نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

گزینه های تلخ بن سلمان

منبع
انتخاب
بروزرسانی
گزینه های تلخ بن سلمان

انتخاب/متن پيش رو در انتخاب منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

حسين إبراهيم در الاخبار، چاپ بيروت نوشت: گزينه هاي محمد بن سلمان ولي عهد سعودي، روز به روز کمتر و سخت تر مي شود. چرا که وي نه حمايتي از طرف دولت جديد امريکا دريافت کرده تا بتواند به راحتي برتخت پادشاهي بنشيند و نه توانسته راهي براي خروج از جنگ يمن بيابد که تبديل به يک بحران داخلي بزرگ براي عربستان شده است. بن سلمان حتي نتوانسته از عادي سازي روابط با اسرائيل استفاده کرده و مذاکرات هسته اي ايران که به سرعت در حال پيشرفت است را متوقف کند، از اين رو، بازگشايي خطوط تماس با تهران، يک گزينه منطقي و مطلوب براي سعوديها در شرايط فعلي محسوب مي شود.

به گزارش سرويس بين الملل «انتخاب»، در ادامه اين مطلب آمده است: آيا تنگناي محمد بن سلمان به حدي رسيده است تا به گزينه تلخ درخواست کمک از تهران براي نجات عربستان، بويژه در جريان جنگ يمن، پناه ببرد؟ جايي که تبديل به باتلاقي براي سعوديها شده که روز به روز آثار آن در حال نفوذ به داخل عربستان بوده و موجبات نا امني را براي اين کشور به بار آورده است؟ از زماني که بن سلمان عهده دار ولايت عهدي شد و به تدريج توانست تمام اختيارات پادشاهي را از آن خود کند، فلسفه حکومت خود را روي تلاش براي انتقال دشمني عربستان و ديگر کشورهاي عربي، از اسرائيل به ايران استوار کرد، اما چه چيزي تغيير کرده است؟

اين روزها، بن سلمان در مورد اينده خود به شدت نگران است، حتي بيش از زماني که از سوي دستگاههاي اطلاعاتي آمريکا متهم به صدور دستور ترور خاشقچي شد. امتناع دولت بايدن از مجازات بن سلمان، نشان مي دهد آمريکايي ها به صورت مستقيم در اين مساله دخالت نمي کنند و همين امر مسير بن سلمان براي رسيدن به تخت پادشاهي را هموار مي کند، اما از آن به بعد، واشنگتن هيچ اشاره اطمينان اميزي براي ولي عهد سعودي نداشت.

همچنين به نظر مي رسد تمام بحرانهايي که ولي عهد سعودي عامل آن بوده، بر وضعيت او تاثير مي گذارد، اما بيشترين تاثير از مساله يمن است که به يک مشکل داخلي بزرگ براي عربستان تبديل شده است.

چه بسا بن سلمان اميدوار است که تهران روي انصارالله فشار وارد کند تا حملات پهپادي و موشکي آنها به فرودگاهها و تاسيسات نفتي عربستان متوقف شود، اين در حالي است که ايران تاکيد کرده بود اين مساله به يمني هايي بر مي گردد که توقف حملات خود را به توقف تجاوز سعوديها و رفع محاصره يمن ارتباط مي دهند. سعوديها به طور کلي و ساکنان ناحيه جنوبي مشخصا، ديگر توان تحمل هزينه اين جنگ و باران موشکهاي انصارالله را ندارند. همانطور که شبکه هاي اجتماعي سعودي به شکل واضحي خشم مردم اين کشور از ادامه جنگ يمن را منعکس مي کنند. البته فشار داخلي بر ولي عهد سعودي، تنها منحصر به نتيجه جنگ يمن نيست، چرا که شبکه هاي اجتماعي نارضايتي ملت عربستان و شکايتهاي آنها از اوضاع معيشتي و ديگر ظلمهايي که حکومت بر آنها روا مي دارد را نشان مي دهد.

اما مهمترين تحول روزهاي گذشته، شروع مذاکرات هسته اي در وين است و احتمال بازگشت ايالات متحده به توافق هسته اي. اينکه اسرائيل و عربستان نتوانستند واشنگتن را از بازگشت به مذاکرات منصرف کنند و سعوديها در تحميل حضور خود در اين مذاکرات، شکست خوردند. توافق هسته اي که در مرحله تلاش براي احياي آن به سر مي برد، رکن اساسي استراتژي آمريکا براي خروج امن از خاورميانه است. همانطور که مي تواند مانع از ايفاي نقش منفي احتمالي بن سلمان شده و اساسا نياز آمريکا به عربستان را کم کند.

شايد مهمترين عاملي که باعث نگراني حاکمان سعودي شده، گزارشهاي اطلاعاتي اسرائيل باشد که پيش بيني مي کند مذاکرات وين طي چند هفته به نتيجه مي رسد.

در نتيجه، بن سلمان به روزنه اي نياز دارد تا سريال شکستهاي خود را از طريق آن قطع کند. اگر بخواهيم برگه هاي برنده بن سلمان براي رسيدن به پادشاهي را مورد بررسي قرار دهيم، در مي يابيم که اصلي ترين برگه او و چه بسا تنها برگه اش در حال حاضر، تهديد ضمني آمريکا توسط اوست. اين تهديد مي گويد در صورتي که واشنگتن از ولي عهد سعودي حمايت نکند، منافع آمريکا در عربستان، بازار جهاني نفت و شرايط خاورميانه، غيرقابل پيش بيني خواهد شد. به ديگر معنا، تهديد به سياستهاي ويرانگر بيشتر در داخل عربستان، از ابزارهاي بن سلمان است. اين در حالي است که مسئوليت شکست در سياستها و جنگهاي اخير سعودي، صرفا متوجه بن سلمان مي شود؛ از جنگ يمن گرفته تا تلاش شکست خورده براي کودتا در اردن. با اين حال، حتي اگر واشنگتن تصميمي براي برکناري بن سلمان داشته باشد، اين کار در زمان فعلي دشوار است. از اين رو، دولت آمريکا ترجيح داده موضوع بررسي پرونده داخلي عربستان-حداقل به صورت علني- را براي مدتي به تاخير بيندازد.

حتي مسير عادي سازي با اسرائيل که بن سلمان اميد زيادي به آن بسته بود هم براي وي باز نيست. چرا که هر گونه عادي سازي از اين نوع، مي تواند خطرات زيادي داشته باشد؛ بن سلمان يققين دارد که هرگونه ماجراجويي از اين دست، مشروعيت او را از بين مي برد. بنابراين، مي توان گفت توافقهايي که دولتهاي عربي با رژيم صهيونيستي امضا کردند، تنها باعث جدايي ملتهاي اين دولتها از حاکمانشان شد. براي مثال، آيا اماراتي ها اشتياق حاکمانشان براي ارتباط با تل آويو را قبول کردند؟ يا آيا عادي سازي با اسرائيل، باعث نزديکي نظام بحرين به ملتش شد؟

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar