فعال اصلاح طلب: اصولگرایان تندرو خواهان مشارکت حداکثری نیستند
صبح نو/
جواد بخشي / با آغاز ثبتنام کانديداهاي رياست جمهوري، تعدد چهرهها و شخصيتهاي در صف پاستور، توجه همگان را به خود جلب کرده است. در اين ميان اصلاحطلبان که به واسطه عملکرد ضعيف دولت، بخشي از بدنه خود را از دست دادهاند، بهدنبال نقشآفريني و پيروزي در انتخابات هستند. تکثر نامزد مساله اي است که مدتهاست آنها را به چالش کشيده است. اگرچه بهدنبال رسيدن به اجماع تا پيش از آغاز ثبتنام بودند اما در نهايت با حداکثر نفرات در انتخابات حاضر خواهند شد. ثبت نام حداقل 14نفر از چهرههاي شاخص رسيدن بر گزينه واحد را دشوارتر نيز خواهد کرد. از اين رو به سراغ اسماعيل گرامي مقدم عضو نهاد اجماعساز اصلاحطلبان و سخنگوي حزب اعتمادملي رفتيم تا درباره آخرين وضعيت برنامههاي اصلاحطلبان با وي گفتوگو کنيم.
متن کامل گفتوگوي تفصيلي با گراميمقدم به شرح زير است:
ثبتنام براي انتخابات رياست جمهوري آغاز شده است و هنوز شاهد معرفي گزينه نهايي از سوي جريان اصلاحطلب نيستيم. برنامههاي جريان اصلاحطلب براي انتخابات در چه وضعيتي قرار دارد؟
ما در شرايط کنوني يک بحث کلي داريم که تمامي جريانات مبتلا به آن هستند؛ اين شرايط کنوني براي برخي مطلوب است. براي جريان اصولگرا مطلوب است و براي جريان اصلاحطلب نامطلوب است. از اين جهت که فارغ از اينکه دلايل علت بياعتمادي ايجاد شده در جامعه چيست و چه نهاد، ارگان و سازماني مقصر هستند، يک واقعيتي وجود دارد که هيچکس نميتواند از آن عبور کند، اين بياعتمادي به انتخابات لطمه وارد ميکند و باعث کاهش مشارکت در انتخابات ميشود.
بخشي از بياعتمادياي که به عملکرد باز ميگردد و بخشي از اين عملکرد در هشت سال گذشته مختص به جريان اصلاحطلب است که از دولت روحاني حمايت کردهاند؟
بله. حتما. عرض کردم اين بياعتمادي مسائل و ابعاد مختلفي دارد. نميتوانيم بگوييم صرفا دولت به اين بي اعتمادي دامن زده است؛ بلکه يک بخشي از آن است. کليد اصلي سياستهايي است که منجر به نااميدي مردم ميشود؛ چون سياستها هستند که خود را بر اقتصاد و مسائل اجتماعي ديکته ميکنند. خيلي از مسائل وجود دارد و هرکدام از اينها در ايجاد بياعتمادي نقش دارند.
بنابراين بخشي از بياعتمادي ايجاد شده مربوط به سياستهاي اجرايي است؟
بله، درست است و بخشي از آن دولت است؛ بخشي از آن صدا و سيماست و نهادهاي ديگر هم هستند. همه اينها مقصرند و بخشي هم جريانات سياسي هستند. آن چيزي که مسلم است اين است که بياعتمادي هم وجود دارد.
درهمين فضايي که شما ميفرماييد چهرههاي اصلاحطلب کنشهاي سياسي زيادي دارند و برنامههاي بسياري براي حضور در انتخابات طراحي کردهاند.
بله. درست است، ما ميخواهيم در انتخابات حضور پيدا کنيم.
پس حضور اصلاحطلبان در انتخابات بر مشارکت هم تأثير خواهد گذاشت و مردم فراي آن بياعتمادياي که فرموديد در انتخابات شرکت خواهند کرد؟
ما بهدنبال افزايش مشارکت هستيم اما برخي جريانات اساسا رفتارشان و عملکردشان نشان ميدهد که طرفدار مشارکت حداکثري نيستند. وقتي به فرمايشات رهبري در گذشته نگاه کنيم، ميبينيم که ميگويند حتي مخالفان هم بيايند و رأي بدهند.
هر کشوري بهدنبال اين است که ويترين دموکراسي خود را بالا ببرد. سنگاندازي مقابل مشارکت حداکثري جبهه اصلاحات نشاندهنده مطلوبيت عدم مشارکت است.
اما شاهد بوديم که چهرههاي اصلاحطلب بسياري براي حضور در انتخابات اعلام آمادگي کردند. فعاليتهاي انتخاباتي اصلاحطلبان هم مدتهاست شروع شده است و نهاد اجماعساز اصلاحطلبان هم کارهايي را انجام داده است. اين اقدامات در چه مرحلهاي است؟
آخرين وضعيت ما روشن است و سخنگوي جبهه اعلام کردند. نامزدهايي آمدهاند و برنامههاي خود را اعلام کردهاند. از 14نامزد ۱۱نامزد آمدهاند و برنامههاي خود را ارائه دادهاند؛ بعد از اينکه نامزدها ثبتنام کردند و وضعيت روشن شد که چه تعداد از اصلاحطلبان وارد انتخابات شدند، بعد از آن مجددا جبهه اصلاحات نامزدها را مورد بررسي قرار خواهد داد و بيشترين تمرکزي که ميشود اين است که بعد از اينکه شوراي نگهبان صلاحيتها را اعلام کرد، آن موقع جبهه اصلاحات با يک مکانيزم نظرسنجي به نامزد اصلح خود دست خواهد يافت.
اما قرار بود نامزد اصلح از اين ۱۴نفر باشد و تا پيش از ثبتنام هم معرفي شود؟
اين مصوبه تغيير پيدا کرده است.
الان به چه شکلي برنامهريزي شده است؟
جمعي از اعضاي جبهه اصلاحات پيشنهاد کردهاند که اين رأيگيري به تعويق بيفتد و بعد از ثبتنامها اين اقدام را انجام دهيم.
باتوجه به اينکه در اين شرايط حداقل ۱۴نفر براي انتخابات رياستجمهوري از جبهه اصلاحات ثبتنام خواهند کرد، به نظرتان اين 14نفر چه ويژگيهايي دارند؟
همه اينها آدمهاي محترمي هستند و قابليتهاي رياست جمهوري را دارند، اما ممکن است تعدادي است از اينها اساسا وارد ثبت نام نشوند.
معلوم نيست چه کسي وارد انتخابات نخواهد شد؟
ممکن است تا لحظه آخر تصميم بگيرند ثبتنام نکنند. انتخابات و مسأله سياست در دنيا ثابت نيست و سيال و متغير است و امکان تغيير دارد. ممکن است يک چهرهاي در آخرين لحظه ثبت نام نکند. در آن صورت بعد از ثبتنامها روشنتر ميشود که چه تعداد از اصلاحطلبان تمايل دارند تا مرحله گذر از شوراي نگهبان در صحنه بمانند؛ تا اين وضعيت روشن نشود، نميتوانيم برآورد دقيقي از رقابت بين نامزد اصلاحطلب و اصولگرا داشته باشيم.
مشکل اساسي اصلاحطلبان اين است که در جريان اصولگرا هرکس بخواهد وارد انتخابات شود، چه مجلس و چه رياست جمهوري، ميشود، اما از اين اصلاحطلبان هميشه در حالت نگراني هستند که آن نامزدي که روي آن توافق دارند ممکن است که تأييد صلاحيت نشود. من بر اين باور هستم که بايد در انتخابات مشارکت حداکثري داشته باشيم و من معتقدم که اگر مردم حضور پيدا کنند با ميزان بالاي ۶۰درصد طبع مردم ايران اصلاحطلبي است و اين اصلاحطلبان هستند که پيروز انتخابات ميشوند. در گوشه و کنار شنيده ميشود که اصولگرايان تندروخواهانه مشارکت حداکثري نيستند.
تقريبا اجماعي روي ظريف صورت گرفته بود، با انتشار فايل صوتي، ترديد ايجاد شده است. حالا بين اين ۱۴نفر کدام يک به نظر شما رأيآورتر است؟
در بين اين ۱۴نفر اول ظريف را رأيآور ميدانم؛ اگر وارد انتخابات شوند. بعد اگر آقاي تاجزاده تأييد شود وي را نفر دوم ميدانم و سومين گزينه نيز آقاي پزشکيان را ميدانم.
آقاي لاريجاني چطور؟ ميتواند گزينه اصلاحطلبان باشد؟
از دوره انتخابات مجلس يازدهم تقريبا اصلاحطلبان با خود اتمام حجت کردند و با خود کنار آمدند که ديگر از نامزد غيراصلاحطلب حمايت نکنند. شما ديديد که در بسياري از حوزهها ما ديگر کانديدا نداشتيم.
يعني بعد از انتخاب آقاي روحاني؟
بله. شما ديديد ما در مجلس در خيلي از حوزهها نامزد نداشتيم. الان هم خيالمان راحت است که ما پاسخگوي نامزدي غيراصلاحطلب نيستيم؛ البته يک عارضهاي داشت و آن اين بود که مشارکت پايين آمد. در اين دوره هم همينطور است. نميدانم چرا برخي همچنان پافشاري ميکنند که اصلاحطلبان پشت سر يک نيروي غيراصلاحطلب قرار بگيرند. اصلاحطلبان دنبال نامزد اصلاحطلب هستند و تصور هم نميکنم که تمام اصلاحطلبان را ردصلاحيت کنند که بعد اصلاحطلبان بنشينند فکر کنند که يک بار ديگر پشت يک نامزد غيراصلاحطلب قرار بگيرند يا خير. اين تمام شده است و ما به گذشته باز نميگرديم؛ مگر اينکه اتفاق خاصي بيفتد. در آن صورت نامزدهاي جريانات اصلاحطلب مثل مجلس يازدهم اعلام خواهند کرد که از نامزدهاي ديگر، هرکس تمايل دارد، حمايت کند؛ اما جبههاي چنين اتفاقي نخواهد افتاد.
اگر از لاريجاني حمايت نشود جاي ظريف را چه کسي ميخواهد بگيرد؟
از اين ۱۴نفري که هستند انتخاب خواهيم کرد.
کداميک از اين 14نفر چنين توانايي دارد؟
«هويت اصلاحطلبي» بسيار مهم است و در انتخابات قبلي اين نظريه به رأي گذاشته و تصويب شد. به همين دليل از نامزد اصلاحطلب حمايت ميکنيم. هر برادري که برنامهها و توقعات اصلاحطلبان را پيگيري کند ما با گذشته وي کاري نداريم، مهم مطالبات اصلاحطلبانه مردم است که روي زمين نماند. جبهه اصلاحات که متشکل از ۳۱عضو حقوقي و ۱۵نفر حقيقي است که در مجموع ۴۶نفر هستند، فقط نامزدهاي اصلاحطلب را مورد بررسي قرار ميدهد. درباره رأيگيري هم زمان داريم. بعد از اين تبليغات آزاد ميشود و کمتر از ۶روز مانده به انتخابات مردم تصميم خود را خواهند گرفت و نميتوانيم پيشبيني کنيم. روي برخي چهرهها مثل آقاي ظريف ميتوانيم يک برآوردي داشته باشيم اما درباره بقيه نميتوانيم داشته باشيم. ممکن است اين ظرفيت به وجود بيايد و يک نامزدي بين اصلاحطلبان، رأي بالايي بياورد.