تکاپوی «بدترین وزیر خارجه امریکا» برای نابودی برجام

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمدحسين لطفالهي/ براي «بدترين وزير خارجه تاريخ امريکا» اينکه ديگر در قدرت نيست و به همراه رييسجمهور متبوعش طي فرآيندي دموکراتيک کنار گذاشته شده اهميتي ندارد. مايک پمپئو هر جا که باشد، زماني که احساس کند کاخ سفيد در حال انتخاب سياستي عاقلانه در قبال ايران با سياست «فشار حداکثري» است، دست به کار ميشود و تمام توان خود را به کار ميبندد تا «فشار حداکثري» کنار گذاشته نشود. او قرار است چهارشنبه شب مهمان کميته مطالعاتي جمهوريخواهان باشد تا به همراه گروهي از نمايندگان جمهوريخواه کنگره از «قانون فشار حداکثري» رونمايي کند.
اليناترين، خبرنگار آکسيوس روز گذشته با انتشار اين خبر نوشت که هدف از ارايه طرح مذکور، گسترش تحريمها عليه ايران و جلوگيري از بازگشت دولت بايدن به توافق هستهاي است و اين طرح به زودي به راي اعضاي مجلس نمايندگان و سناي امريکا نيز گذاشته خواهد شد. هنوز جزييات دقيقي از طرح مدنظر جمهوريخواهان در دسترس نيست، اما براساس دعوتنامهاي که براي خبرنگاران کنگره امريکا ايميل شده، «قانون فشار حداکثري» سه هدف اصلي را دنبال ميکند. اولين هدف جمهوريخواهان از ارايه اين طرح افزايش تحريمهاي کنگره عليه ايران و تبديل اين تحريمها به شديدترين تحريمهايي که تاکنون عليه ايران اعمال شده، است. اگر جمهوريخواهان بتوانند از طريق کنگره به هدف خود يعني تشديد تحريمها عليه ايران دست پيدا کنند، موفق خواهند شد تا مسير احياي برنامه جامع اقدام مشترک را که از وين آغاز شده و به گفته مذاکرهکنندگان ارشد 1+5 تا زمان انتشار اين گزارش «سازنده» و «مثبت» بوده، مسدود کنند؛ هدف دوم جمهوريخواهان دقيقا همين است: بياثر کردن تلاشها براي احياي برجام! سومين هدف از رونمايي و تلاش براي تصويب اين طرح پيشنهادي، قانوني کردن «سياست کارآمد و ثابت شده فشار حداکثري» بر شمرده شده است. به گزارش «اعتماد»، دونالد ترامپ رييسجمهور پيشين امريکا در هشتم ماه مه 2018 خروج ايالات متحده از برجام را رسما اعلام کرد و با به کار بستن سياست فشار حداکثري ميخواست ايران را وادار به پذيرش توافقي جديد کند. مايک پمپئو در آن زمان با اعلام 12 شرط خواستار کنار گذاشتن کامل غنيسازي از سوي ايران شده بود و تاکيد داشت براساس اين شروط ايران علاوه بر قطع روابط با دوستان منطقهاي خود نظير گروههاي مقاومت، بايد توسعه برنامه موشکي بالستيک خود را کنار بگذارد. سه سال بعد، زماني که در ژانويه 2021 دونالد ترامپ قدرت را به دموکراتها تحويل ميداد، برنامه هستهاي ايران با فاصله بسيار از تمامي محدوديتهاي برجامي عبور کرده بود، برنامه موشکي ايران با قدرت ادامه داشت و تغييري در روابط ايران و گروههاي مقاومت اتفاق نيفتاده بود. اکنون در حالي که عملا سياست فشار حداکثري در تحقق هيچ کدام از اهدافش موفق نبوده، از سوي جمهوريخواهان کنگره به عنوان سياستي موفق معرفي ميشود. براساس ايميل کميته مطالعاتي جمهوريخواهان به خبرنگاران، اجراي اين طرح قرار است دو نتيجه را نيز در پي داشته باشد: اول «بازداشتن ايران از توليد سلاح هستهاي و موشکهاي بالستيک» و دوم «جلوگيري از تامين مالي تروريسم از سوي ايران». ريچارد گلدبرگ، از اعضاي بنياد دفاع از دموکراسيها که در ترسيم سياست خاورميانهاي ترامپ نقش داشت، درباره اهداف اين طرح نوشته است: «پيام طرح فشار حداکثري، نه فقط به دولت بايدن بلکه به تمام کساني است که مذاکره با ايران را دنبال ميکنند؛ يک يادآوري جدي درخصوص اينکه تعليق تحريمها از سوي دولت بايدن موقت خواهد بود و بازگشت به توافق ريسکي جدي دارد.»
«سياست خارجي مبتني بر توهم»
تصميم جمهوريخواهان با انتقادات بسياري از کارشناسان امريکايي روبهرو شده است. داريل کيمبال، مدير اجرايي بنياد کنترل سلاح در واشنگتن به کنايه نوشته است که از نگاه کميته مطالعاتي جمهوريخواهان «جنگ، صلح است»، «سياه، سفيد است» و «تنفر همان عشق است.» هانس کريستينسن، مدير پروژه اطلاعات هستهاي و عضو فدراسيون دانشمندان امريکايي نيز تاکيد کرده: «فرقي ندارد متعصبين در ايران باشند يا در امريکا. به هر صورت آنها يک مشکل جدي هستند.» به نوشته او، هنگامي که پمپئو در دولت امريکا حضور داشت سياست او در قبال ايران يک شکست بزرگ بود و اکنون در حالي که عدهاي تلاش ميکنند اين افتضاح را درست کنند، کميته مطالعاتي جمهوريخواهان در پي خرابکاري است. اريک بروئر، عضو انديشکده مرکز مطالعات استراتژيک و بينالمللي در امريکا طرح کميته مطالعاتي جمهوريخواهان را «غيرمسوولانه» و «تداومبخش سياست خارجي مبتني بر توهم» ميخواند. به گفته او، تحريمهاي کنگره امريکا در هر سطحي که باشند نميتوانند ايران را وادار کنند که از برنامه موشکي خود دست بکشد و ناديده گرفتن اين واقعيت به اعتبار کنگره آسيب ميزند. نيکلاس ميلر نيز با اشاره به نگاه کميته مطالعاتي جمهوريخواهان نوشته است که «تصور کنيد بايد در چه محيط بستهاي در حزب قرار گرفته باشيد که سياست فشار حداکثري را سياستي موفق و کارايي آن را اثبات شده بدانيد.»
واکنش دولت بايدن به فشارهاي کنگره چه خواهد بود؟
طرح تبديل سياست فشار حداکثري به قانون تنها اقدام جمهوريخواهان براي به بنبست کشيدن گفتوگوها با ايران نيست. چندي پيش نيز جيمز اينهوف، عضو کميته نيروهاي مسلح در سنا و تاد يانگ، عضو کميته روابط خارجي اين مجلس با همراهي مارکو روبيو و پت تومي در نامهاي خطاب به جو بايدن نوشتند: «ما با هرگونه اقدام
در راستاي بازگشت به توافق شکست خورده برجام يا هر توافق ديگري مخالفيم که به صورت يکجانبه به رژيم ايران که همچنان امنيت ايالات متحده و متحدان و شرکايمان را به خطر مياندازد، امتياز دهد.» اين چهار سناتور مدعي شدند تحريمهايي که رابرت مالي نماينده ويژه دولت امريکا در امور ايران مورد انتقاد قرار ميدهد «جديد نيستند» بلکه «همان تحريمهايي هستند که دولتهاي دموکرات و جمهوريخواه اعمال کردهاند تا رژيم ايران را به خاطر حمايت از تروريسم، برنامه غنيسازي هستهاي و برنامه موشکي بالستيک تنبيه کنند.» آنها خواستار استفاده از تحريمها عليه ايران به عنوان يک «اهرم فشار» شدند و تاکيد کردند که اين تحريمها بايد به عنوان «ابزاري براي رسيدگي به تمام جنبههاي رفتارهاي ثباتزداي ايران» مورد استفاده قرار گيرند. به گزارش «اعتماد»، هر چند که در ميان اعضاي ارشد حزب دموکرات نيز برجام مخالفاني دارد، اما دموکراتها با دراختيار داشتن اکثريت مجلس نمايندگان و سنا قادرند با طرحها و موانعي که از سوي جمهوريخواهان بر سر راه توافق هستهاي ايران گذاشته ميشود، مقابله کنند و مانع از آن شوند که سياست خارجي دولت بايدن به بنبست برسد. در اين ميان دولت بايدن نيز ابزارهايي کارآمد براي مقابله با اين فشارها دارد و در صورتي که ارادهاي جدي در کاخ سفيد وجود داشته باشد، دستکم تا زماني که قوه مجريه دراختيار دموکراتهاست، جمهوريخواهان امکان نابود کردن توافق هستهاي با ايران را نخواهند داشت.