نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

بازی زیرکانه جهانگیری در دو ژانر انتقاد و حمایت

منبع
جهان
بروزرسانی
بازی زیرکانه جهانگیری در دو ژانر انتقاد و حمایت

جهان/متن پيش رو در جهان منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

سئوالي که بسياري از فعالان سياسي حتي بدنه اصلاح طلب از جهانگيري مي پرسند اين است که چرا تا لحظه آخر مي خواهد از حضور در دولت استفاده کند و با اينکه مخالف مديريت دولت است استعفا نمي دهد و در مواقع لزوم نقش يار کمکي و پوششي را به خوبي براي حمايت از دولت ايفا مي کند.
 
حضور «اسحاق جهانگيري» در دولت يازدهم و دوازدهم به عنوان معاون اول يکي از نشانه‌هاي عميق ائتلاف جريان اصلاحات با اعتداليون بود که تا به امروز تداوم يافته است. فصل بندي که اين روزها اصلاح طلبان سعي دارند با دولت انجام دهند و اقدامات دولت تدبير و اميد را خارج از خواسته خود عنوان کنند همانطور نچسب و غير قابل باور است که سخنان دولتمرداني چون جهانگيري که گاه گداري اقدام به انتقاد از دولت مي کنند تا خود را منتقد جلوه بدهند، پذيرفتني نيست. البته ژست هاي انتقادي از سوي دولتمردان چندان چيز عجيب و غريبي نيست و بسياري از کارشناسان و حتي رهبر معظم انقلاب نسبت به اين برون سپاري مسئوليت تذکر داده اند که مخاطب بايدهايي که دولتمردان مي گويند بايد انجام بشود خودشان هستند.

اخيرا جهانگيري با تشکيل صف‌هاي طويل مرغ و مشکلات عديده مردم در تامين مايحتاج ضروري خود عنوان کرده است که « افتخار نيست که مردم در صف مرغ بايستند.» اين سخنان از آن حرف‌هايي است که شنيدنش از سوي يک مسئولي که حدود 8 سال در مقام دوم قوه مجريه حضور داشته کمي سنگين است. اينکه چه کساني بايستي اين وضعيت بغرنج اقتصادي را ترميم کنند دقيقا به خود آقاي معاون اول باز مي گردد. برخي با اين اظهار نظر عنوان کرده اند که جدي جدي گويي ديگراني مسئول هستند که آقاي جهانگيري در حال تذکر به آنهاست.

اما جهانگيري يک شخصيت دوگانه‌اي را در اين حوزه از خود نشان داده است. از يکسو مدافع دولت است و از دولت به طور تمام قد حمايت مي کند اما گاهي به ياد آينده اصلاح طلبي و بويژه شايد کانديداتوري خود در انتخابات سيزدهم رياست جمهوري مي افتد که خود را در کاراکتر منتقد مي نشاند و از وضعيت بديهي اقتصادي کشور و اقداماتي که به طور مشخص بايد انجام شود صحبت مي کند.

اين تناقضات رفتارهاي جهانگيري را به نوعي خاص کرده است. وي در جايي عنوان مي کند که به تمان انتقادات نسبت به دولت در مدت کوتاهي چون 5 دقيقه مي توان پاسخ داد و ازسوي ديگر از مديران انتقاد مي کند که « بي انگيزه هستند و اگر تاکنون آنطور که بايد از ظرفيتهاي آن براي توسعه و پيشرفت و رفاه مردم استفاده نشده است به ما مديران کشور بازمي‌گردد.»

از سوي ديگر وي اخيرا گفته است: «در کشور خانواده‌هايي وجود دارند که هيچ منبع درآمدي ندارند و متأسفانه در برخي از استان‌ها اين جمعيت زياد است و دولت به دنبال حل مشکلات اين بخش جامعه است».

اما خطاب به منتقداني که از نظر او در کار دولت دخالت مي کنند گفته است: «اول راي بياوريد بعد برنامه هايتان را اجرا کنيد».

اخيرا «سيد عباس آخوندي» وزير سابق راه و شهرسازي نيز که از قطار دولت با استعفاي اجباري خارج شده در سخناني گفته است:  «اگر ما نبوديم در ايران قحطي صورت مي گرف».

اين سخنان به نحوي ديگر از سوي جهانگيري تکرار شده و وي در اين راستا عنوان کرده است: «با تلاش هاي دولت اقدامات خصمانه دشمنان عليه ملت کنترل شد و اجازه نداديم در کشور قحطي به وجود آيد.»

جهانگيري در سخناني جنجالي گفته بود که حتي اختيار عوض کردن منشي خود را نيز ندارد. موضوعي که اين ذهنيت را در شنونده ايجاد مي کند که معاون اول روحاني اختياري در دولت ندارد. موضوع بي اختياري در دولت و حضور ويتريني از جمله تاکتيک هاي انتخاباتي اصلاح طلبان است. بعد از دولت اول اصلاحات نيز رئيس دولت عنوان کرد که نمي گذارند کار کنم وبا گريه سعي کرد از مردم راي دوباره بگيرد. طوري اين مظلوم نمايي در تاريخ تبليغات سياسي کشور ماندگار شد که «صادق خرازي» درباره آن گفت: «خاتمي گريه کرد، مردم 24 ميليون راي به او دادند!»

هر چند خرازي براي همين تاکتيک سياسي خود پا پيش گذاشته و در مصاحبه اي براي جداسازي جهانگيري از دولت گفته است: «قرار بود دولت را آقاي جهانگيري انتخاب کند. زماني که آقاي جهانگيري و روحاني آمدند، قول دادند که آقاي جهانگيري دولت را انتخاب کند. بعد آقاي روحاني گفت: «خودم مي خواهم اداره کنم». که نتيجه اداره کردنشان هم مي‌‌بينيم.»

وي با مطرح کردن خانه نشيني جهانگيري اظهار کرده است: «قاي جهانگيري شايد ده‌‌ها موضوع در دلش باشد که نخواهد بگويد. آقاي جهانگيري بعد ماجراي بنزين آبان ماه، ۱۲ روز در خانه نشست  و وزرا به دنبالش رفتند و وي را برگرداندند.چرا اينها را نمي­‌گويند؟ بيايند و به مردم بگويند. اينها بايد براي جامعه و مردم گفته شود.»

هرچند خرازي خود به اين موضوع که جهانگيري يار پوششي روحاني در انتخابات رياست جمهوري سال 96 بوده است نيز اشاره مي کند و مي گويد: «دور اول مناظره آقاي روحاني بازنده بود و انتقادات نسبت به ايشان وسيع و صريح بود. آقاي جهانگيري بود که به ميدان آمد و پشت ايشان ايستاد.»

با اين حال سئوالي که بسياري از فعالان سياسي حتي بدنه اصلاح طلب از جهانگيري مي پرسند اين است که چرا تا لحظه آخر مي خواهد از حضور در دولت استفاده کند و با اينکه مخالف مديريت دولت است استعفا نمي دهد و در مواقع لزوم نقش يار کمکي و پوششي را به خوبي براي حمايت از دولت ايفا مي کند.

جهانگيري در بسياري از مواقع مي خواهد ازدولت حمايت کند اما در موضوعاتي که مردم بسيار درگير آن هستند سعي مي کند حساب خود را از پاستور جدا کند. به نظر مي رسد اين انتقادات را نيز به عنوان نمونه هايي در حال جمع آوري مي کند که اگر در انتخابات به عنوان نامزد حضور يافت از همين موارد براي اثبات مخالفت خود با دولت استفاده کند. به هر جهت جهانگيري هم مي خواهد در دولت باشد که در اين رابطه حضور وي نيز تا انتهاي دولتي که کمتر از چهارماه به پايان آن بيشتر نماده است قطعي است و هم مي خواهد براي رياست جمهوري اقدام کند که اينچنين جداسازي ضمني خود را از دولت بنا مي نهد. آنچه اين رفتار ضدو نقيض را توجيه مي کند همين حضور انتخاباتي معاون اول روحاني درانتخابات سيزدهم رياست جمهوري است که به هر لحاظ با توجه به اينکه جهانگيري نفر دوم دولت هاي تدبير و اميد بوده است اين فصل بندي هاي کاذب امکان پذير نيست.
 
 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره