بالا گرفتن تب انتخاباتی اصولگرایان
اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
تب انتخاباتي اصولگرايان بالا گرفته است؛آنقدرکه کانديداهاي اصولگرا ديگر چندان توجهي به سازوکار تشکيلاتي اين جريان سياسي هم ندارند و هر کدام به نحوي دست به کار تبليغات براي خود شدهاند. عزتالله ضرغامي که حالا رسما دست رد به سينه شوراي وحدت زده و ديگران هم اينجا و آنجا نشست خبري برگزار ميکنند و از طرحها و ايدههاي خود براي انتخابات و آينده مملکت پرده برميدارند. در اين ميان هم بعضي در تلاش هستند تا با بيان اظهارات جنجالي به نوعي توجهها را به خود جلب کنند. چنانکه يکي از رقابت با رضاخان ميگويد و ديگري از دستاوردهاي خارجياش در دوران وزارت و صدارت.
منوچهر متکي، سخنگوي شوراي وحدت اصولگرايان که اخيرا از نامهنگاري آيتالله محمدعلي موحدي کرماني رييس جامعه روحانيت مبارز با ۱۰ کانديداي اصولگرا براي ارايه برنامه داده بود، در حالي از محمدباقر قاليباف، سيدابراهيم رييسي، محسن رضايي، سعيد جليلي، حسين دهقان، علي نيکزاد، حسين قاضيزاده هاشمي، سعيد محمد، رستم قاسمي و البته عزتالله ضرغامي نام برده و اعلام کرده بود تا برنامه و اسامي افراد کليدي کابينه خود را به شوراي وحدت اصولگرايان ارايه کنند، حالا به نظر ميرسد بايد يا کسي را جايگزين يکي از اين 10 چهره کند يا درباره علت ناکامي اين اقدام دستکم درمورد ضرغامي توضيح دهد. چه آنکه همزمان با اينکه برخي از اين کانديدا عملا چندان توجهي به شوراي وحدت نداشتهاند، هستند کساني در اين ميان که اين شورا را از اساس فاقد وجاهت ميدانند. عزتالله ضرغامي در واکنش به اين نامهنگاري با انتشار عکسنوشتهاي در کانال اطلاعرساني خود آورده است: «ضمن احترام به همه نامزدها، رقبا، تشکلهاي سياسي و تشکر از تلاش آنان براي مشارکت هر چه پرشورتر مردم در همه انتخابات، بناي ورود به سازوکارهاي مرسوم را ندارم.»
فارغ از اقدام ضرغامي اما در همين فهرست 10 نفره شوراي وحدت، هستند چهرههايي که چندان توجهي به شوراي وحدت ندارند. چنانکه به باور ناظران بعيد است سيدابراهيم رييسي، اقدام به همکاري با اين شورا کرده و لازم بداند برنامههايش را با آنان درميان بگذارد؛ فراموش نکنيم فارغ ا ز بلاتکليفي کانديداتوري رييسي، او دوره پيش هم اگرچه در عمل کانديداي جناح راست بود اما همواره خود را کانديدايي مستقل ميناميد. حسين دهقان هم که از مدتها قبل اعلام کانديداتوري کرده، صراحتا گفته که مستقل است و اين يعني برايش فرق نميکند که شوراي وحدت چه نظري درباره برنامههاي او داشته باشد. ديگر اصولگرايان نيز اوضاعي بهنسبت مشابه دارند و هر چند اغلب اظهارنظر شفافي درباره اين نامهنگاري نداشتهاند اما شروع فعاليتهاي تبليغاتيشان نشان ميدهد که استقلال در اين دوره را به همکاري تشکيلاتي ترجيح ميدهند. بر اين اساس ميتواند گفت که شوراي وحدت حالا عملا يک عنوان است که در عرصه عمل چندان توانايي ايجاد وفاق ميان نيروهاي اصولگرا را ندارد. در اين گير و دار کانديداهاي اصولگرا فعاليتهاي مطبوعاتيشان را نيز دوچندان کردهاند.
اميرحسين قاضيزاده هاشمي، نايبرييس مجلس ديروز به تشريح برنامهها و اهداف انتخاباتي خود پرداخته است. او به خبرگزاري فارس گفته است: «از من پرسيدند رقيب شما در انتخابات کيست؟ گفتم رقيبم رضاخان است. چون نهاد اداره کشور برخاسته از رضاخان است و ادامه پيدا کرده است و آمدهام نهاد 100ساله رضاخاني را بههم بريزم. آموزش و پرورش و کنکور و سربازي و بانک و سازمان برنامه و بودجه رضاخاني هست و بعد از اينکه انقلاب ترومني و نظريات الوين تافلري هم به کشور آمد تشديد شد.» اين سخنان قاضيزاده هاشمي در شبکههاي اجتماعي با واکنشهاي متعدد و متفاوتي مواجه شده است، آنهم در حالي که او در بخش ديگري از اظهارات رسانهاي، به طور تلويحي همکاري با سازوکارهاي شوراي وحدت و ائتلاف را رد کرد و صرفا گفته که اگر از او حمايت کنند، استقبال ميکند.
رستم قاسمي ديگر کانديداي اصولگرا نيز ديروز در يک نشست خبري در باشگاه خبرنگاران جوان وابسته به صداوسيما از سوابق و برنامههاي خود گفت. او که در دوران دولت احمدينژاد وزير نفت بود، گفته است: «تنها وزير ايراني بودم که رييس اوپک شدم، اوپک ميتواند بخشي از دستورالعملها را وتو کند و هنگامي که رييس اوپک با وزرا جلسه ميگذارد، اگر وزراي اوپک با دستور رييس اوپک موافقت کنند با کلاه سفيد از جلسه خارج ميشوند، اين اجماع را در تمام دستورهاي جلسات اوپک ايجاد کردم و تمام وزرا با کلاه سفيد از جلسه خارج ميشدند. » او همچنين تاکيد کرده که رابطهاي با احمدينژاد ندارد. البته اين انکار روابط با احمدينژاد صرفا مختص او نيست و حالا بسياري از وزرا و نزديکان سابق احمدينژاد سعي ميکنند از او فاصله بگيرند. به هر حال هر چند که اين روزها فضاي عمومي کشور از انتخابات فاصله دارد و اصلاحطلبان هم اين موضوع را بيان ميکنند اما اصولگرايان شرايط خود را دارند و سخت مشغول فعاليتهاي انتخاباتي هستند؛ فعاليتهايي که بهطور مجزا ازسوي افراد و گروههاي مختلف منتسب به اين جريان سياسي دنبال ميشود و در اين ميان آنچه بيش از هر چيز بعيد به نظر ميرسد اجماع است و اتفاقنظر اصولگرايان!