دروغهای شاخدار برای گندم خیالی ری

شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
وزارت خارجه رسما به جدلهاي داخلي واکنش نشان داد. هنوز جوهر بيانيه وزارت خارجه درباره حملات عليه مذاکرات وين خشک نشده بود که اين نهاد ناچار به تکذيب يک موضعگيري ديگر در حوزه سياست خارجي شد. آخر هفته گذشته و بعد از توييت صريح معاون وزير خارجه درباره گزارشهاي پرستيوي برمبناي اطلاعات «منبع آگاه»، وزارت خارجه رسما در بيانيهاي به حملات تخريبي عليه مذاکرات وين و اظهارنظرهاي سرخود از چهرههاي بيارتباط به ديپلماسي درباره سياست خارجي ايران واکنش نشان داد. اين اقدام درحالي است که پيشازاين، وزارت خارجه تا حد زيادي در بحثهاي داخلي اينچنيني سکوت اختيار کرده بود و تنها هرازگاهي در پاسخ به سؤالات خبرنگاران، ادعاها رد ميشد يا محمدجواد ظريف، وزير خارجه اشاره ميکرد که باوجود اين تخريبها، وزارت خارجه کار خود را ميکند و البته بودجه ميلياردي براي ورود به جنگ تبليغاتي داخلي ندارد. اما در روزهاي گذشته با اوجگيري حملات، خبرسازيها و انتخاباتيکردن مذاکرات و فرايند رفع تحريم از سوي مخالفان، ظاهرا روند پيشين کنار گذاشته شد و وزارت خارجه بهصراحت دست به پاسخگويي زده است. بهاينترتيب، توييت تند سيدعباس عراقچي، رئيس هيئت مذاکرهکننده ايران در وين که «منبع مطلع» پرس تيوي درباره مذاکرات را نامطلع خوانده بود، نهتنها يک خرق عادت که اولين گام يک تغيير رويه بوده است.
اين واکنش صريح پس از مستندهاي دوباره صداوسيما عليه مذاکرات و مذاکرهکنندگان منتشر شد که در آن دوباره به ادعاهاي جديد دراينباره پرداخته شده است. در اين بيانيه هم ضمن انتقاد از اين برنامههاي صداوسيما صراحتا به تأمين هزينههاي صداوسيما از بودجه عمومي اشاره شده است. اما کمي بعد، رستم قاسمي، از مدعيان رياستجمهوري در انتخابات پيشروي ايران، با ادعايي جديد درباره جنگ يمن وزارت را ناچار به موضعگيري کرد و نشان داد انتخاباتيکردن روند ديپلماتيک در ايران فعلا تمامشدني نيست. به نظر هم ميرسد ورود وزارت خارجه به اين بحث، بيش از آنکه در راستاي کنترل اظهارات غيرقابلکنترل باشد، درراستاي تصريح اين موضوع در مقابل طرفهاي مذاکره است که موضعگيريهاي اينگونه از سوي اين چهرهها را بهعنوان مواضع ايران به حساب نياورند، با توجه به اينکه شخص وزير خارجه نيز به بهانه روز سعدي، کنايه خود را درباره غيرقابلکنترلبودن اين موضعگيريها، با يک بيت شعر از اين شاعر ايراني در صفحه اينستاگرام خود زد: «به کوشش توان دجله را پيش بست/ نشايد زبان بدانديش بست».
انتقاد از «نمايش نخنماي رسانهاي»
تعارف و تکلف چنداني در بيانيه وزارت خارجه باقي نمانده است. در همان بند اول اين بيانيه آمده است: «اقليتي کوچک ولي پرهياهو، غافل از اينکه در يک بزنگاه تاريخي عليه خواست و منافع ملت قدم بر ميدارند، هرآنچه در توان دارند را براي هدف قراردادن نمايندگان ايران در رويارويي ديپلماتيک وين، به ميدان آوردهاند؛ از پخش مستندنماهاي سريالي و نمايش نخنماي رسانهاي «درز» اطلاعات تحريفشده و غلط گرفته تا توهين، تخريب و بهتان». در اين بيانيه هم نام نهادها و هم پروژهها بهصراحت ذکر شده است: «جرياني که در هفتههاي گذشته و همزمان با گفتوگوها در وين، هرشب نمايندگان اين مرزوبوم را هدف حملههاي بيامان و ناجوانمردانه قرار داده، با «گاندو» تيم مذاکرهکننده را جمعي نفوذي و سادهلوح ميخواند، با «فروشنده» آنان را انشاءبنويس انديشکدهاي خارجي به تصوير ميکشد و در «قرارداد 1919» آنان را با دولتمردان خائن قاجار مقايسه ميکند» و البته اشاره ميشود که اين حملات که به روايت وزارت خارجه برخلاف منافع ملي است با چه منبع مالي انجام ميشود: «همه با هزينههاي ميلياردي از جيب ملت تحت فشار و نجيب ايران».
اخبار پرس تيوي «تحريفشده و مجعول»
انتقاد توييتري سيدعباس عراقچي به پرس تيوي اينجا هم با تفصيل و صراحت بيشتر مطرح شده است و البته پاسخ پرس تيوي نيز مورد انتقاد قرار گرفته است: «شبکه انگليسيزبان صداوسيما که ماهيتا ميبايست سخنگو و صداي وحدتبخش جمهوري اسلامي ايران در فضاي رسانهاي بينالمللي باشد، بيتوجه به همه همکاريها و دسترسيهايي که به تيم مذاکرهکننده داشته و دارد و همچنين نصايح، توصيهها و نهايتا بيانيههاي مکرر وزارت امور خارجه در رد استناد به «منابع مطلع» بينامونشان، نهتنها با اهداف کاملا سياسي داخلي - که در پخش انبوه خبر به زبان فارسي از سوي مديرکلش براي ارباب جرايد داخلي و درخواست انتشار وسيع کاملا هويداست -با انتشار اخبار تحريفشده و مجعول در خصوص محتواي گفتوگوها به زبان انگليسي مذاکرهکنندگان را در برابر حريف تخريب کرده و به تلاشهاي ديپلماتيک لطمه ميزند که در بدعتي حيرتانگيز به جدل با مذاکرهکنندگان جمهوري اسلامي ايران ميپردازد».
از رانتخواري تا بغض و کينه نابجا
لحن بيانيه از اين هم تندتر ميشود؛ جايي که مينويسد اين جريان سياسي از «رانت آشکار رسانهاي» برخوردار است و مبتلا به «بغض و کينهاي نابجا» که در نتيجهاش «از واقعيات دور شده است». در ادامه بيانيه آمده است: اين جريان «در روابط خارجي به خودکمبيني ملي و تحقيرآميزي دچار است که بهواقع حيرتانگيز است و اما در مقابل، صهيونيستها و آمريکاييها را در قامت موجوداتي قدرقدرت با قدرت خارقالعاده، زيرک و زبردست به تصوير ميکشند که بارها و بارها از ابتداي انقلاب اسلامي، از اولين روزهاي جنگ و قطعنامه 598 گرفته تا توافقات منطقهاي و بينالمللي و عليالخصوص توافقات هستهاي، از توافق سعدآباد تا برجام، به جمهوري اسلامي ايران رودست زدهاند».
مذاکرات زير نظر «مقامهاي عالي کشور» بوده است
مستند صداوسيما همچنين مدعي شده بود در مذاکرات برجام، وزارت خارجه تنها به تقرير خواستهها و مواضع انديشکدههاي آمريکايي و بهطور خاص «گروه بحران» پرداخته است؛ انديشکدهاي که رئيس آن البته از جديترين مدافعان برجام در آمريکا بود و در دولت بايدن نيز بهعنوان نماينده ويژه وزارت خارجه در امور ايران منصوب شد و شايد به اين خاطر اين انتساب صورت گرفته است تا القا شود تيم مذاکرهکننده ايران حالا هم در حال اجراي منويات طرف مقابل است: «مذاکرات منتهي به برجام را چنان تصوير ميکنند که گويي ماهها مذاکره شبانهروزي، بهشدت چالشي و سخت ايران و گروه 1+5، صرفا صحنهسازي براي انشانويسي از روي متني از پيش نوشتهشده بوده است و از بالاترين مذاکرهکننده تا کوچکترين فرد تصميمگير و مؤثر در اين مذاکرات همه در حال نمايش و خيانت به ملت بودهاند». در پاسخ به اين ادعا اين بيانيه بار ديگر اشاره ميکند که روند مذاکره زير نظر ديگراني بهجز دولت نيز بوده است: «اين جريان اقليت ولي پرسروصدا، تغافل ميکنند که همه مذاکرات قدمبهقدم به اطلاع کليه مراجع ذيربط رسانده شده و زير نظر مقامهاي عالي کشور جلو رفته است».
ادعاهايي که طرف مقابل هم مطرح نکرده است
بيانيه وزارت خارجه همچنين اشاره ميکند که ادعاهاي داخلي عليه مذاکرهکنندگان متضمن حرفهايي است که حتي از زبان طرف مقابل هم عليه ايران مطرح نشده است: «جالبتر اينکه اين کشفيات خيالي را در حالي در بوق و کرنا ميکنند که هيچکدام از اعضاي حاضر در برجام از چين و روسيه گرفته تا اروپايي و آمريکايي، در هيچ جايي از اظهارات بيشمار و اسناد منتشره خود، جز از مذاکرات فشرده، چالشي و پر از دعواهاي ديپلماتيک همراه با سرسختي هيئت مذاکرهکننده ايراني و ماهها رفتوبرگشت ميانپايتختها صحبتي نکردهاند. حتي در خاطرات آمريکاييها -که همين جريان «مستندساز» با وسواس بيمارگونهاي نوشتههاي آنان را زيرورو کرده به اميد آنکه در آنها نکاتي براي دستاويز قراردادن و حمله به مذاکرهکنندگان جمهوري اسلامي ايران شکار کند- نيز هيچ ديده نميشود مگر شکايت از ماهها جدال طولاني ديپلماتيک و پافشاري مذاکرهکنندگان ايراني بر منافع ملت ايران، تا جايي که به روايت خود آنها چندين بار مذاکرات تا شکست کامل پيش رفته است».
«دروغهاي شاخدار» از «پول بيتالمال» به اميد «گندم خيالي ري»
صراحت بيسابقه وزارت خارجه در اين زمينه شايد در اين بند به اوج خود ميرسد؛ جايي که مينويسد: «هيهات از اين همه بيتقوايي عزتسوز و در خوشبينانهترين حالت، کماطلاعي و سادهدلي بيش از حد اين جريان که از پول بيتالمال ارتزاق ميکند و از رانتهاي وسيع رسانهاي براي انتشار دروغهاي شاخدار خود در جهت رسيدن به گندم خيالي ري استفاده کرده و از آبرو و عزت ملت بزرگ ايران خرج ميکند». در اين بيانيه يادآوري شده است: «به ياري خدا بهزودي و پس از انتشار بخشي از اسناد غيرمحرمانه مذاکراتي برجام عيان خواهد شد که آنچه اکنون با نام برجام شناخته ميشود، نه نوشته يک گروه مطالعاتي و نه حتي نوشته هيئتهاي غربي، بلکه تا حد قابل توجهي حاصل ابتکارات و متوني است که نمايندگان ايران در جلسات متعدد، از 13 اکتبر 2013/ 21 مهر 1392 –يعني اولين دور مذاکرات و پيش از توافق موقت ژنو- گرفته تا 11 فوريه 2014/ 22 بهمن 92 و 3 مارس 2014/ 12 اسفند 92، يعني ماهها قبل از گزارش کذايي گروه بينالمللي بحران -که اين جريان تخريب براي تحقير دستاوردهاي مذاکراتي برجام به آن استناد ميکند- روي ميز گذاشتهاند؛ متوني که تماما در سابقه سازماني نهاهادي ذيربط کشور نيز قابل دسترسي است و انشاءالله بهزودي همه مردم به آن دسترسي خواهند يافت. اين اسناد نشان خواهد داد تا چه ميزان برجام و چارچوب آن ماحصل ابتکار و قدرت تيم ايراني است که البته باعث افتخار تاريخي ملت بزرگ ايران است که چنين فرزندان شجاع و کارداني در دامن خود پرورانده است».
ميدانند که مبناي مذاکرات به پيش از دولت يازدهم برميگردد
بيانيه وزارت خارجه بار ديگر هم اشاره ميکند که جريان مذاکرات با هدايت و نظارت نهادهايي پيگيري شد که نهتنها جايگاه بالادستي داشتند بلکه از پيش از شروع کار دولت يازدهم، يعني پيش از سکانداري ظريف و تيمش در وزارت خارجه کار را شروع کرده بودند: «مراجع ذيربط و عالي کشور بهخوبي در جرياناند که مبناي فکري و منطق مسلط بر تدوين برجام حتي به سالها پيش از دولت يازدهم برميگردد. اين مبنا در پاورپوينتي که دکتر ظريف در روز سوم فروردين 1384 (9 سال قبل از مذاکرات دولت يازدهم و قبل از ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت و تحميل آن همه تحريم به ملت ايران) در پاريس- پس از تصويب در بالاترين سطوح کشور- ارائه داد، بهروشني ديده ميشود. آن سند نيز بهزودي در اختيار مردم فهيم کشور قرار داده خواهد شد تا سيهروي شود آن که در او غش باشد». در ادامه بيانيه وزارت خارجه اشاره ميکند که برجام، حاصل اين مذاکرات «سندي شد که نتانياهو و ترامپ آن را بدترين توافق تاريخ براي اسرائيل و آمريکا خواندند. با وجود تلاش همهجانبهشان براي نابودياش، بارها در شوراي امنيت و مجامع بينالمللي از آن شکست خوردند» و امروز هم براي تخريب گفتوگوهاي وين «همپيمان» شدهاند. با اين استدلال، وزارت خارجه مينويسد اين حملات «جز دامنزدن به ادعاي بدخواهان ايران مبنيبر حاکميت دوگانه» و «دشوارترکردن مسير رفع تحريمها» ثمري نخواهد داشت.
هدف مذاکرات نه انتخابات است، نه دوستي با آمريکا
اين بيانيه در ادامه «در سناريوي خوشبينانه» دو «سوءبرداشت» را عامل حملات ميداند. يکي اينکه احياي برجام داراي اهداف انتخاباتي است؛ درحاليکه به گفته وزارت خارجه رفع موانع تحريمي عليه مردم وظيفه است و نيز «صافکردن جاده» براي دولتمردان آينده. سوءبرداشت دوم از ديد اين بيانيه اين تصور و «روايت سادهلوحانه» است که احياي برجام «به معناي دوستي ايران و ايالات متحده است» درحاليکه به روايت وزارت خارجه هدف «حل يک تنش پرهزينه»، «رفع تحريمها» و «در بهترين حالت، مديريت تخاصم در يک موضوع خاص» است که منفعت اصلي اقتصادياش نصيب مردم ايران و در مرحله بعد «شرکاي تجارياش در منطقه، همسايگان و آسيا» ميشود.
امنيت ملي دستمايه رقابت سياسي
در پايان اين بيانيه با توصيف «خصومت و درگيريهاي داخلي» بهعنوان «بازي در زمين بيگانه» از جريانهاي داخلي خواسته ميشود «سياست خارجي و امنيت ملي را دستمايه رقابت سياسي قرار نداده و در تلاش براي تخريب تلاش وزارت امور خارجه، اعتبار کشور را به بازي نگيرند». بيسابقگي صراحت وزارت خارجه در اين زمينه در متن بيانيه نيز مورد اشاره قرار ميگيرد: «وزارت امور خارجه در سالهاي گذشته همواره بر طريق صبر و سکوت حرکت کرده و تلاش کرده در چارچوب مأموريتها و اختيارات، فارغ از فشار جريانات و گرايشهاي سياسي، اهداف والاي مردم و کشور را در اين دنياي بهشدت متلاطم و متغير محافظت کرده و تأمين کند؛ اما اکنون براي محافظت و تأمين همين منافع لازم ميداند به جريان تخريبي که با هياهوي فراوان در پي تضعيف دستگاه ديپلماسي و فرزندان اين ملت است، هشدار دهد».
تکذيب ادعاي رستم قاسمي درباره يمن
اندکي از انتشار اين بيانيه نگذشته، مصاحبه رستم قاسمي، از وزراي نفت دولت محمود احمدينژاد و از فرماندهان پيشين سپاه، با شبکه روسي عربيزبان
روسيا اليوم سوژه تکذيبيه دوبارهاي از سوي وزارت خارجه شد. رستم قاسمي در اين مصاحبه که شبکه سعودي العربيه آن را با تيتر: «اعتراف معاون اقتصادي سپاه قدس به آموزش و تجهيز حوثيها» و با نقلقول «قاسمي: هرچه حوثيها از اسلحه و تجهيزات دارند، به لطف کمکهاي ماست» پوشش داده بود، درباره حضور نظامي ايران در يمن سخن گفته بود. وزارت خارجه در پاسخ به اين ادعا، با انتشار اطلاعيهاي درباره اظهارات اخير رستم قاسمي در ارتباط با کمک نظامي و حضور مستشاران نظامي ايران در يمن در اين گفتوگو اعلام کرد: «اظهارات منتشرشده در اين مصاحبه برخلاف واقعيت و سياستهاي جمهوري اسلامي ايران در يمن است». روابطعمومي وزارت امور خارجه با يادآوري مراجع رسمي در جمهوري اسلامي ايران براي اعلام مواضع کشور تأکيد کرد: «حمايت جمهوري اسلامي ايران از يمن يک حمايت سياسي است و کشورمان از روند مسالمتآميز بحران يمن و تلاشهاي سازمان ملل براي حل سياسي اين جنگ خانمانسوز حمايت ميکند».
اين اتفاق را شايد ميتوان نشانهاي از اين پديده پيشبينيپذير دانست که صدور اين بيانيه تأثيري در حملات و استفادههاي انتخاباتي از سياست خارجي، به نفع جريانهاي داخلي و به قيمت چالشآفريني در صحنه ديپلماسي نخواهد گذاشت. تا زماني که مذاکرات وين يا حتي شايد مذاکرات ادعايي بغداد ادامه دارد و نيز تا زماني که انتخابات برگزار نشده است، بايد آماده بود که مخالفان دولت و مدعيان کرسي پاستور، همچنان از جيب منافع ملي در صحنه بينالمللي بردارند و خرج کارزارهاي خود کنند، بيتوجه به اينکه بهعنوان مدعيان انتخابات، خزانهاي را تخريب ميکنند که فرداي انتخابات در صورت پيروزي، خود بايد براي اداره کشور بر آن تکيه کنند.