تاوانیکه مردم افغانستان میپردازند

همشهري/ محمدکاظم کاظمي- شاعر و نويسنده افغانستاني- افغانستان چند دهه است که از عملياتهاي انتحاري رهايي ندارد. چون همواره کساني هستند که از جنايت در اين کشور سود ميبرند و البته دولت و نيروهاي امنيتي هم غالبا ناکارآمد بودهاند.
يکي از آماج اين حملات از ديرباز، شيعيانند؛ بهخصوص شيعيان هزاره که عمدتا در مناطق غربي کابل زندگي ميکنند و اين چندمين انفجار يا عمليات انتحاري زنجيرهاي است که در اين اواخر در اين مناطق صورت گرفته است. عمدتا هم مراکز آموزشي و تحصيلي هدف اين حملات بودهاند.
اين واقعيتي است که شيعيان و بهخصوص مردم هزاره در افغانستان قرنها تحت ستم و تبعيض بودهاند. در زمانههايي کوشيدند که دست اين مردم را با نسلکشي و کوچاندن اجباري از مصادر سياست و اقتصاد کشور کوتاه کنند. تهاجمهاي دولت عبدالرحمان خان به هزارهجات در حدود ۱۲۰سال پيش نمونه بارزي از اين تعديها بود. در آن مرحله بسياري از مردم هزاره افغانستان از سکونتگاههاي اصلي خود رانده شدند و به مناطقي صعبالعبور در داخل کشور پناه بردند، يا به کشورهاي همسايه آواره شدند.
اين تعديها و تبعيضها، در اغلب دوران سياسي افغانستان به اشکال مختلف وجود داشته و امروز خود را در قالب عملياتهاي تروريستي نشان ميدهد.
هزارهجات منطقهاي است کوهستاني در مرکز افغانستان. مردم هزاره به سبب محروميتهاي درازمدت، غالبا دستشان از قدرت سياسي و اقتصادي کوتاه بوده است. قدرت سياسي بيشتر در اختيار خاندانهاي حکومتياي بوده که نوعي قومگرايي را ترويج و حاکم ميکردهاند. قدرت اقتصادي اغلب در اختيار کساني بوده است که يا به مراکز قدرت نزديک بودهاند، يا گلوگاههاي اقتصادي نظير مجاري واردات و صادرات کالا را در اختيار داشتهاند، که طبيعتا مردم مناطق کوهستاني و محصور هزارهجات، اين دسترسيها را نيز نداشتهاند.
پس براي چنين جامعهاي راهي نميماند جز اينکه خود را به کمک دانش و تخصص به جايي برساند، که البته در دهههاي متوالي در اين زمينه هم تبعيضهاي آشکار وجود داشته است. مراکز دانشگاهي غالبا دولتي بوده و در مناطق دلخواه حاکميت ايجاد ميشده و در پذيرش در اين مراکز هم باز تبعيضها حاکم بوده است.
ولي در 2دهه اخير اوضاع به شکل محسوسي تغيير کرده است. نسل جوان و فعالي از شيعيان هزاره از مهاجرت به کشور برگشتهاند و گروه بسياري نيز در داخل کشور در مؤسسات آموزشي غيردولتي و دانشگاههاي خصوصي پرورده شدهاند؛ گذشته از کساني که توانستهاند با جهد و تلاش، خود را در نظام آموزشي دولتي هم به برتري برسانند. پارسال مقام اول کنکور افغانستان را يک دختر هزاره تصاحب کرد و البته اينها از چشم کساني که همچنان ميخواهند نظام تبعيض و قومگرايي در افغانستان برقرار باشد، پنهان نميماند.
اين عملياتهاي تروريستي وحشيانه از سمت هر کسي که رخ داده باشد، بايد واکنش حلقهها و گروههاي تبعيضگرا يا منفعتطلب در برابر مردمي دانست که بحق دانستهاند که پيشرفت و سعادتشان از مسير آگاهي و دانايي ميگذرد. و چنين است که غالبا مراکز آموزشي و آن هم در مناطقي خاص که شيعيان و بهخصوص هزارهها در آنجا حضور دارند، هدف اصلي اين عملياتها هستند.
طبيعتا در اين ميان اغراض سياسي ديگر را هم نميتوان ناديده گرفت. کشور در آستانه تحولاتي در حوزه حکومتداري است و حلقههاي مختلف قدرت در جاهاي مختلف ميکوشند که يا مخالفان را از ميان بردارند و يا آنان را به ترک کشور وادار سازند و يا بعضي از حلقههاي ديگر را با نسبت دادن اين عملياتها به آنان، بدنام کنند. در نهايت اين مردم ستمکشيده افغانستانند که تاوان اين رقابتهاي پنهان و آشکار و ستمهاي پايانناپذير را بايد بدهند.