سرمقاله خراسان/ دوگانه غلط برجامی

خراسان/ « دوگانه غلط برجامي » عنوان يادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم دکترسيدعلي علوي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
در حالي که رهبر انقلاب اتحاد و اتفاق کلمه را وسيله قدرت و عزت يک ملت مي دانند اما در کمتر از چند دقيقه پس از بيانات ۱۲ ارديبهشت رهبر انقلاب در نقد دوگانه «ميدان و ديپلماسي» و گلايه از برخي اظهار نظرهاي دشمن شاد کن و در حالي که وزير خارجه در پيامي با تاکيد بر اين که «مثل هميشه رهنمود هاي مقام معظم رهبري ختم کلام است »از رهبر انقلاب ، مردم و خانواده سردار سليماني عذرخواهي کرد متاسفانه موجي ديگر از دوقطبي سازي تحت عنوان «مجري و سياستگذار» شکل گرفت.
گرچه ورود رهبر انقلاب به اين بحث ناظر به اظهار نظرنسنجيده وخارج از قاعده اي بود که دکتر ظريف به عنوان وزير خارجه بيان کرد و به گونه اي باعث شد تا رهبر انقلاب که گاهي در مناسبت هايي از دکتر ظريف تعريف و تمجيد کرده بودند به صراحت از باب تذکر و گلايه نکاتي را در تبيين رابطه ميدان و ديپلماسي به ايشان متذکر شوند.
اما در اين ميان اطلاح طلبان و دولتي ها تعبيرهاي خود را کردند که «با اين سخنان مشخص شد که وزارت خارجه در ماجراي برجام کاره اي نبوده است و انتقادهاي اصولگرايان در اين مسير وارد نيست».
و از طرفي برخي اصولگريان و مخالفان برجام تعبيرهاي خود را کردند که «از همان اول هم گفته بوديم به ظريف و تيمش نمي توان اعتماد کرد و...»
اما سوال اصلي اين است که فرايند سياست گذاري و اجرا چگونه است؟ و در آن چه رخ داده چه عواملي موثر است؟
طبيعتا درکسب نتيجه هم سياست گذاري موثر است و هم اجرا. ونتيجه مطلوب ناظر بر سياست گذاري درست و اجراي دقيق آن است. آن چه مسلم است نقص در هر کدام از فرايندهاي سياست گذاري يا اجرا مي تواند نتيجه را از حالت مطلوب دور کند.
در واقع رهبر انقلاب در صحبت هاي خود به همين فرايند اشاره و گزاره اي را تبيين مي کنند که بيش از آن که ناظر به مناسبات داخلي باشد ناظر به مناسبات بين المللي است.
در واقع رهبر انقلاب تاکيد دارند که موضوع هسته اي يا سياست هاي منطقه اي ايران موضوعي نيست که اصول آن متکي به افراد يا صرفا دستگاه ديپلماسي باشد. بلکه اعمال سياست هايي است که در مراجع بالاتر درباره آن تصميم گيري مي شود.
در واقع براي کاهش تبعات منطقه اي بخشي از اظهارات دکتر ظريف ،اين شفاف سازي رهبر انقلاب اجتناب ناپذير بود که سياست هاي منطقه اي و فرامنطقه اي ايران موضوعاتي فراتر از اظهار نظرهاي شخصي ا ست.از طرف ديگر پيام به مذاکره کنندگان وين و 4+1 ضروري بود که موضوع مذاکرات را با انتخابات و دولت روحاني گره نزنند. براين اساس گرچه متاسفانه برخي جريان هاي داخلي موافق يا مخالف برجام درگير دوقطبي و مقصريابي شدند اما مي توان ادعا کرد تببين رهبر انقلاب درباره جايگاه وزارت خارجه بيش از آن که کارکردي داخلي داشته باشد کارکردي خارجي و در چارچوب تببين خط مشي و ريل حرکت ديپلماسي کشور بود موضوعي که اگر دو جريان سياسي به جاي اين که بر مقصرسازي متمرکز شوند براين رويکرد رهبر انقلاب متمرکز مي شدند طبيعتا بيشتر مي توانستند از آن در مسير منافع ملي بهره ببرند.
از طرف ديگر از اين واقعيت نيز نمي توان گذشت که در باره برجام بحث فرايند تصميم سازي و اجراي آن موضوع داغ اين روزهاي دو جريان سياسي و دولتي هاست که مبناي کنايه هاي بسياري نيز شده است. واقعيت آن است که با مروري بر بيانات رهبر انقلاب از بهار 94 تا بهار1400 ميتوان پي برد تقريبا موضع ايشان در باره برجام، موضعي ثابت بوده است ؛تاييد کليات، اعتماد به تيم مذاکره کننده، گلايه از اجرا نشدن برخي شروط، بياعتمادي به طرف غربي- آمريکايي و بد بيني به فرجام برجام، موضعي بوده است که رهبر انقلاب بار ديگر در فروردين و ارديبهشت 1400 نيز به آن اشاره کردند. به عبارتي شايد به طور صريح بتوان گفت وزارت خارجه يا دستگاه ديپلماسي کشور که خود در فرايند تصميم سازي براي اجراي برجام نيز نقش دارد در مهم ترين وظيفه خود در اين باره يعني اجراي کامل اين سياست ها موفق نبوده و نتوانسته است اين خط مشي ها را براي انتفاع کامل و دقيق از برجام به درستي اجرا کند .همان طور که در ديدار ماه رمضان دانشجويان با رهبر انقلاب در سال ۹۸ وقتي پاي مباحث برجام به وسط کشيده شد. ايشان در پاسخ به يکي از دانشجويان گفتند: «يکي از دوستان گفتند تصويب برجام را به رهبري نسبت دادهاند؛ خب بله، امّا شما که چشم داريد، ماشاءا... هوش داريد، همه چيز را ميفهميد! آن نامهاي را که من نوشتم نگاه کنيد، ببينيد تصويب چه جوري است؛ شرايطي ذکر شده که در اين صورت اين [توافق] تصويب ميشود. البتّه اگر چنان چه اين شرايط و اين خصوصيّات اجرا نشد، اِعمال نشد، وظيفه رهبري اين نيست که بيايد وسط و بگويد برجام نبايد اجرا بشود». در واقع به صراحت مي توان گفت رهبر انقلاب نه از موضوع برجام سلب مسئوليت کردند و نه آن را صرفا عملکرد دولت يا دستگاه ديپلماسي دانستهاند بلکه برجام از نظر ايشان يک تجربه است که اگر مجري سياست ها مي توانست آن را کامل و جامع پياده کند شايد الان درگير بدعهدي طرف آمريکايي نبوديم موضوعي که به نظر مي رسد بيشتر از آن که دنبال مقصر در آن باشيم بايد به عنوان يک عبرت تاريخي به آن بنگريم، موضوعي که نبايد عامل تفرقه شود.