نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

ناگفته‌های چند معلم از تدریس در روزهای کرونایی

منبع
ايسنا
بروزرسانی
ناگفته‌های چند معلم از تدریس در روزهای کرونایی

ايسنا/متن پيش رو در ايسنا منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

کبريا حسين زاده/ «کسي متوجه نشد در اين مدت معلم‌ها چه روزهاي سخت و پر استرسي را پشت سر گذاشتند. برگزاري کلاس‌ها به صورت آنلاين و مجازي مشکلات جسمي و روحي بسياري براي آنان به وجود آورد.»

اين جمله بسياري از معلم هايي است که يکباره و بدون هيچ آمادگي از کلاس‌هاي درس مدرسه به کلاس‌هاي درس در فضاي مجازي کوچ کردند و معتقدند هيچکس نمي‌داند در اين مدت چه آسيبي به معلمان وارد شده است؛ از فشار روحي که آنان را آزار مي‌دهد تا مشکلات جسمي مثل گردن‌درد و ضعيف‌شدن چشم‌هايشان.

«ماه‌سلطان سيفي‌پور» معلم يکي از مدارس دولتي تهران است. ۲۹ سالي مي‌شود که تدريس مي‌کند و ۲۳ سال معلم کلاس اول بوده است. بعد از اين همه سال تجربه، زماني که تدريس مجازي و آنلاين اجباري مي‌شود، استرس رهايش نمي‌کرده و تا امروز هم همراهش بوده است. مدام با خودش در جنگ بوده که «آيا امروز مي‌توانم درس را طوري منتقل کنم که شاگردم به درستي دريافت کند يا نه؟»

او به ايسنا مي‌گويد: «در اين مدت همه رسانه‌ها به معايبي که کلاس‌هاي آنلاين براي دانش‌آموزان داشته يا به افسردگي آنان پرداختند اما هيچکس  به اينکه در اين يک سال چه آسيبي به معلمان وارد شد، نپرداخت و اين موضوع براي ما ناراحت‌کننده بود. کسي نمي‌تواند درک کند معلمي که چند ساعت گوشي تلفن دستش است و گردن و دستش به سوزش مي‌افتد يعني چه. کسي نمي‌تواند درک کند چشمان ما معلم‌ها در اين مدت چه آسيبي ديده. خودِ من منتظرم بعد از پايان سال تحصيلي و زماني که وقت آزاد بيشتري پيدا مي‌کنم براي معاينه چشمم به پزشک مراجعه کنم. در اين مدت دچار استرس زيادي شدم فقط به خاطر اينکه آيا مي‌توانم اين سال تحصيلي را با موفقيت به پايان برسانم يا نه. حتي در اين مدت که همه درگير کرونا شدند و کلاس‌هاي درس به صورت آنلاين و مجازي برگزار شد، والدين هم متوجه اهميت و زحمت معلم‌ها شدند. زماني که سر کلاس درس حاضر مي‌شديم همه چيز خوب پيش مي‌رفت اما در کلاس‌هاي آنلاين بايد سعي کنيم کنترل کلاس از دستمان خارج نشود يا فرزندان خودمان سر و صدا نکنند. کسي متوجه نشد در اين مدت معلم‌ها چه روزهاي سخت و پراسترسي را پشت سر گذاشتند. برگزاري کلاس‌ها به صورت آنلاين و مجازي مشکلات جسمي و روحي بسياري براي معلمان به وجود آورد.»

اين معلم با بيان اينکه تدريس در فضاي مجازي واقعا دشوار است، ادامه مي‌دهد: «گرچه ديگر بعد از گذشت يک سال، چم و خم کار دستمان آمده اما از صبح که بيدار مي‌شوم تا ۸ شب مجبورم به صورت مداوم به گوشي تلفنم نگاه کنم؛ يا کار تدريس را پيش ببرم يا توليد محتوا براي جلسه بعد داشته باشم. کلاس درس تا ساعت يک و نيم بعد از ظهر برقرار است. بعد از پايان کلاس هم بايد مطالب روز بعد را آماده کنم. دو ساعتِ آخر شب هم بررسي تکاليف دانش‌آموزان وقتم را مي‌گيرد. به عبارتي همه زندگي من در دوران کرونا، توليد محتوا، تدريس و بررسي تکاليف بچه‌ها شده است. در حالي که قبل از کرونا ساعت کاري ما معلمان مشخص بود و هر کاري داشتيم در مدرسه انجام مي‌داديم و تنها طرح سوال يا نمره‌دادن به برگه‌هاي امتحاني دانش‌آموزان مي‌ماند. اما در مدتي که درگير کلاس‌هاي مجازي شدم حتي يک لحظه هم استرس رهايم نکرده؛ استرس اينکه دانش‌آموز مفهوم را به خوبي درک مي‌کند يا نه يا آيا مطالبي که مطرح مي‌کنم براي او قابل هضم است يا نه؟»

سيفي‌پور معتقد است: «سال‌هاي قبل سعي مي‌کرديم با توجه به حضوري‌بودن کلاس‌ها، دانش‌آموزان مهارت اجتماعي، يادگيري بالا، ارتباط با يکديگر يا بسياري از جوانب ديگر را هم ياد بگيرند. در حال حاضر هم در فضاي مجازي با پخش کليپ‌هايي سعي مي‌کنيم همان موارد را هم منتقل کنيم اما در کلاس حضوري شرايط خيلي متفاوت‌تر است. در فضاي مجازي و تدريس در مقطع اول ابتدايي بيشتر روي يادگيري بويژه درس‌هاي فارسي و رياضي تاکيد مي‌شود.»

او به استرس اولياي دانش‌آموزان بويژه مادرها نيز در دوران کرونا اشاره مي‌کند: «در اين مدت بسياري از والدين به دليل کرونا شغلشان را از دست داده‌اند و اين موضوع را به من منتقل کردند. به همين دليل مجبور بودند برخورد پرخاشگرانه‌اي با فرزندانشان داشته باشند و از من کمک مي‌خواستند. گاهي اوقات هم متوجه مي‌شدم که دانش‌آموز در کارگاه پدرش سر کلاس حاضر مي‌شود. از طرفي برخي از خانواده‌ها توانايي تامين تبلت يا موبايل براي فرزندشان را ندارند و دانش‌آموز مجبور است از گوشي همراه مادر يا پدرش استفاده کند.»

اين معلم معتقد است: «امتحانات بايد به صورت مجازي برگزار شود زيرا سلامتي دانش‌آموزان در درجه اول قرار دارد. از طرفي تمام اين مدت کلاس‌ها به صورت آنلاين برگزار شده و اگر امتحانات به صورت حضوري برگزار شود، در حق دانش‌آموزان ظلم مي‌شود. همان طور که آموزش آنلاين بوده، امتحانات هم بايد آنلاين باشد.»

سيفي‌پور به بخشنامه‌هاي آموزش پرورش هم اشاره مي‌کند: «در اين مدت، دستور اجرا و لغو بخشنامه‌هاي دست و پاگير زيادي به ما داده مي‌شد و همين امر استرس زيادي به معلم‌ها تحميل کرد. آرزوي همه معلمان اين است که دانش‌آموزان در سالي که گذشت موفقيت کسب کنند و آموزشي که به آنها داده شده ثمربخش باشد.»

«صبا عوايدي» در مدرسه غيرانتفاعي تدريس مي‌کند و سومين سال کاري‌اش را پشت سر مي‌گذارد. او معلم کلاس اول ابتدايي است و از اينکه مجبور شدند بعد از شيوع ويروس کرونا به يکباره وارد فضاي ناشناخته‌اي به اسم کلاس آنلاين شوند حس خوبي ندارد چرا که هيچکس از معلم گرفته تا والدين و دانش‌آموزان آمادگي چنين امري را نداشتند.

او يکي از سخت‌ترين قسمت‌هاي کار براي معلم‌ها در دوران کرونا را توليد محتوا و بسته‌هاي آموزشي مي‌داند: «پيش از اين دانش‌آموزان را پنج روز در هفته در مدرسه مي‌ديديم اما به يکباره وارد فضايي شديم که حضور در آن دشوار بود و روش يادگيري و سر کلاس حاضر شدن تغيير کرد. گرچه امسال فضا کمي بهتر شد. از طرفي يکي از سخت‌ترين قسمت‌هاي کار براي معلم‌ها توليد محتوا و بسته‌هاي آموزشي بود بدون اينکه در اين زمينه آموزشي ديده باشند. در مدرسه‌اي که من مشغول به کار هستم روش آموزش به شکل بازي، گفت‌وگو و پروژه‌محور است. يعني دانش‌آموزان از يکديگر ياد مي‌گيرند و هر کدام بر اساس آنچه  که مي‌دانند مبحث بعدي را مي‌چينند و پيش مي‌روند. در حالي که برگزاري کلاس‌هاي آنلاين اين فرصت‌ها را از ما گرفت. از طرفي بستر کلاس‌هاي آنلاين کشش لازم را ندارد و زماني که سه دانش‌آموز همزمان شروع به صحبت مي‌کنند، دانش‌آموزان ديگر متوجه صداي هم نمي‌شوند و معلم مجبور است مرتب به دانش‌آموزان بگويد چه کسي صحبت کند و چه کسي ساکت باشد. همين موضوع، فضاي گفت‌وگومحور را از ما گرفت.»

اين معلم به اپليکيشن‌هاي ساخت ويدئو هم اشاره مي‌کند: «اپليکيشن‌هاي ساخت ويدئو و کليپ‌هاي آموزشي نياز به آموزش داشتند در حالي که چنين فرصتي از معلم‌ها گرفته شد و آنان مجبور بودند به شکل آزمون و خطا آنقدر با اين ابزار کار کنند تا بتوانند نحوه استفاده از آنها را ياد بگيرند و ويدئويي بسازند که مورد پسند دانش‌آموزان هم قرار بگيرد. از طرفي مديريت زمان نقش پررنگي در زندگي ما معلم‌ها پيدا کرد. به عنوان مثال براي من که هم مادر هستم و هم يک معلم، رسيدگي به مسائل فرزندانم در حين تدريس آنلاين کار بسيار دشواري بود. مديريت چنين فضايي خودش هنر مي‌خواهد. همچنين کلاس‌هاي آنلاين مستلزم اين است که انرژي زيادي صرف کنيم بويژه مقطع اول ابتدايي که دوره سرنوشت‌سازي محسوب مي‌شود و سالي است که بايد مفاهيم براي دانش‌آموزان به خوبي جا بيفتد. من حتي مجبور بودم خط  و روش نوشتن دانش‌آموزان را به صورت مجازي چک کنم و بايد متوجه مي‌شدم دانش‌آموز نوشتن و شکل حروف را از کجا شروع کرده و طبيعتا همه اين موارد سختي کار را دو چندان مي‌کرد.»

نکته ديگري که والدين و معلم‌ها از آن صحبت مي‌کردند و برايشان آزاردهنده بود، خسته‌شدن دانش‌آموزان سرِ کلاس‌هاي آنلاين بود. عوايدي هم به اين موضوع اشاره مي‌کند: «سر کلاس نگه داشتن دانش‌آموزان بويژه در ابتداي سال واقعا سخت بود و آنان کلاس را ترک مي‌کردند اما کم‌کم هر چه پيش رفتيم اين موضوع هم بهتر شد و اميدوارم از نظر کيفيت هم استانداردهايي که ما مي‌خواستيم به همراه داشته باشد. از طرفي دانش‌آموزان بيشتر از ما کلافه شدند چون نمي‌توانستند دوستانشان را ببينند يا آن طور که بايد با آنان تعامل داشته باشند. خانواده‌ها هم در قامت يک معلم مجبور بودند در کنار فرزندانشان باشند تا کار پيش برود.»

حتي والدين، دانش‌آموزان و معلم‌ها از نظر فرهنگي هم آمادگي حضور در کلاس‌هاي آنلاين را نداشتند. او درباره تجربه‌هايش در اين زمينه به ايسنا مي‌گويد: «دانش‌آموزان از فضاي خانه در مدرسه حاضر مي‌شوند و فضايي براي نشستن سر کلاس ندارند. به عبارتي به نظر مي‌رسد کلاس درسشان در خانه به رسميت شناخته نشده است. براي مثال يکي از بچه‌ها در تختخواب و به صورت خوابيده در کلاس حاضر مي‌شود و دانش‌آموزان ديگر مي گويند چرا فلان شخص اين چنين است؟ اين کار رسميت کلاس را زير سوال مي‌برد. اينکه در يک خانواده، يک دانش‌آموز تا چه اندازه به رسميت شناخته مي‌شود روي فعاليت کلاسي و فضاي کلاس هم تاثير مي‌گذارد. از طرفي گاهي پيش آمده وقتي دانش‌آموز در حال پاسخگويي سر کلاس بوده يکي از اعضاي خانواده‌اش در حال صحبت‌کردن بوده که محتويات آن براي فضاي کلاس مناسب نبوده. يا يکي از اعضاي خانواده با پوشش نامناسبي از پشت سر دانش‌آموز رد شده که منظره جالبي نداشته. اينکه هر کس در خانه‌اش به هر شکلي زندگي مي‌کند به خودش مربوط است اما اگر قرار باشد اين نوع پوشش به فضاي کلاس منتقل شود پاسخگويي به چنين اتفاقي به عهده ماست. بارها پيش آمده که در اين‌باره به دانش‌آموز يا والدين تذکر دهيم  و گاهي پيش آمده که دانش‌آموز جواب داده «آخه من جايي ندارم که بخوام بشينم». اما به هر حال ما هميشه سعي کرديم همراه خانواده‌ها باشيم.»

با اين حال اين معلم به کلاس‌هاي آنلاين خوشبين است: «اين کلاس‌ها در کنار همه سختي‌هايي که داشت، مزايايي را به همراه داشت و دانش‌آموزان در اين بين مهارت‌هاي بسياري ياد گرفتند و با فضاي مجازي دوست شدند. روش تحقيق و جست‌وجو کردن را ياد گرفتند اما به هر حال چنين فضايي حرکت روي شمشير دو لبه است و لبه ضرر آن بيشتر از لبه سودش است اما من خوشبينم زيرا همين فضا اعتماد به نفس بهتري نسبت به قبل به دانش‌آموزان داد. مثلا آنان در حين آموزش تايپ‌کردن را تمرين مي‌کردند که اين خودش يک مهارت است و قطعا در آينده کمکشان مي‌کند.»

«مهسا مهدوي» معلم طرح خريد خدمات آموزشي است: «ما معلم‌هاي طرح خريد خدمات آموزشي از نعمت اينترنت رايگان محروميم. آنقدر از گوشي‌هاي همراهمان کار کشيده‌ايم که مستهلک شده است. برنامه شاد هم  که دردسرهاي خودش و اختلال زيادي دارد و گوشي‌هايمان مرتب هنگ مي‌کند. حتي بر خلاف معلم‌هاي ديگر به جايي معرفي نمي‌شويم که بتوانيم به صورت اقساط گوشي بخريم. اما از حق نگذريم حقوق‌هايمان اخيرا نسبت به قبل خيلي بهتر شده است. پيش از اين، ماهانه يک ميليون و ۹۰۰ هزار تومان دريافت مي‌کردم اما حالا حقوقم به سه ميليون تومان رسيده است. سال گذشته بيمه پاره‌وقت بودم و امسال بيمه تمام‌وقت شده‌ام.»

او معتقد است: «تدريس در فضاي مجازي مزيت‌ها و معايب خودش را دارد. براي مثال ما در تدريس مجازي شناخت کمتري نسبت به وضعيت درسي دانش‌آموزان پيدا مي‌کنيم زيرا وقتي از دانش‌آموز درس مي‌پرسيم والدين دخالت زيادي بويژه در پاسخگويي درس رياضي مي‌کنند. در واقع بسياري از خانواده‌ها با معلم‌ها صادق نيستند و فکر مي‌کنند همه چيز در نمره‌اي که فرزندشان کسب مي‌کند، خلاصه مي‌شود. از طرفي دانش‌آموزان هم براي انجام هر کاري سرچ مي‌کنند و جواب را به معلم ارائه مي‌دهند.»

اين معلم ترجيح مي‌دهد مدارس باز بود تا به صورت فيزيکي سر کلاس حاضر شود چرا که معايب تدريس آنلاين بيشتر از مزاياي آن است: «به نظر من کلاس‌هاي غيرحضوري براي آموزش کشور آسيب‌زننده است و بهتر است هر چه زودتر مدارس باز شوند. گاهي مي‌گويند خوش به حال شما معلم‌ها که خانه هستيد. درست، اما مسائل ديگر را نمي بينند. مثلا چشمان من ضعيف‌تر از قبل شده است و هر بار که جلسه‌اي در مدرسه برگزار مي‌شود و همکارانم را از نزديک مي‌بينم متوجه مي‌شوم چند نفر از آنان به تازگي عينکي شده‌اند. اگر در مدرسه مي‌توانستيم يک فصل درس رياضي را طي يک هفته تمام کنيم بايد در فضاي مجازي زمان بيشتري براي آن بگذاريم تا دانش‌آموزان متوجه مبحث شوند. در پايه ابتدايي دست‌ورزي در يادگيري نقش پررنگي دارد و من مجبورم ويدئويي از اين کار تهيه کنم و آن را براي دانش‌آموزان بفرستم اما اينکه آنان اين کار را انجام دهند يا ندهند خودش هم جاي سوال است. زمان تدريس در فضاي مجازي هم کم است زيرا دانش‌آموزان بعد از مدتي خسته مي‌شوند و درصد يادگيري‌شان پايين مي‌آيد و اصلا حوصله ندارند به درس گوش دهند. همچنين دانش‌آموزان امکانات يکساني براي کلاس‌هاي آنلاين ندارند. من دانش‌آموزي دارم که همراه برادرش از يک گوشي استفاده مي‌کند و زماني که از او مي‌پرسم چرا آنلاين نشدي جواب مي‌دهد گوشي دست برادرم بود. اين مشکل، زياد در بين خانواده‌ها ديده مي‌شود. اگر دولت تصميم گرفت کلاس‌ها به شيوه مجازي ادامه پيدا کند بايد فکري براي اين موضوع و اينترنت معلم‌ها و دانش‌آموزان کند.»

مهدوي معتقد است: «اگر براي برگزاري حضوري امتحانات، واکسيناسيون معلم‌ها را انجام مي‌دادند بهتر بود امتحانات يکسري درس‌ها مثل رياضي و علوم به صورت حضوري برگزار شود تا ما معلم‌ها در کنار دانش‌آموز باشيم و توضيحاتي براي سوال‌هاي مطرح‌شده روي برگه امتحاني بدهيم. اما تا حالا چيزي درباره واکسيناسيون معلم‌ها به ما گفته نشده و اگر قرار هم شود اين کار را انجام دهند مثل هميشه ما معلم‌هاي طرح خريد خدمات آموزش ته صف هستيم.»

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar