همتی و مهرعلیزاده محاسبات اصولگرایان را بر هم زدند

شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
مهرشاد ايماني/ نخستين مناظره انتخاباتي در بستري پرتنش برگزار شد؛ نامزدهاي اصولگرا کوشيدند و تمام همت خود را به کار گمارده بودند تا در وهله نخست همتي را در معرض سنگينترين هجمهها قرار دهند و در ميان تخريبها عليه او، از مهرعليزاده هم غافل نبودند. ايشان سعي کردند تا همتي را رقيب اصلي خود قرار دهند و طوري القا ميکردند که گويي همتي رئيس دولت بوده است؛ درحاليکه او فقط حدود دو سال مسئوليت بانک مرکزي را برعهده داشته است. از سوي ديگر، هيچيک از نامزدهاي منتقد دولت درحاليکه موضوع مناظره اقتصاد بود، به دو مشکل اصلي پيشروي اقتصاد ايران يعني تحريمها و کرونا اشارهاي نکردند که نشان ميداد آنها براي تخريب وضع موجود و دولت حسن روحاني و البته همکاران دولت ازجمله همتي بهراحتي ميتوانند از واقعيات موجود هم عبور کنند. بههرروي مناظره اول در اين دوره از انتخابات رياستجمهوري آنطورکه انتظار ميرفت، نتوانست خواستههاي عمومي را برآورده کند، زيرا کمتر پيش آمد که نامزدي به ارائه برنامههاي خود بپردازد و بيشتر وقت صرف جدالهاي سياستزده شد. براي تحليلِ آنچه در مناظره شنبه گذشت، ساعتي را محمد عطريانفر، عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران سازندگي، به گفتوگو نشستيم که مشروح آن را در ادامه ميخوانيد.
مناظره روز شنبه را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
مناظره انتخاباتي اين دوره انتخابات با مناظرههاي دورههاي پيشين تفاوت مهمي دارد؛ تفاوت در آن است که چهرههايي که در ادوار گذشته در پيشگاه مردم مينشستند، آنقدر شناختهشده بودند که نيازي نميديدند در مناظره خود را معرفي کنند. اولين تجربهاي که تبليغات انتخاباتي در صداوسيما به محملي براي شناساندن يک کانديدا تبديل شد، 16 سال پيش، يعني سال 84 بود که آقاي احمدينژاد از اين تريبون استفاده کرد تا خود را معرفي کند و البته شايد جزء برنامههايي بود که مديريتشده و هدايتشده ازسوي رقيب اصلاحطلبان بود. مناظرهها چهرهاي دوگانه دارند؛ يکسويش زيبايي است و سوي ديگرش زشتي. وجه زيبايش زماني به وجود ميآيد که نامزدها برنامههاي خود را ارائه دهند و در چارچوبي اخلاقمدارانه با هم گفتوگو کنند تا درپي چنين شرايطي مردم براي تصميم به نتيجه برسند و روي زشت آن هم زماني است که نامزدها به سمت بياخلاقي سياسي بروند و براي پيروزي خود يا جناحشان هيچ مرزي را رعايت نکنند و با توهينها و تهمتها کام مردم را تلخ کنند. در سال 92 و 96 مناظرههاي نامناسبي را شاهد نبوديم اما مناظره اخير از دو وجه قابلتوجه و نقد است. نخست آنکه سطح گفتوگوها بسيار کوتهبينانه بود و هيچ تناسبي با ارائه برنامهها نداشت. علت هم برخورد بدون مقدمه و از پيش طراحيشده برخي چهرههاي اصولگرا در مناظره بود. آنها بهجاي آنکه از خود و از برنامههايشان دفاع کنند، در غياب نمايندهاي از دولت تندترين و بيرحمانهترين حملات را به دولت انجام دادند. البته آقاي قاضيزادههاشمي مستثنا بود. او سعي کرد بهعنوان جوانترين نامزد برنامههاي خود را ارائه کند و ادب را رعايت کرد اما مشخصا آقايان زاکاني و رضايي عليه دولت و مصداقا عليه آقاي همتي و آقاي مهرعليزاده و در بستري گستردهتر عليه جريان اصلاحات حمله کردند و در همان ابتدا، سطح مناظره را پايين آوردند. ما امروز نقد دندانگيري عليه نامزدهاي اصلاحات نداريم و بايد کاملا از آقايان همتي و مهرعليزاده حمايت کنيم، زيرا آنها در برابر حملات ديگران از خود دفاع کردند و اگر حملات آقايان رضايي، زاکاني و تاحدي آقايان رئيسي و جليلي نبود، آنها قصد مقابله نداشتند و به ارائه برنامههاي خود ميپرداختند.
هر يک از نامزدها را چطور ديديد؟
آقاي رضايي در اين گفتوگو بسيار سطحي رفتار کرد، آقاي زکاني نماد خشونت بود، آقاي رئيسي از موضع بالا حرف ميزد، آقاي جليلي سعي ميکرد خود را حزباللهيترين نامزد معرفي کند، آقاي قاضيزادههاشمي منصفترين نامزد در صحنه بود، آقاي مهرعليزاده خود را بااخلاقترين و با تجربهتر از ديگران نشان داد و درنهايت آقاي همتي هم موفقترين نامزد و البته مظلومترين در مناظره بود. البته من پيشبيني ميکنم رفتار نامزدها در دو مناظره آينده منطقيتر شود.
آيا مناظره اول بر افزايش ميزان مشارکت تأثير داشت؟
مناظرههاي گرم و هيجاني تا جايي قابل احترام است که مرزهاي ادب شکسته نشود. نبايد براي گرمکردن فضا، اخلاق زير سؤال برود و ميشود هم درعينحال مناظره گرمي را شاهد باشيم و هم برنامههاي نامزدها را بشنويم. افراد اگر نقدي هم نسبت به يکديگر دارند، بايد در چارچوبي منطقي حرف بزنند و بحثها شخصي و موردي نباشد و از همه مهمتر به يکديگر توهين نکنند و افترا نزنند. از سوي ديگر شخصيتها بايد وعدههاي واقعي بدهند نه آنکه براي مثال آقاي رضايي ادعا ميکند به زنان خانهدار ميخواهد نفري 500 هزار تومان بدهد. فرض کنيم که حدود 30ميليون زن خانهدار داشته باشيم که يا مادر هستند يا مادر ميشوند و بخواهيم به هرکدام 500 هزار تومان بدهيم، با يک ضرب ساده ميتوان دريافت که دولت آقاي رضايي قرار است ماهي ۱۵هزار ميليارد تومان به زنان خانهدار بدهد؛ درواقع چهاربرابر آنچه اکنون دولت يارانه ميدهد. درحاليکه دولت در همين پرداخت 45 هزار تومان ماهيانه هم مانده است. اين وعدهها فريب افکار عمومي است. يا وقتي درباره نرخ ارز صحبت ميشود، بايد مستدل و براساس شاخصهاي نظام پولي و بانکي سخن بگويند نه اينکه يک حرفي زده شود و مقصر هم آقاي همتي معرفي شود و چون چندصباحي در دولت کار کرده و رئيس بانک مرکزي بوده است، او مقصر همه مشکلات دانسته شود. نامزدها بايد برنامههاي هم را نقد کنند و در فضايي غيرحرفهاي و چهبسا غيراخلاقي حرکت نکنند. اکثريت نيرومندي از نامزدهاي اصولگرا در مناظره شنبه با همفکري هم عليه آقاي همتي حمله کردند و حتي اشاره نکردند که بخش عمده مشکلات اقتصادي ناشي از فشارهاي داخلي و البته تحريمهاي خارجي بود. دليل چنين رويکردي از سوي آنها هم معلوم است؛ آنها با حمله به همتي و دولت ميخواهند دست بالا را در افکار عمومي پيدا کنند.
آيا اينکه نامزدهاي اصولگرا آقاي همتي را سيبل قرار دادند، ناشي از افزايش اقبال عمومي نسبت به او در نظرسنجيهاست؟ يعني اصولگرايان به اين نتيجه رسيدهاند که فقط همتي ممکن است برايشان خطري مهم در انتخابات محسوب شود؟
کاملا معلوم بود که تعدادي از چهرهها، نامزد پوششي براي جناب آقاي رئيسي بودند و ميکوشيدند براي او کار کنند. شيوهاي که شوراي نگهبان در پيش گرفت حکايت از حذف همه نيروهايي بود که شانس پيروزي داشتند.
در اين ميان صرفا دو نامزد نهچندان مشهور و اصلاحطلب تأييد صلاحيت شدند، زيرا تصور آن بود که آنها هيچ کنش خاصي در انتخابات نميتوانند داشته باشند. در برآورد اوليه تصور ميکردند آقايان همتي و مهرعليزاده نيروهايي بياثر هستند و اصولگرايان در هر شرايطي دست بالا را خواهند داشت اما ناگهان ديدند که نه، اينطور نيست و آقايان همتي و مهرعليزاده با قدرت وارد مواجهه و دفاع انتخاباتي شدند؛ بنابراين محاسبات آنها برهم خورد و همانطورکه اشاره کرديد، حالا ميکوشند يکسره عليه آن دو و مشخصا همتي سخن بگويند تا نامزدهاي اصلاحطلب را در نگاه عمومي تخريب و امکان پيروزي را از آنان سلب کنند.
قدري به استراتژي اصلاحطلبان در انتخابات هم بپردازيم. تا اينجاي کار برخي احزاب اصلاحطلب ازجمله مجمع روحانيون مبارز آشکارا گفتهاند که در انتخابات هيچ نامزدي نخواهيم داشت و اين در حالي است که حزب شما، يعني کارگزاران، اعلام کرده است که از آقاي همتي حمايت ميکند. تصميم نهايي چگونه ميشود؟
دوستان ما در مجمع روحانيون مبارز که همه آنها از عزيزان و بزرگان معنوي و سياسي ما هستند و احترامشان برايمان واجب است، قدري عجولانه بيانيه دادند و نياز نبود به اين سرعت بگويند اصلاحطلبان نامزدي ندارند. بههرحال اين دو نامزد اصلاحطلب هستند و روا نيست بگوييم اينها نميتوانند نامزد اصلاحطلبان باشند. ما در کارگزاران هم موافق اين هستيم که عملکرد شوراي نگهبان به برخي نامزدها جفا بود؛ همانطورکه رهبري هم به آن اشاره کردند و واقعا درست نبود که نيروهاي معتدل از عرصه رقابت حذف شوند اما بههرحال در عالم سياست بايد واقعبين بود. ما در مقاطع مختلف با همين سياست حذفي شوراي نگهبان و همين تنگنظريها توانستهايم توفيقات چشمگيري داشته باشيم. ضمن اينکه عدم معرفي نامزد در انتخابات دقيقا خواسته افراطيهايي است که هميشه آرزويشان حذف ظرفيتهاي جبهه اصلاحات در حضور سياسي و مديريتي کشور بوده است. ما نبايد زمينه تحقق خواسته آنها را فراهم کنيم.
حزب کارگزاران سازندگي زماني که نهاد اجماعساز اصلاحطلبان شکل گرفت، اعلام کرد که تابع تصميمات اين تشکل انتخاباتي خواهد بود. در پايان بفرماييد که حالا و با پيشآمدن اين اختلاف نظر اگر درنهايت نهاد اجماعساز تصميم به عدم ارائه نامزد بگيرد، کارگزاران حاضر است بر سخن پيشين خود بايستد و به نظر نهاد اجماعساز تمکين کند يا مستقلا از يکي از نامزدها حمايت ميکند؟
تاکنون نتيجه روشني اعلام نشده است و برخي اعضاي نهاد اجماعساز نظر شخصي خود را بهعنوان نظر جمعي جبهه اصلاحات معرفي ميکنند. اکنون محور نهاد اجماعساز جناب آقاي بهزاد نبوي، پير دير و سياستمرد کهنهکار و زجرکشيده انقلاب و اصلاحات است که بسيار تلاش ميکند تا نظر همه اعضاي نهاد براي حمايت از يکي از نامزدها را جلب کند و اميدواريم که هفته منتهي به انتخابات با توجه به نظرسنجيها از دو نامزد اصلاحطلب دعوت شود و آن شخصيتي که شانس کمتري در انتخابات دارد، به نفع ديگري کنار برود و همه اصلاحطلبان هم از گزينه نهايي حمايت کنند.