چرا مذاکرات وین هنوز به نتیجه نرسیده است؟

تجارت نيوز/متن پيش رو در تجارت نيوز منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
طرف ايراني ميگويد مذاکرات برجام رو به پيشرفت است و طرف خارجي ميگويد هنوز به توافقي نرسيدهاند. مهرداد عمادي، مشاور اتحاديه اروپا در گفتگو با تجارتنيوز ميگويد مذاکرات رو به پيشرفت است اما مذاکرات اين دور پيچيدگيهاي بسياري دارد. به گفته اين مشاور اتحاديه اروپا، توافقهايي براي برداشته شدن برخي از تحريمها انجام شده و احتمالا همانگونه که عباس عراقچي هم گفته تحريمهاي بانکي برداشته شود. اما رفع اين تحريمها چقدر زمان ميبرد و مردم چه زمان اثر آن را بر معيشت خود حس ميکنند؟
اين سوالاتي است که مهرداد عمادي در اين گفتگو به آن جواب داده است. متن گفتگوي تجارتنيوز با مشاور اقتصادي اتحاديه اروپا را در ادامه ميخوانيد:
دليل پيچيدگي مذاکرات وين
اخبار متفاوتي از مذاکرات وين به گوش ميرسد. رسانهها و منابع داخلي مذاکرات را اميدبخش ميدانند و ميگويند توافق نزديک است. اما رسانهها و مقامات خارجي را فضا را مبهم و توافق را دورتر ميبينند. شما روند مذاکرات را چطور ارزيابي ميکنيد؟
گفتهها و دادههاي هر دو طرف نشان ميدهد که مذاکرات رو به پيشرفت است اما بر سر ميزان پيشرفت مذاکرات اختلافنظر وجود دارد. اندازه پيشرفت به قدري نيست که تهران ميگويد. چون رسيدن مجدد به توافق قبلي پيچيدگيهاي خاص خود را دارد. در سال ۲۰۱۵ طرف امريکايي در امضاي توافقنامه تاخير و تعلل داشت چون مطمئن نبود که متن توافق، خواسته آمريکا را تامين ميکند.
اما در مذاکرات وين، به خصوص در اين هفته و هفته گذشته اين آلمان و فرانسه هستند که نگرانيهايي دارند و اين نگرانيها را پشت درهاي بسته با طرف آمريکايي مطرح ميکنند. از طرفي چون طرف آمريکايي هم ميخواهد روابط خود با اروپا را بازسازي کند، با اين فرايند همراهي ميکند. اگر اين نگرانيها نبود حتما ما به امضاي توافق نهايي نزديک بوديم.
اين نگرانيها شامل چه مواردي است؟
اين نگرانيها دو قسمت دارد، يکي نگرانيهايي که کويت و امارات و عربستان سعودي درباره فعاليت هستهاي ايران در منطقه عنوان کردهاند و مدعي شدهاند که دستيابي ايران به سلاح اتمي، امنيت منطقه را زير سوال ميبرد. اين نگراني است که بارها آن را مطرح کردهاند و فرانسه تصميم گرفته اين نگرانيها را وارد متن گفتگو کند و تا زماني که اين نگرانيها برطرف نشود، رسيدن به توافق دشوار است.
نگراني دوم درباره کشورهاي اروپاي ۳ است. آنها به برخي از فعاليتها و پروندههاي ايران در اين کشورها اشاره ميکنند و ميگويند برخي از فعاليتهاي ايران خارج از پروتکلهاي مشخص شده است. اين نگرانيها مشخصا در کشورهاي اروپايي مطرح ميشود و به امريکا هم ارتباطي ندارد. اما اروپاي ۳ ميخواهد که اين نگرانيها در اين توافق رفع شود. اين موارد هم عمق گفتگوها را پيچيده کرده و هم فضاي مثبت گفتگوها را تحت تاثير قرار داده است.
در گفتگوي قبلي هم شما نکاتي درباره موضع فرانسه عنوان کرديد و حتي گفتيد که در دور اول مذاکرات هم فرانسه چند باري از جلسه خارج شد تا درباره مفاد قرارداد با رياض مشورت کند. اما مساله آلمان در اين دوره اضافه شده است؟
حدود يک ماه گذشته، گزارشي در اتحاديه اروپا منتشر شد که مدعي شده بود خريدهاي نظامي و صنعتي ايران (مرتبط با فعاليتهاي هستهاي) افزايش يافته است. اين را سوئد اعلام کرد اما کانال اصلي انتقال اين مساله، هلند و آلمان بود. به همين دليل آلمان هم در اين دور مذاکرات کنار فرانسه قرار گرفته است.
