سرمقاله آفتاب یزد/ شخصیتهای بدون روتوش!
آفتاب يزد/ « شخصيتهاي بدون روتوش! » عنوان سرمقاله روزنامه آفتاب يزد نوشته خدايار سعيدوزيري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
شايد نزديکترين برخورد عموم مردم با افکار و انديشههاي يک فعال سياسي را بتوان در مصاحبههاي اين اشخاص با رسانهها دانست و هرچند وظيفه يک مصاحبهکننده آن است که وجوه پنهان مصاحبهشونده را روشن کند، اما اغلب اين اتفاق در عمل نميافتد.
اصولا رسانهها اعم از مکتوب، چندرسانهاي و اينترنتي، همواره خطوطي براي خود به لحاظ حرفهاي دارند و معمولا سعي ميکنند از گزارشها، مصاحبهها و صحبتهاي افراد و شخصيتهاي مختلفي که پوشش ميدهند، بخشهايي را بيشتر پوشش دهند که با ديسيپلين و خطوط حرفهاي و سياسي آنها در مواجهه با آن شخص و خط فکرياش تطابق بيشتري داشته و شوخيها، سخنان ناپسند، اشتباهات و هرآنچه که احتمالا باعث تعجب منفي مخاطب خواهد شد را حذف کنند و يا برعکس نکات منفي را بيش از نکات مثبت پوشش دهند، که به هرحال امکان قضاوت منصفانه در قبال افکار و شخصيت موضوع مصاحبه را دشوار ميسازد. به خصوص که در بسياري اوقات مصاحبهها بعد از پيادهسازي به نظر مصاحبهشونده ميرسد و با بازنگري آنها به نوعي تصوير ذهنياي که از آن مصاحبه يا گزارش از وي ساخته خواهد شد را تا حد ممکن روتوش ميکند.
اين تصوير روتوش شده از اشخاص و سياسيون و فعالين سياسي، اصولا در ذهن مخاطب، شخصيتهايي سراسر فرهيخته و اهل فکر و يا منفي و غيرقابل قبول ايجاد ميکند. به خصوص که بسياري از فعالين سياسي در جايگاهي نيستند که به مصاحبههاي زندهي تلويزيوني و راديويي دعوت شوند و يا در اين صورت نيز آمادگي حداقلياي براي مواجهه با سوالات و مخاطب در خود فراهم ميکنند تا آن چهره هميشگي مخدوش نگردد.
فضاي مجازي نيز اگرچه امکان مواجههاي رودررو را براي مردم با اين فعالين فراهم کرد اما به هرحال همه چيز اصولا مبتني بر نوشتار بود و طبيعياست که آشنايي دقيق با شخصيت افراد از طريق نوشته و توييت و مانند آن دشوار است. اما فضاي جديدي که به لطف نرمافزار کلاب هاوس فراهم آمده، اين چهره روتوش شده از اشخاص نزد مردم را به تصويري واقعي بدل کرده است. در حقيقت اينکه غريبهاي چيزي بپرسد، بدون آنکه بدانيد سوال بعدي وي چه خواهد بود يا ميخواهد از حرف شما چه نتيجهاي بگيرد، مهمترين رکن يک مصاحبه است که در بسياري اوقات در رسانهها از پيش مديريت ميشود، اما در فضايي مانند کلاب هاوس، دشوار و گاهي از فرط هيجانات ناشي از مباحثه ناممکن است و چهره و افکار واقعي اشخاص را در خصوص مسائل مختلف روشن ميکند و به اصطلاح نوري بر تاريکخانهي ذهن افراد ميتاباند تا در بازگشت پرتوهاي نور، بازتاب انديشهها و افکار واقعي قابل مشاهده باشد. فارغ از اينکه اين چهره واقعي نسبت به آنچه از پشت ويترين رسانهها ديده ميشد، مثبت است يا منفي، در بسياري از موارد، در روزهاي گذشته با حضور اهالي سياست و اقتصاد و... موجب شگفتي و تعجب مخاطبين را فراهم آورده است! تعجبي نه شايد از سر اهميت داشتن آن شخصيت در نزد مردم، بلکه از شنيدن پاسخها و سخنان فيالبداهه افراد و مشاهده شخصيتي متفاوت از آنچه در ذهنشان شکل گرفته بوده است که بايد اين را به فال نيک گرفت و اين فضاي تازه براي تضارب آرا و پرسش و پاسخ را محملي دانست براي شناخت بهتر اشخاص، فارغ از هر محدوديت و مانور رسانهاي که ممکن است با اهداف گوناگون اتفاق بيافتد.