله ادلب تنها مناطقي هستند که دولت سوريه نتوانسته از سيطره تروريست هاي تکفيري آزاد کند.

-ترکيه که از ابتداي بحران سوريه، در انتظار تيرخلاص گروه هاي تروريستي و از جمله داعش به نظام و دولت سوريه بود و حتي در مراحل طولاني مدتي از آنان حمايت لجستيک کرده بود، رفته رفته و با پيشروي هاي ارتش سوريه در مناطق تحت اشغال تروريست ها و نيز نااميدي از سرانجام تروريسم در سوريه، ‌تغيير استراتژي داد. از همين رو آنکارا از فاز استفاده نيابتي هايش به خصوص تيپ هاي ترکمن و ارتش آزاد عبور کرد و علاوه بر بهره برداري از اين گروه هاي تکفيري و تروريستي، اقدام به ورود مستقيم نظامي به بحران سوريه کرد.

يمن


در يمن حضور اخواني ها و همبسته بودن گرايش هاي نظري - کنشي آنها با ترکيه به عنوان مرکز و منبع گسترش و صدور باورهاي اخواني مي تواند روند حضور ترکيه در يمن را به عنوان يک بازيگر خارجي تسهيل کند. در واقع آنکارا با توجه به حضور حزب اصلاح و جايگاهي که اين تجمع يمني در معادلات قدرت در يمن دارد مي تواند بدون هرگونه آماده سازي فضا و بدون هيچ گونه محدوديتي  در اين باره، وارد کارزار يمن شود. و منافع خود را در اين کشور بحران زده جستجو کند و در آينده يمن سهم خواهي هايي داشته باشد.

-سازمان اطلاعات ترکيه آماده سازي ليست‌هاي شورشيان متمايل به حضور در جنگ يمن را با تعيين حقوق‌هاي بسيار بالا شروع کرده و از گروه‌ها در ادلب براي اعلام اسامي و نام‌نويسي شورشيان جهت انتقال به يمن براي جنگ در کنار عربستان دعوت به عمل آورده است.

-آنکارا، رياض را در عين حال به پهپادهايي از نوع کارايل مجهز کرده است که اخيرا نيز ارتش يمن به ساقط کردن يکي از آنها اشاره کرد. منابع مختلف اشاره کردند، آنکارا عملا انتقال گروهي از پهپادهاي نظامي از نوع بيرقدار به عربستان را آغاز کرده است که جبران قطع حمايت نظامي آمريکا از عربستان و عدم تجهيز رياض به سلاح‌هاي هجومي بعد از تصميم جو بايدن در زمينه توقف جنگ يمن و درخواست براي پايان را آن مي‌کند.

لبنان 

پس از منازعه سوريه و ليبي، بحران لبنان را مي‌توان يکي از مهم‌ترين بسترهاي افزايش نفوذ و توسعه‌طلبي آنکارا در منطقه دانست. عوامل و زمينه‌هايي که باعث جذابيت لبنان براي ترکيه مي‌‎شود، متعدد هستند. ازجمله آن‌ها مي‌توان به رقابت با عربستان و امارات و کاهش نقش اين دو رقيب منطقه‌اي در لبنان اشاره کرد. از سوي ديگر آنکارا با ادعاي رهبري جهان اهل سنت، تلاش مي‌کند تا در جامعه طائفه‌گرايانه لبنان، حمايت از اهل سنت را در دستور کار خود قرار دهد. در همين راستا، آنکارا ارتباط ميداني خود با شخصيت‌هاي لبناني را افزايش داده است. از سوي ديگر با توجه به موقعيت ژئوپلتيک لبنان و دسترسي اين کشور به درياي مديترانه، افزايش نفوذ ترکيه در لبنان، مي‌تواند موضع اين کشور در منازعات مرزي و گازي در مديترانه شرقي را برابر کشورهاي عضو «انجمن گازي شرق مديترانه» تقويت کند.

امروز فعاليت ترکيه در لبنان اشکال مختلفي به خود گرفته که هدف همه آنها تقويت نفوذ در ميان اهل تسنن در لبنان بويژه در شمال و در جنگ «رهبري جهان اهل سنت» است؛ جنگي که از يک سو ميان رياض و متحدانش است و از سوي ديگر ميان ترکيه و متحدانش در جريان است.

بر اساس برآوردها تعداد لبناني‌هايي که از بورسيه‌هاي تحصيلي در ترکيه طي ۱۵ سال استفاده کرده‌اند بيش از ۱۰ هزار نفر است و بيشتر اين افراد زبان ترکي را آموخته‌اند و در ارتباط دائم با برنامه‌هاي حمايتي ترکيه در شمال لبنان از طريق سازمان تيکا هستند که در راستاي کمک به لبناني‌ها در استان‌هاي طرابلس و عکار کار مي‌کند و منابع اين موضوع در نهايت کار در راستاي دستورکارهاي ترکيه است.

دوم اينکه ترکيه برخي از شخصيت‌هايي سلفي در شمال لبنان مانند «سالم الرافعي» را با آغوش باز پذيرفته و اين اقدام را به موازات حمايت مستمر از شاخه لبناني اخوان المسلمين انجام مي‌دهد.

سوم؛ سفارت ترکيه در بيروت به دنبال لبناني‌هاي داراي اصالت ترکيه‌اي يا ترکماني است تا آنها را به گرفتن تابعيت ترکيه تشويق کند. اين موضوع تنها منحصر به دهها هزار شهروند لبناني نيست که ريشه ترکماني در عکار و روستاهاي اطراف الکواشره دارند، بلکه به برخي از قبيله‌هاي «بقاع» (از جمله عشاير يا خانواده‌هاي شيعه) نيز کشيده شده است. هدف ترکيه اعطاي تابعيت ترکيه به اين افراد بر اساس اين اصل است که بنا به تاريخ، آنها «شهروند سلطنت عثماني» بوده‌اند. بر اساس برآوردها تا کنون ۵۰ هزار لبناني مشمول اين پروژه شده‌اند.

چهارم؛ تحرکات سفارت ترکيه و تعدادي از بازرگانان لبناني و ترک براي برآورده کردن نيازهاي بازار لبنان و پر کردن آن با کالاهاي ترکي است؛ علاوه اينکه برخي لبناني‌هاي علاقه‌مند براي سرمايه‌گذاري در بخش زراعي به سرمايه‌گذاري در ترکيه تشويق مي‌شوند. اين موضوع اگرچه در کوتاه‌مدت مثبت است اما در بلندمدت به توليدات لبنان ضربه مي‌زند.

آذربايجان 

مقامات باکو و آنکارا بارها اعلام کرده اند که آذربايجان و ترکيه يک ملت در دو دولت هستند. آذربايجان در نگاه استراتژيکي ترکيه، مهمترين متحد راهبردي اين کشور تعريف شده است. جنگ قره باغ فرصت اثبات اين راهبرد را فراهم کرد‌‌‌. با تضعيف تشيع به عنوان مهمترين مولفه آذربايجان به علت سياست هاي کمونيستي بلند مدت روس ها در گذشته‌، همخواني رويکردهاي سکولار باکو – آنکارا، ايران هراسي ناشي از رويکردها و... پيوندها ميان باکو و آنکارا هر روز قويتر کرد. ملاحظات اقتصادي دو طرف و سياست بنيادين ترکيه مبتني بر کسب جايگاه اصلي انتقال انرژي منطقه قفقاز، آسياي ميانه‌ و روسيه و حمايت غرب از اين جايگاه و از همه مهمتر نگاه پراگماتيسمي ترکيه به روابط منطقه اي و بين المللي که منافع محور بوده است سبب شد ترکيه‌، بازيگر پيروز اين بحران باشد. در اين سخن تنها حذف ايران از مسير ترانزيتي مدنظر نيست، بلکه اين تحول بر امنيت ملي ما هم تاثيرات منفي در بعد تحريکات قومي خواهد داشت‌. توجه کنيد در جنگ قره باغ در پيروزي باکو بر ايروان‌، بيش از عامل مذهبي عامل قومي ترکيسم تاثير داشته است. 

عربستان

روابط ترکيه و عربستان سال‌هاست که به خاطر سياست خارجي دو کشور و نحوه رويارويي با گروه‌هاي اسلام سياسي از جمله اخوان المسلمين، به ويژه پس از کشته شدن "جمال خاشقچي" روزنامه نگار منتقد عربستاني در اکتبر ۲۰۱۸ در کنسولگري رياض در استانبول و نيز قطع روابط قطر با کشورهاي شوراي همکاري خليج فارس در ژوئن ۲۰۱۷، بحران ليبي و ديگر موضوعات رو به تيرگي گراييد.اخيرا اردوغان گفت که آنکارا در خصوص پهپادهاي مسلح از عربستان سفارش دريافت کرده است. ترکيه عملا شارژ پهپادهاي جنگي از نوع بايراکدار به عربستان را آغاز کرده است تا بدين ترتيب توقف فروش تسليحات نظامي از سوي آمريکا به رياض جبران شود، زيرا بايدن رئيس جمهوري آمريکا اخيرا تصميم گرفت به حمايت هاي نظامي کشورش از عربستان در جنگ يمن پايان دهد. در همين راستا وزارت خارجه ترکيه نيز با صدور بيانيه اي به طور رسمي همبستگي خود را با عربستان در قبال حملات موشکي و پهپادي جنبش انصارالله به بندر راس تنوره و تاسيسات آرامکو در شهر الدمام اعلام کرد.

افغانستان 

اگرچه ترکيه بيشتر به اتحاديه اروپا و پيوستن به آن چشم دوخته است اما حضور اقليت ترک زبان در افغانستان شامل ازبک ها و ترکمن ها با جمعيتي در حدود 10 تا 15 درصد جمعيت اين کشور موجب شد تا آنکارا در طول قرن بيستم همواره نگاهي مهم به استفاده از اين پتانسيل براي نفوذ در افغانستان داشته است و نگاه به شرق را حتي مکمل نگاه به غرب تلقي کند. نکته قابل توجه اينکه حزب حاکم عدالت و توسعه نيز اين حرکت را ناقض حرکت پيشين خط ديپلماسي (نگاه صرف به غرب و اروپا) نمي داند، بلکه آنرا مکمل آن مي شناسد، همانگونه که زماني احمد داود اغلو، نخست وزير اين کشور معتقد بود که 'هرقدر ترکيه کمان خود را به آسيا بيشتر بکشد، همان قدر تيرش بهتر به اروپا مي نيشيند و بخت بيشتري براي عضويت در اتحاديه اروپا را نصيب خود مي کند'. ترکيه به دليل اهميت راهبردي افغانستان در آسياي مرکزي علاقه خاصي به توسعه مناسبات سياسي، اقتصادي و فرهنگي با اين کشور دارد و به همين دليل سعي مي کند از هر ابزاري براي نفوذ بيشتر در اين کشور بهترين بهره را ببرد. دولت ترکيه در بعد سياسي همچنين کوشيد تا با استفاده از توان ديپلماسي خود در کاهش دو مشکل عمده افغانستان، يعني تغيير نوع نگاه پاکستان به افغانستان و مساله جديدتر، يعني مذاکره دولت اين کشور با طالبان نقش قابل توجهي بازي نمايد، تا جايي که نام ترکيه هنوز به عنوان کشور برگزار کننده مذاکرات صلح افغانستان (دولت با گروه طالبان) بر سر زبان ها است.در بعد نظامي هم در واقع در ميان اعضاي ناتو اين فقط ترکيه بود که پتانسيل ها و اشتراکات متعددي را با افغانستان داشت و در طول سال هاي گذشته نيز کوشيد جدا از کمک به آموزش نيروهاي افغان عملا نقش قابل احترامي را در اين کشور اين کشور به دست آورد. ترکيه در يک دهه گذشته هم در کنفرانس توکيو و هم در کنفرانس لندن تعهد کرده بود تا سال 2017 حدود 150 ميليون دلار به افغانستان کمک کند، بنابراين اين کشور امروزه يکي ازبزرگترين سرمايه‌گذاران خارجي در افغانستان به شمار مي رود که حتي ايجاد يک مسير ترانزيتي خاص با عنوان 'راه لاجورد' را از ترکمنستان، آذربايجان و در نهايت ترکيه و اروپا را در دستور کار خود قرار داده و مي کوشد از اين امر به عنوان فرصتي براي گسترش نفوذ خود استفاده کند. در عين حال، اين کشور علاوه بر نهادهايي که پيشتر اشاره شد، با راه اندازي يک موسسه فرهنگي ديگر به نام بنياد 'يونس امره'، افزايش بورس هاي تحصيلي به افغان ها، آموزش کارمندان دولت افغانستان در سطح وسيع، برگزاري نمايشگاه هاي مختلف فرهنگي و هنري، کنسرت هاي موسيقي و به ويژه از طريق توزيع و پخش فيلم ها و سريال ها با چاشني غليظ فرهنگ ترکي در سطح جامعه و در شبکه هاي صوتي و تصويري دولتي افغانستان، توسعه گردشگري، آموزش زبان ترکي استانبولي و کمک به رسانه‌هاي همگرا با جريان ترک‌گرايي و پان‌ترکيسم سعي مي کند از هيچ تلاش هدفمند براي گسترش نفوذ در اين کشور کوتاهي نکند.البته رايزني فرهنگي و خانه هاي فرهنگ ترکيه در شهرهاي مختلف افغانستان به همراه بنياد فرهنگي ترکيه حداکثر سعي خود را براي نيل به اين هدف ملي کشورشان در افغانستان به کار مي بندند.از ديگر اقدامات دولت ترکيه در اين خصوص مي توان به کمک و مشارکت در ساخت و يا بازسازي مساجد و مدارس ديني با محوريت آموزه هاي مکتب ديني حنفي، تاسيس دانشگاه پزشکي، دانشگاه کابل، يک دانشکده علوم سياسي و يک موسسه علمي مستقل با نام 'مدرسه پدر مولانا' در بلخ اشاره کرد .دولت ترکيه به سبب ميزباني از آرامگاه مولانا جلال الدين بلخي که زادگاه او در بيش از 800 سال قبل جزء خراسان بزرگ ايران بود، از اين شاعر بزرگ فارسي زبان نيز به عنوان يک وجه مشترک فرهنگي ميان افغانستان و ترکيه ياد و سعي مي کند به حق يا به ناحق از او بيشترين بهره برداري فرهنگي را کند.

مصر

آنکارا و قاهره در طول دوران کوتاه رياست جمهوري محمد مرسي روابط گرم و نزديکي با يکديگر داشتند که اين روابط پس از سقوط دولت مرسي در سال ۲۰۱۳ ميلادي و وقوع کودتاي نظامي توسط عبدالفتاح السيسي در مصر رو به تيرگي گذاشته است.کمتر از يکسال از رياست جمهوري محمد مرسي و کودتاي ارتش به رهبري "عبدالفتاح السيسي" وزير دفاع وقت مصر و سقوط اخوان المسلمين، روابط دو کشور ترکيه و مصر وارد مرحله جديدي شد و با موضع گيري هاي آنکارا و بويژه رجب طيب اردوغان به عنوان نخست وزير وقت ترکيه، سفير اين کشور از خاک مصر اخراج و سطح روابط دو طرف به کاردار کاهش يافت. ترکيه در اوت ۲۰۱۳ از شوراي امنيت سازمان ملل متحد خواست که السيسي را تحريم کند. رجب طيب اردوغان رئيس جمهوري ترکيه در گفت و گو با شبکه الجزيره به صراحت اعلام کرد که دولت آنکارا نظام السيسي را که با کودتاي نظامي روي کار آمده به رسميت نمي‌شناسد و عبدالفتاح السيسي يک کودتاچي نامشروع است.

چاووش اوغلو اخيرا تاکيد کرد: ترکيه و مصر هيچ پيش شرطي براي ازسرگيري روابط مطرح نکرده اند. عادي سازي مناسبات با انجام گفت وگوهاي دو جانبه و ترسيم نقشه راه و برداشتن گام هايي در اين زمينه در جريان است. در سطح سازمان اطلاعات و وزارت خارجه دو کشور تماس هايي صورت گرفته است و تماس هاي ما در سطح سياسي آغاز شده است.

اسرائيل 

حکومت اردوغان هميشه به ضرر تشکيلات خودگردان فلسطين از نوار غزه و حزب اخوان المسلمين حماس که نوار غزه را کنترل مي کند، دفاع کرده است. اين روابط نزديک جديد با اسرائيل نشان دهنده رياکاري اخوان المسلمين به طور کلي است.  اخوان المسلمين، اعم از ترک يا عرب مانند محمد مرسي، رئيس جمهوري اسبق اخواني مصر توسعه روابط با اسرائيل را ناخوشايند نمي دانند.رئيس جمهوري ترکيه عادي سازي روابط بين اسرائيل و امارات متحده عربي، بحرين و سودان را به شدت محکوم کرد. اما رفتار وي در مورد روابط نزديک بين اسرائيل و مراکش بسيار متفاوت بود. چرا که حزب حاکم در مراکش بخشي از اخوان المسلمين است.

رئيس جمهور ترکيه با سود جستن از حمايت شديد اسرائيل در چندين پرونده منطقه اي، به ويژه درگيري در قره باغ، حمايت نظامي از آذربايجان عليه ارمنستان، نياز به روابط نزديک بييشتر با اسرائيل را احساس مي کند. اين روابط به گونه اي است که اسرائيل با خودداري از به رسميت شناختن نسل کشي ارامنه، از ترکيه در برابر اروپا دفاع مي کند. تجارت بين اسرائيل و ترکيه در سال 2019 به 5.5 ميليارد دلار رسيد. به عبارت ديگر ترکيه ششمين شريک تجاري بزرگ اسرائيل است. رئيس جمهوري ترکيه ضمن تلاش براي ايجاد روابط بهتر با اسرائيل، سياست نفوذ خود را در کشورهاي اسلامي که بخشي از امپراتوري عثماني سابق بودند، تقويت مي کند. هدف اين راهبرد تأمين بازارهاي جديد براي محصولات ترکي در اروپا و آسياست.

ترتيبات منطقه اي

- همزمان با دهمين سالگرد بحران سوريه برگزار نشست جديدي بين ترکيه-قطر- روسيه در دوحه برگزار شد و تقريبا ايران را از دور تاثيرگذاري بر تحولات سوريه با استفاده از نشست استانه دور کردند. . دليل اين مساله مي تواند عربي بودن قطر باشد. به نظر مي رسد قطر براي ترکيه قابل اعتماد تر است. ترکيه به نوبه خود نيازمند تقويت دستاوردها و بازپس گيري کارت هايي است که از دست داده، بويژه پس از ورودش به مسير سازش ليبي، که سودهاي زيادي براي آن داشت. بنابراين، ترکيه ناگزير بايد سياستهاي عربي اش را از نو ساخته و روابطش را بهبود بخشد. نچه ترکها بيش از هر چيز بدان نياز دارند، مساله اي است که در بيانيه دوحه اعلام شد، يعني حمايت از تماميت ارضي سوريه، مقابله با گرايش هاي جدايي طلبانه و در ادامه تحقق حمايت روسيه و قطر از استراتژي حساس ترکيه در برابر حزب کارگران و خطر ايجاد قدرت کردي در مرزهاي اين کشور با سوريه. روند صلح آستانه و وجود ايران، نمي توانست نتايجي را محقق کند که در دوحه محقق شد. محور جديد به دنبال آن است تا نظام حاکم در سوريه را به مذاکره واقعي براي انتقال قدرت وادار کند، بر اين اساس، بخوبي مي توانيم دليل کنار زدن ايران – به عنوان حامي نظام بشار اسد – از روند مذاکرات صلح در مورد سوريه را دريابيم.

نتبجه گيري 

- سياست خارجي و حرکت ترکيه در تضاد با منافع جمهوري اسلامي ايران و محور مقاومت است. در حال حاضر ضايعه از دست دادن سردار شهيد سليماني را در مناطقي که حوزه نفوذي جمهوري اسلامي ايران محسوب مي شوند مي توان مشاهده کرد. از جمله در عراق و همان طور که گفته شد در سوريه. لذا لازم است تصميم گيران در رابطه تدبير کنند. 

- ايران بايد برگ‌هاي برنده ‌نفوذ منطقه ايش را درست خرج کند و حتي شايد در تغييراتي در سياست خارجي خود ايجاد کند. در غير اين صورت نفوذ ما در عراق، سوريه، لبنان، فلسطين، يمن و ديگر مناطق کاهش پيدا خواهد کرد. در صورت عدم به روزرساني و عدم تغيير نگاه تهران در حوزه نفوذ منطقه ايش سبب خواهد شد تا جايگاه تهران در اين کشورها به شدت کاهش پيدا کند. 

-در سياست خارجي ترکيه چون غالب کشورها، دشمن و دوست ابدي وجود ندارد. آنکارا در سال هاي اخير  نشان داده در جاي که درک مي کند پيروز نيست با چرخش هاي آني  تغيير رويه مي دهد. ترکيه نشان داده استاد فرصت شناسي  بوده و قادر است تهديد را تبديل به فرصت کند. ترکيه کشوري است که مي تواند با مد نظر قرار دادن منافع خود در عين عضويت در ناتو، با مسکو به ماه عسل رفته و اين خود نشان از بلوغ سياست گذران اين کشور دارد. امروز ترکيه براي خود در حوزه‌هاي تاريخي عثماني حق تقدم قائل شده و سياست نوعثمانگرايي را تعقيب مي کند. دقت کنيد هدف نوعثمانگرايي آنکارا چون عثمانيان غرب نبوده و نيست. نوعثمانگرايي امروز ترکيه درگير عراق‌، سوريه، قره باغ بوده و رو به شرقي دارد که مهترين چالش آن ايران است‌‌. مانع و  نقطه برخورد نهايي نوعثمانگرايي ترکيه از نظر داوود اوغلو در کتاب عمق استراتژيک، ايران است.‌ ترکيه نه تنها تمايل به ورود ايران به هيچ پيمان يا همکاري منطقه اي ندارد، بلکه مانع آن نيز مي شود‌. سه جانبه آستانه نيز در نهايت ، جاي خود را به مذاکرات دوحه داد. ترکيه با ايجاد ناامني و تغيير شرايط عراق و سوريه امروز نه تنها پروژه مسير ترانزيت انرژي ايران، عراق و سوريه به مديترانه را به محاق برده بلکه بر مسير ترانزيت شمال و جنوب نيز با دستاورد قره باغ سايه انداخته است. البته ترکيه رقيب ماست و از رقيب انتظار بيشتري نمي رود و ما به جاي اينکه تقصيرات را متوجه ديگران کنيم، بايد به سياست هاي کلان خود و  نتايج آن توجه کنيم تا دلايل رسيدن به وضعيت امروز را دريابيم. لذا ترکيه همپيمان موقتي براي ايران محسوب مي گردد و هر زمان منافعش ايجاب کند ايران را رها مي کند. 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره