نماد آخرین خبر

سرمقاله کیهان/ مدیری که فرصت را به تهدید تبدیل کرد!

منبع
کيهان
بروزرسانی
سرمقاله کیهان/ مدیری که فرصت را به تهدید تبدیل کرد!

کيهان/ « مديري که فرصت را به تهديد تبديل کرد! » عنوان يادداشت روز در روزنامه کيهان به قلم جعفر بلوري است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد:

شناسايي و استفاده از «فرصت‌ها»، براي غلبه بر مشکلات يا به دست آوردن امتيازات، از جمله اموري است که در مباحث مديريتي همواره مطرح بوده و هست. با پيشرفت علوم مديريتي، رفته رفته بهره‌برداري از نه فقط فرصت‌ها که، «تهديدها» نيز مطرح و برخي حتي در آن تخصص پيدا کردند. به‌عنوان مثال، سردار شهيد سليماني، جايي و در جمع رزمندگان مي‌گويد فرصت‌هايي که در دلِ تهديدهاست، در دلِ فرصت‌ها نيست (نقل به مضمون). شايد استفاده از فرصت، هنر زيادي نخواهد اما قطعا، اين هنر بزرگ يک مدير يا فرمانده نظامي است که بتواند، از دل تهديدها، فرصت بسازد. کاري که سردار دل‌ها، در آن تخصص ويژه‌اي داشت. 
داعش يک تهديد بود اما سردار سليماني از دل آن، هم براي ايران عزيز عزت و محبوبيت ساخت، هم از دل آن نيروهاي بسيج و نيروهاي مردمي را در کشورهاي منطقه سازماندهي کرد، هم هزينه فوق سنگيني روي دست صاحبان غربي، عبري و عربي اين گروه‌هاي وحشي گذاشت و هم...
تبديل تهديد به فرصت، تخصصي است که نظر کارشناسان حوزه مديريت، اقتصاد و روانشناسي را به شدت جلب کرده و در اين‌باره کتاب‌هاي متعددي نيز به رشته تحرير درآمده است. اينجا فقط به دو مورد از کتاب «سقلمه» اثر «ريچارد تيلر» و «کاس آرسانستين» که برنده جايزه نوبل اقتصادي هم شده‌ اشاره کرده و بحث را ادامه مي‌دهيم. 
روانشناسان مي‌گويند، اغلب آدم‌ها ‌ترجيح مي‌دهند از بين دو گزينه «سود بردن» و «زيان نديدن»، گزينه دوم را انتخاب کنند! دوري از «زيان» براي بيشتر آدم‌ها، مهم‌تر از رسيدن به «سود» است. به عبارت دقيق‌تر، انسان‌ها زيان‌گريزند طوري که، تنفر از دست دادن براي آنها تقريبا دو برابرِ ميل به‌دست آوردن است.

مديران باهوش با استفاده از اين نکته جالب روانشناسي، توانسته‌اند در برخي از کشورها، هم معضلات و تهديداتي را رفع کنند، و هم از دل آنها، شغل و پول و به‌طور کلي فرصت بسازند. مثلا در فصل زمستان و در برخي کشورهاي اروپايي با مشاهده مصرفِ بالاي گاز يا توليد بيش از اندازه آلاينده‌ها توسط کشاورزان، با استفاده از اين اصل روانشناسي، کاري کرده‌اند که عوامل اين معضلات، از ‌ترس «زيان نديدن»، هم اقدام به کاهش مصرف گاز کنند و هم در کاستن از آلودگي‌هاي محيط زيستي، با يکديگر به رقابت بپردازند. 
به اين ‌ترتيب که ابتدا روي قبض‌هاي گاز نوشتند، در صورت کاهش روزانه اين مقدار مصرف گاز، پس از يک سال مثلا 2000 دلار صرفه‌جويي کرده و اين پول در جيب شما خواهد ماند. مصرف گاز کمتر شد، اما نه آن ميزاني که لازم بود. با توجه به اصل روانشناسي «گريز آدم‌ها از خسارت دوبرابر ميل آنها به سود است»، اين‌بار روي قبوض برق نوشتند، اگر روزانه اين مقدار صرفه‌جويي نکنيد، سالانه 2000 دلار زيان خواهيد ديد. اين‌بار مصرف گاز به اندازه قابل توجهي کاهش يافت و معضل حل شد و اين کشورها بعضا حتي توانستند مازاد اين صرفه‌جويي را نيز با قيمت بالا به کشورهاي همسايه بفروشند. تعيين مشوق‌هاي واقعيِ مالي و غيرمالي نيز باعث کاهش شديد آلودگي‌هاي محيطي توسط کشاورزان در برخي از همين کشورهاي اروپايي شده و از دلِ همين مباحث محيط زيستي، کشاورزان زيادي نيز به کار خود رونق دادند. (همان)
اما ما مديراني هم داريم که، متخصص تبديل فرصت به تهديد هستند. نمي‌خواهيم جاي دوري برويم. در ماجراي موج چهارم کرونا که با سرعت حيرت‌آوري در حال آلوده کردن هموطنانمان است، نقش چنين مديراني کاملاً محسوس است. وقتي طي حدود فقط2 هفته، شمار مبتلايان به اين ويروس از روزي 7000 نفر مي‌رسد به روزي 21000 نفر، يا وقتي شمار فوتي‌هاي روزانه در اين مدت کوتاه از حدود 80 الي 90 نفر مي‌رسد به حدود 200 نفر، يعني، ‌اشکالي در مديريت «ستاد ملي مديريت کرونا» وجود دارد.
آقاي دکتر ايرج حريرچي، معاون وزير بهداشت پيش‌بيني کرده شمار تلفات روزانه چه‌بسا تا 300 نفر هم برسد. برخي کارشناسان حتي اعلام کرده‌اند، بايد منتظر 500 فوتي در روز هم باشيم! 
به گفته دکتر حريرچي، تعطيلات نوروزي يک فرصت آن هم از نوع «طلايي» بود براي کاهش آمار مبتلايان و فوتي‌ها چرا که تقريبا همه جا مدتي تعطيل بود اما برخي سوءمديريت‌ها در اين ستاد، باعث شد اين فرصت طلايي به يک «تهديد جدي» تبديل شود! بله درست شنيديد، ما مديراني داريم که فرصت‌هاي طلايي را به افرايش سه برابري مرگ و مير تبديل مي‌کنند! وقتي هم که از آنها درباره «چرايي آغاز موج چهارم» پرسيده مي‌شود مي‌گويند: «ما آن را پيش‌بيني کرده بوديم». مشکل دقيقاً همين جاست! کار مدير به‌ويژه وقتي با جان مردم سرو کار دارد، پيش‌بيني نيست، پيشگيري است! آيا پيش‌بيني کرده بوديد و گفتيد: «به‌نظر بنده از پيک کرونا عبور کرده‌ايم»؟!
خطرناک‌تر از مديريت بد، اعتماد به نفس بالا در عين ناتواني و نپذيرفتن مسئوليت‌هاست. دريغ از يک عذرخواهي خشک و خالي از اين همه سوءمديريت!
از اين مرحله سخت نيز به حول و قوه الهي خواهيم گذشت. بهترين راه‌حل براي عبور از اين مرحله، ورود مجدد مردم، روحانيون، سپاه و بسيج به ميدان است. همين‌طور جدي گرفتن مجدد پروتکل‌هاي بهداشتي از سوي همه مردم است. درست مثل ماه‌هاي اوليه پيدايش اين ويروس که، مردم سنگ‌تمام گذاشتند و تلفات و حتي مبتلايان در برخي شهرها را به عدد حيرت‌انگيز «صفر» رساندند. از اقشار ضعيف جامعه دست‌گيري کردند، با توليد ماسک و مواد ضدعفوني‌کننده و... کشور را از اين کالاهاي ضروري بي‌نياز کردند. خبرهاي خوبي نيز از آماده شدن واکسن‌هاي داخلي و خارجي به گوش مي‌رسد. 
به اين ايام به ديده «عبرت» بايد نگريست. اينکه، مدير ضعيف چقدر مي‌تواند براي کشور مضر و براي مردم خطرناک باشد. اينکه انتخاب از روي فکر و بررسي و تحقيق (نه از روي احساسات يا لج‌بازي) چقدر مهم است. اينکه، انتخابات و شرکت در آن چقدر حياتي است و در چنين شرايطي نبايد چشم به دهان سلبريتي دوخت. وقتي نتيجه 8 سال مديريت يک جريان سياسي مي‌شود، افزايش چندصد درصدي قيمت گوشت و مرغ و مسکن و خودرو و... و بازگشت صف‌هاي خجالت‌آور گوشت و مرغ در دهه 50 و 60، اما اين جريان سياسي مي‌گويد، «چرا خدمات ما را در چهارگوشه کشور را نمي‌بينيد»، «هيچ‌وقت در تاريخ ايران توانمندي هسته‌اي ما تا اين حد نبوده است» و در پايان نيز به‌جاي عذرخواهي، خواستار عذرخواهي مي‌شود! يعني، در يک نقطه از اين تاريخ 8 ساله، اشتباه بزرگي مرتکب شده‌ايم و بهترين زمان براي جبران اين اشتباه نيز، 28 خرداد ماه 1400 است!

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar