رستگاری در آسمان
مردم سالاري/متن پيش رو در مردم سالاري منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
نيروي هوايي، موثرترين واحد نظامي يک کشور است و در صورت داشتن جنگندههاي به روز و برنامه ريزيهاي دقيق، ميتواند اثرات غيرقابل جبراني بر دشمن بگذارد. از بعداز ظهر 31 شهريور که مهرآباد و هفت فرودگاه و چند مکان نظامي و اقتصادي کشور بمباران شد؛ تا روز آخر جنگ اين تهاجمات ادامه داشت و نيروهاي هوايي هر دو کشور، نقش بسيار مهمي در جنگ داشتند.
نيروي هوايي، موثرترين واحد نظامي يک کشور است و در صورت داشتن جنگندههاي به روز و برنامه ريزيهاي دقيق، ميتواند اثرات غيرقابل جبراني بر دشمن بگذارد. از بعداز ظهر 31 شهريور که مهرآباد و هفت فرودگاه و چند مکان نظامي و اقتصادي کشور بمباران شد؛ تا روز آخر جنگ اين تهاجمات ادامه داشت و نيروهاي هوايي هر دو کشور، نقش بسيار مهمي در جنگ داشتند.
بعد از اين حمله، نيروي هوايي ايران در سحرگاه 1 مهر، با 140 فروند هواپيما و در مجموع کل عملياتهاي آن روز، حدود 200 فروند هواپيما پايگاههاي هوايي عراق را بمباران کردند و اثرات بسيار محسوسي در عمليتهاي عراق در ماههاي آينده گذاشتند. ارتش عراق همانند شوروي و هم پيمانانش يک استراتژي داشت؛ پيشروي تجهيزات زرهي که لازمهي آن اسکورت توسط هواپيما و هليکوپتر بود، در غير اين صورت يک فاجعه پيش ميآمد. فاجعهاي که در جنگ اول خليج فارس بر سر ارتش عراق آمد و نيروي هوايي ارتش ائتلاف، گروهي عظيم از ارتش عراق را در بزرگراه بصره-کويت، غافلگير کردند و ابتدا و انتهاي نيروها را بمباران کردند تا آنها در باتلاق بياندازند. از اين رو فلج کردن نيروي هوايي عراق ميتوانست فشار ارتش مجهز عراق را از سر رزمندگان تحت فشار کم کند. اتفاقي که طي عمليات کمان 99 که در همان روز اول جنگ، باعث کاهش توان هوايي عراق براي چند ماه شد رخ داد؛ اما نياز به عمليات وسيعتري بود تا بيشتر به اين نيروي استراتژيک ضربه بزند مخصوصا آنکه شهرهاي مهم استان خوزستان در خطر بسياري به سر ميبردند و صدام نيز ابايي از بمباران غيرنظاميان و استفاده از سلاحهاي شيميايي نداشت. طي ماهها برنامه ريزي و چند عمليات ناموفق، در نهايت در تاريخ 15 فروردين سال 1360، تيزپروازان نيروي هوايي در عملياتي بسيار سخت و پيچيده که نظيرش مشاهده نشده بود، توانستند چند پايگاه هوايي عراق در نزديکي مرز اردن موسوم به «اچ 3» را با موفقيت بمباران کنند و يک ضربه اساسي به نيروي هوايي دشمن بزنند و همچنين در بعد رواني نيز دست بالا را بگيرند زيرا در اين عمليات هيچگاه جنگندههاي ايراني توسط پدافند عراق شناسايي نشد و پايگاههايي بمباران شدند که صدام فکر ميکرد از خطر مصون هستند و به اين دليل تعدادي از جنگنده و بالگردهايش را در آنجا مستقر کرد. اين حمله نقش به سزايي در وضعيت آفندي قرار گرفتن ايران داشت و زمينه ساز شکستن حصر آبادان و باز پس گيري خرمشهر شد.
نيروي هوايي عراق تا پيش از صدام، يک نيروي قديمي و آشفته بود اما صدام با خريد جنگندههاي جديد و تمايل به استفاده از تجهيزات غربي، با فرانسه قرارداد بست اما فرانسه به دليل نگراني از پرداخت پول توسط عراق، جنگندههاي ميراژ که بسيار محبوب بود را دير تحويل داد. در شروع جنگ، عراق 350 جنگنده داشت که شامل بمبافکنهاي توپولوف 22 که سقف پروازي بلندي داشتند و جنگنده بمبافکنهاي ميگ 21 و 23 و سوخو 7 و 22 و چند مدل قديميتر بود که همگي در مقابل جنگندههاي مدرن و مجهز به هواپيماهاي سوخت رسان ايران، حرفي براي گفتن نداشتند. ايران با 470 جنگنده که اکثريت آن را اف 4 و اف 5 که چند منظوره بودند و به همراه بهترين رهگير آن زمان که فقط ايران آن را در اختيار داشت يعني، جنگنده افسانهاي اف 14 که شايد آن را بتوان مهمترين جنگ افزار جنگ نام برد، مجهز بود و تمرکز پايگاهها در غرب کشور بسيار کمک حال بود. عراق که اکثر تجهيزاتش ساخت شوروي بود، سياست جنگياش هم مانند آنها بود و تمرکزش بر حمله زميني بود و سلامت آنها در گرو محفوظ بودنشان در مقابل نيروي هوايي طرف مقابل بود؛ حمله عظيم ايران در روز اول به پايگاههاي عراق، شر نيمي از جنگندههاي آنها را از مدافعان تحت فشار ايران برداشت و عراقيها ناچار بودند از پايگاههاي غربي خود پرواز کنند و اثر محسوسي نتوانند بگذارند.
عراق از همان ابتدا حمله به نقاط حساس را آغاز کرد و پالايشگاهآبادان که در تيررس توپخانه عراق بود کمي آسيب ديدند، اما بقيه بنادر و نقاط استراتژيک به مدد گشت دائمي جنگندهها کاملا امن بود و تاثيرات اقتصادي هنوز آغاز نشده بود، اما ايران به لطف نيروي هوايي مجهز و آموزش ديده خود، هر چه که در خاک عراق بود و در جنگ تاثير ميگذاشت از قبيل پلهاي مهم و تلمبه خانهها را آماج حملات خود قرار داد و باعث کاهش باورنکردني توليد نفت عراق از روزانه 2 ميليون و ششصد هزار بشکه در سال 1359 به حدود 900 هزار بشکه در سال 1360 شد و صدام مجبور به استفاده از ذخيره 35 ميليارد دلاري خود و کمک گرفتن از عربستان و کويت شد. اما هر چه ميگذشت اوضاع پيچيدهتر ميشد.
عراق سه بار بين سالهاي 1360 تا 1363 نيروي هوايي خود را نوسازي کرد و استراتژي خود را کاملا تغيير داد. جنگندههاي ميراژ اف 1 ايي کيو، که قابليت حمله به اهداف زميني، دريايي و هوايي را داشتند، در پاييز 1360 به عراق تحويل داده شد؛ اما در همان روزهاي نخست و در تاريخهاي چهار و دوازده آذر، سه تا از آنها توسط يکي از برترين خلبانان اف 14، يعني سرتيپ فضلالله جاويدنيا منهدم شد و خلبان يکي از آنها هم اسير شد. اف 14 با اسکورت بمبافکنها و جلوگيري از نفوذ دشمن، باعث تسهيل عمليات زميني و فتح خرمشهر و قرارگرفتن در موضع آفندي شد و باعث شد صدام بداند که بر روي زمين نميتواند کاري از پيش ببرد و تمرکز خود را بر نابودي اقتصاد ايران گذاشت.
نيروي هوايي که نفس صدام را گرفته بود، بعد از چند سال نبرد نيازمند قطعات يدکي و تسليحات و جايگزيني جنگندههاي از دست رفته بود، در مقابل با ورود ميگ 25 که سرعت و سقف پروازي بسياري داشت و خلبانانش مانند فضانوردان بايد لباس ميپوشيدند و ميگ 28 و 29 و بمبافکنهاي جديد سوخو مانند سوخو 25 و بالا رفتن تجربه خلبانان عراقي و آموزش ديدن در فرانسه و صد البته استفاده عراق از خلبانان خارجي نظير خلباناني از مصر، بلژيک و آلمان شرقي، فصل جديدي از جنگ گشوده شد و کل کشور و به دليل شروع جنگ نفتکشها، کل جهان را تحت تاثير قرارداد. در جنگ نفتکشها به دليل اهميت فوق العاده خليج فارس، کشتيهاي بسياري از سراسر جهان مورد هدف قرار گرفتند. در بخش بالگردها نيز فرانسه و شوروي به عراق تجهيزات ميفروختند، شوروي بالگردهاي مختلف «ميل» را در اختيار صدام قرار داد که مهمترينش ميل 24 بود و فرانسه نيز «سوپر فريليون و غزال» را به آنها فروخت.
در حملات دشمن به مناطق مسکوني، حدود 50 هزارنفر مجروح شدند و 13 هزارنفر جان باختند، تهران نيز 60 بار بمباران شد.در بعد اقتصادي هم صنايع سنگين و پالايشگاهها و حتي کارخانه ساخت اتوموبيل را توسط ميراژها و ميگ 25 بمباران ميکردند و کشور مجبور به واردات لوازم کليدي شد. در بين اين بمبارانها، شهر اراک که پايتخت صنعتي کشور بوده و هست، 77 بار بمباران شد که سهمگينترين حمله در سال 65 اتفاق افتاد که باعث شهادت بيش از 70 تن از کارکنان بخشهاي مختلف شد. همچنين نيروگاه برق نکا نيز در 7 مهر سال 66 در عين ناباوري بمباران شد و باعث خاموشيهاي زيادي در شهرهاي بزرگ شمال کشور شد. عملياتي که صدام ناظر بر طرح ريزي و تمرينات سخت خلبانان عراقي بود. تمام اين حملات به دليل ناتواني رژيم بعث در شکست دادن رزمندگان در خط مقدم بود و سعي کرد از اين طريق بتواند توان رزمي و روحيه کشور را ضعيف کند و در برخي نقاط نيز هواپيماهاي عراقي آگهي هايي بر سر مردم ميريختند که محتوايش تسليم مقابل رژيم بعث بود.
در حوزه نفت هم نيروي هوايي و دريايي به قيمت جان پرسنل خود غرب خليج فارس را نسبتا آرام نگه ميداشتند، زيرا به رغم تجهيزات قابل قبول در مقابل ارتش مدرن عراق و رشادت خلبانان و ملوانان، سقوط بخشي از جنگندهها و زمينگيري بسياريشان به دليل نبود قطعات و کاهش آمادگي برخي خلبانان به دليل پرواز نکردن و همچنين نيروي هوايي مدرن و خلبانان باتجربه عراقي کار سخت ميشد. بازيگران اصلي: اف 14 با برد راداري 180 کيلومتري بودند و ميراژ که قابليت اسکن دريا را داشت و از موشکهاي ضد کشتي اگزوست بهره ميبرد و همچنين چند جنگنده اجارهاي سوپراتندارد که فرانسوي بود و شکار دوتاي آنها بر فراز خارک توسط اف 14، باعث پس دادن بقيه به فرانسه بود، جنگندهاي که آنقدر نيرومند بود که ميتوانست تا تنگه هرمز پرواز کند و بدون نياز به سوختگيري به پايگاهش برگردد. اما نيروي دريايي با ساخت اهداف فرضي متعدد توانست خلبانان عراقي را به خوبي گول بزند به گونهاي که اولين محموله از اگزوست را در همان سال اول تمام کردند. در طرف مقابل اما موشکهاي فينيکس اف 14 رو به اتمام بود و نيروي هوايي اقدام به ساخت موشک سجيل در سال 65 کرد، موشکي که چيزي از فينيکس کم نداشت اما سقف پروازيش از آن کمتر بود. در جنگ نفتکشها کشتيهاي سعودي، قبرسي، ايتاليايي و بسياري ملتهاي ديگر در اين نبرد آسيب ديدند؛ حملات عراق اما تنها 10 درصد از نفت ايران را کم کرد و آنچه که مشکل زا بود سقوط ناگهاني قيمت آن بود که باعث کاهش توان در تامين ادوات نظامي بود و ديگر نميشد عملياتهايي به وسعت والفجر هشت انجام داد. عملياتي که بخش اعظمي از بودجه جنگ را شامل شد و عراق نيز 70 هواپيما و بالگردش را از دست داد.
در سه سال پاياني جنگ، 100 خلبان به کمک 30 تا 40 فروند اف 14 فعال باعث جلوگيري از سقوط اقتصادي ايران شدند و سيلي محکمي به صدام و 26 کشوري که به طور مستقيم حامي او بودند زدند. جنگندهاي که اکنون نيز عملياتي است و با وجود تحريمها کماکان مدافع آسمان ايران است.
سيد مهدي داودي