راهکار حل مشکل موشکي
نگرانيهاي اروپا آيا به اين معناست که فعاليت و خريد نظامي ايران در اين کشورها بيشتر شده يا فعاليتها بيشتر نشده، بلکه حساسيتها بيشتر شده است؟
ببينيد کل خريدهاي نظامي ايران در خارج از کشور در مقايسه با عربستان، ترکيه، امارات و کشورهاي ديگر منطقه بسيار کم است. از طرفي ايران تجربه تلخي از زمان جنگ با عراق دارد. در زمان جنگ حتي شوروي که خود را دوست ايران ميدانست، به بزرگترين عرضهکننده سختافزار جنگي به عراق تبديل شد. ايران همانجا اين درس را گرفت که خودکفايي در تهيه و توليد سختافزار جنگي، شاهکليد تامين امنيت ملي کشور در درازمدت است. اما مساله اين است که حساسيتها درباره فعاليت ايران خيلي بيشتر شده است.
حدود يک ماه گذشته، گزارشي در اتحاديه اروپا منتشر شد که مدعي شده بود خريدهاي نظامي و صنعتي ايران افزايش يافته است. اين را سوئد اعلام کرد اما کانال اصلي انتقال اين مساله، هلند و آلمان بود.
دليل افزايش اين حساسيتها چيست؟
اين مساله دو دليل عمده دارد؛ يکي اينکه گفته ميشود ايران بيش از گذشته به ساخت سلاح هستهاي نزديک شده و دليل اين تصور هم اين است که تصويري که از فعاليت نظامي و هستهاي ايران ارائه ميشود، بسيار پررنگتر است.
اما دليل دوم اين است که لابي رياض و تلآويو در اين مدت عليه ايران بسيار فعال بوده و بسيار موثر و خوب توانسته فعاليت هستهاي ايران را بزرگنمايي کند و ايران را بهعنوان يک خطر منطقهاي معرفي کند.
کل خريدهاي نظامي ايران در خارج از کشور در مقايسه با عربستان، ترکيه، امارات و کشورهاي ديگر منطقه بسيار کم است اما حساسيتها درباره فعاليت ايران خيلي بيشتر شده است.
اما درباره چگونگي فعاليت موشکي هنوز به توافق نرسيدهاند؟
نه در اين مورد يک اختلاف بزرگ وجود دارد. ايران ميگويد پروژه موشکياش کاملا دفاعي است و حالت تهاجمي ندارد. اما مساله اين است که ايران بيش از آنچه بايد مساله دستيابي به موشکها را رسانهاي کرد.
آنچه روي موشکها نوشته شد به کنار، اما اين همه تاکيد ايران بر داشتن موشک دفاعي قابل درک نيست. کشورهاي ديگري هم موشک دارند. از هند گرفته تا کره جنوبي که اخيرا پروژه نظامي خود را کاملا گسترده کرده است. هيچکدام از اين کشورها اين فعاليتهاي خود را رسانهاي نميکنند. اما ما اين کار را کرديم و اين مساله در کنار پروژه هستهاي و تعبير و ترجمه رياض و تلآويو اين تصور را ايجاد کرد که فعاليت ايران حمل کلاهک هستهاي است.
ايران ميگويد که فعاليت موشکياش کاملا دفاعي است. اما ديگر کشورها نگاه ديگري دارند و ايران بارها اعلام کرده که سر اين موضوع مذاکره نميکند. اين آينده مذاکرات را سخت ميکند.
اين مساله را ميتوان به سادگي حل کرد. ايران بپذيرد که موشک با برد بالاي ۱۵۰۰ نداشته باشد. اما اين اين يک توافقنامه منطقهاي باشد و کشورهاي ديگر منطقه مانند ترکيه، عربستان سعودي و امارات و ديگر کشورهاي منطقه هم تعهد بدهند که هيچکدام در زرادخانه خود موشک بالاي ۱۵۰۰ نداشته باشند و دنبال توليد آن هم نروند.
کشورهاي ديگري هم موشک دارند. از هند گرفته تا کره جنوبي که اخيرا پروژه نظامي خود را کاملا گسترده کرده است. هيچکدام از اين کشورها اين فعاليتهاي خود را رسانهاي نميکنند. اما ما اين کار را کرديم.
اگر واقعا عربستان و امارات ريگي در کفش خود ندارند، بايد اين توافق را بپذيرند. با اين روش دست ايران به صورت قانوني و داوطلبانه براي داشتن موشک دفاعي باز ميشود اما داوطلبانه ميپذيرد که موشک تهاجمي نخواهد داشت. اما اين خط قرمز مذاکرات ايران است.
درست است که ايران ميگويد سر موشکها مذاکره نميکند اما اين مساله از درگيري نظامي جلوگيري ميکند. ضمن اينکه ايران با اين کار ميتواند به خواستههاي ديگر خود دسترسي پيدا کند.
زمان رسيدن به توافق در وين
برگرديم به مساله مذاکرات. اخبار منابع ايراني ميگفتند که جمعه هفته گذشته ممکن است به نتايجي برسند. اما اينگونه که شما ميگوييد گويا اين توافق اينقدر هم نزديک نيست. با توجه به اين پيچيدگيها، کوتاهترين زمان ممکن براي رسيدن به اين توافق چه زماني است؟
براساس آخرين خبرها احتمالا ما ظرف چند روز آينده ميتوانيم شاهد يک توافق اوليه باشيم. اما اين توافقي نيست که ايران درخواست آن را داشته است. توافقي که ما ميتوانستيم در کنار برجام اصلي بگذاريم و بگوييم به همان اهميت است. چيزي که اکنون به آن رسيدهايم، توافق کوچکتري است.
در مرحله اول قرار است برخي از افراد و شرکتهايي که تحريم بودهاند از ليست تحريم خارج ميشوند. اما احتمالا افراد و شرکتهاي کليدي نيستند. بخش ديگر هم مساله رفع تحريم بانکي و بيمه و خودروسازي است که رسيدن به آن در کوتاهمدت ممکن است.
اگر در دوسه روز آينده توافقي ايجاد شود، آيا تحريم بخشهاي بانکي و ديگر بخشها يکباره برداشته ميشود و يا يک فرايند زمانبر است؟
اگر همين فردا توافق امضا شود، رفع تحريمها چيزي نيست که بلافاصله عملي شود. چون اجرايي شدن رفع تحريمها و اعلام ليست بخشهايي که از تحريم خارج شدهاند به بخشهاي گمرک و بخش خصوصي، زمانبر است.
اما در کنار اين مساله خوب است که تهران بپذيرد هر آنچه امضا شود، نسخه نهايي نخواهد بود. چون پرونده ايران اکنون بسيار پيچيدهتر از سال ۲۰۱۵ است.
تاثير مذاکرات بر معيشت مردم
نتيجه مذاکرات و توافقات چه زماني در معيشت مردم حس ميشود؟ اين سوالي است که مردم دنبال جواب آن هستند؟
آنچه مردم ميخواهند بدانند اين است که چه زماني شاهد کاهش قيمت کالاهاي سبد مصرفي خود هستند. آنها ميخواهند بدانند که چه زماني ميتوانند شاهد کاهش بيکاري و افزايش اشتغال باشند.
چالش اصلي کاهش اشتغال و تورم، مساله تحريم نيست. مشکل ما انحصاري شدن اقتصاد و فرار سرمايههاي داخلي و خارجي است. رفع تحريمها مشکل را حل نميکند. ما فقط بايد از مذاکرات بهعنوان يک پله براي جهش اقتصادي استفاده کنيم. درست مانند کاري که مالزي و هند و چين انجام دادند.
حداکثر دستاورد اين توافق اين است که فشارهاي تورمي ناشي از ارز کم ميشود اما ما همچنلن شاهد بيکاري بالا، فرار سرمايه و شاهد فقيرتر شدن مردم خواهيم بود.
براساس آخرين خبرها احتمالا ما ظرف چند روز آينده ميتوانيم شاهد يک توافق اوليه باشيم. اما اين توافقي نيست که ايران درخواست آن را داشته است. چيزي که اکنون به آن رسيدهايم، توافق کوچکتري است.
مردم منتظرند که فروش نفت از سر گرفته شود، دلارهاي نفتي آن وارد اقتصاد شود و شرايط به قبل تحريم برگردد.
ارز حاصل از فروش نفت کمتر از ۷ درصد نيازهاي بنيادين اقتصاد را ميتواند رفع کند. چون ما به واردات متکي هستيم. مشکل اقتصاد ايران چيز ديگري است. کتاب «پرنده آبي»، کتاب بسيار معروفي است. جمله معروفي در اين کتاب هست که ميگويد اگر ما پرنده آبي گمشده را پيدا کنيم، همه مشکلات ما حل ميشود. ما هم الان فکر ميکنيم اگر توافق هستهاي حاصل شود يا نفت بفروشيم همه مشکلات حل ميشود.
اما ما زماني ميتوانيم پرنده آبي را پيدا کنيم که بدانيم به سرمايه گذاري زيربنايي نياز داريم. سرمايهگذاري ميتواند به ايجاد اشتغال و افزايش توليد کمک کند، توليد را بالا ببرد و نياز ما به ارز وارداتي را کاهش دهد.
در مرحله اول قرار است برخي از افراد و شرکتهايي که تحريم بودهاند از ليست تحريم خارج ميشوند. اما احتمالا افراد و شرکتهاي کليدي نيستند. بخش ديگر هم مساله رفع تحريم بانکي و بيمه و خودروسازي است که رسيدن به آن در کوتاهمدت ممکن است.
اگر اين توافق امضا شود دسترسي ايران به ذخاير ارزي خود بيشتر ميشود و اين مساله ميتواند فشارهاي تورمي ناشي از کاهش ارزش ريال را کم کند. مشکل خط توليد ما حل نميشود. چون زيربناي توليد در دو دهه گذشته از بين رفته است.