نامزدها بدون روتوش

صبح نو/متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
نخستين مناظره سيزدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، عصر شنبه نامزدها را ميهمان خانههاي ايرانيان کرد. اگرچه «اقتصاد» محور اين مناظره و سؤالات آن بود، اما نامزدها به اين حد بسنده نکرده و پاي درشتگويي را به کارزار انتخاباتي1400، آن هم در شرايط سرد کرونايي کشاندند. اگرچه مردم پاسخ خود درباره «وضع موجود» را از جوابهاي تمام نامزدها، دريافت نکردند اما تعدادي از نامزها هم سعي کردند در دستور بحث کرده و سؤالات را تشريح و تبيين کنند. انتقادها به ساختارها و حواله پينگپنگي کلمات اما وجه غالب دوره اول مناظرات شد تا سازوکار معيوب اين روش، بيش از پيش رخ نمايي کند. ناصر ايماني، تحليلگر مسائل سياسي؛ بيژن مقدم، مديرمسوول سايت الف و محمدعلي نمازي، عضو شوراي مرکزي حزب کارگزاران، ميهمان روزنامه «صبحنو» بودند تا در ميزگردي درباره اين مناظره بحث و ابعاد مختلف آن را تحليل کنند. انتقاد از شکل برگزاري مناظرهها، مطلع سخناني بود که به باور آنها، منافع و امنيت ملي را نشانه ميرود. از انتقادها و دفاعها از نامزدها که بگذريم، تحليل صحبتهاي انجام شده و بررسي برنامهها و گفتمان هر نامزد و ستاد انتخاباتي وي، بحث را داغ کرد و ابعاد مختلفي از آنچه در سيزدهيمن دوره انتخابات رياست جمهوري در جريان است را نشان داد. در ادامه مشروح اين ميزگرد را ميخوانيد.
نظرتان درباره کيفيت و کميت اولين مناظره انتخاباتي1400، چيست؟ آيا اين مناظره تاثيري در آگاهي بخشي به افکار عمومي براي انتخاب درست داشت و توانست آراء خاکستري را تحريک و تکليف آراء سرگردان را مشخص کند؟
ايماني: ميخواهم مساله برگزاري مناظرات رياستجمهوري را در ايران به چالش بکشم. زيرا روشي است که آسيبهاي زيادي را به کشور وارد ميکند و آسيبهاي آن نسبت به منافعش از نظر من بيشتر است. مناظره عمدتا بهمنظور تحريک احساسات و هيجان برگزار ميشود و اين روش با توجه به فرهنگ سياسي غالب، صرفنظر از کپيبرداري آن ازکشورهاي ديگر، مبناي انتخاب مردم را از مبناي عقلانيت و تفکر و تدبر و تعقل و تحقيق درباره هر يک از نامزدها به سمتي ميکشاند که کدام نامزد شعار داده يا ديگري را بيشتر متهم کرده است. به درستي گفتهها و کذب بودن آنها چندان توجهي نميشود.
در همه مناظرات قبلي و هم مناظره اخير عمدتا از روشهاي هيجاني و بدون منطق استفاده شد و هدف آن کوبيدن و متهم کردن طرف مقابل است. کوبيدن رقيب و تحريک احساسات، اساس اين مناظرات است.
مدل هيجاني کردن انتخابات چند دههاي است که در غرب هم رشد يافته است. البته بنده هيچ برآوردي ندارم که چه مقدار در مشارکت تأثير جدي داشته است؟! بعضي معتقدند ممکن است هيجاني شود و تصميم مردم از حالت عقلايي فاصله بگيرد ولي ميزان مشارکت هم بالا ميرود.
از نظر من ممکن است کمي در ميزان مشارکت مؤثر باشد ولي مضرات بسيار زيادي دارد. بهطور مثال مردم به اخلاق کانديداها در مناظره دقت ميکنند و يکي از اين افراد که چنين برخوردهايي دارند در نهايت رييسجمهور خواهند شد. اما آيا رفتارها درشأن رييسجمهور کشور خواهد بود.
هيجاني کردن انتخابات، آسيب است. بنابراين درباره برگزاري مناظرات بايد تدبير بيشتري شود.
البته در سال88 مناظرات دو به دو بود و اکنون همه کانديداها در مناظره حضور دارند که از نظر من دو به دو آسيب کمتري داشت. نکته دوم درباره ترتيب مناظره اخير، وقت پاسخگويي نامزدها، نسبت به سوالاتي که از آنها پرسيده ميشد تناسبي نداشت. حتي بزرگترين اقتصاددان جهان هم نميتواند سه دقيقه درباره کنترل تورم صحبت کند؛ يا سوالات را بايد جزئي کرد، يا به جاي اينکه وقت را جزءجزء کنيم همه را به يک سؤال اختصاص ميداديم. در کل اين نحوه سؤالها باتوجه به زمان، اين مسأله را در ذهن تداعي ميکند که اساسا هدف پاسخ دادن به اين سؤالات نبود و منظور هيجاني کردن فضا بود و طبعا چنين مناظراتي موجب افزايش عقلانيت در تصميمگيري نميشود.
نمازي: هر کلمه يک معناي لغوي و يک معناي اصطلاحي دارد. مناظره در لغت تبادل نظر کردن ولي در اصطلاح به معني بحث و گفتوگو براي رسيدن به حقيقت است. اگر هدف رسيدن به حقيقت نباشد، مناظره نيست؛ لذا در اسلام ميگويند مناظره بايد براي رضاي خدا باشد و جنبه امربهمعروف و نهيازمنکر بايد در آن رعايت شود و مناظره بايد منصفانه باشد. از سوي ديگر مناظره بايد ميان اهل فن باشد. يعني هر دو طرف آن بايد اهل فن باشند. گفتوگوهاي سطحي مردم را به هدف رهنمون نخواهد بود.
مناظره نبايد تبديل به جدل شود. در اين مناظره، اظهارنظرها اغلب به جدل منتهي ميشد و يکديگر را متهم ميکردند. اشکالات ساختاري به اين مناظرات وارد است. يکي از اشکالات اين است که قاعدتا بايد ميان دو نفر باشد و نه بيشتر. اين مناظره بيشتر مسابقه بود و با قرعهکشي انجام ميشد. اشکال ديگر اينکه مناظره بايد بر سر يک موضوع باشد و در آن فقط يک سؤال مطرح شود. تا بتوان درک کرد که کدام پاسخ به حقيقت نزديکتر است. ولي در اين مناظره هر فرد به يک سؤال مجزا پاسخ ميداد.
يکي ديگر از اشکالات مناظره آن بود که هدفش روشن نبود. آيا بهدنبال هيجاني کردن فضا بودند يا هدف اين بود که بينندگان سطح سواد و درک کانديدا از شرايط و آمادگي او در پذيرش پست رياستجمهوري را درک کنند. يکي ديگر از اين اشکالات آن بود که به سؤالات کمتر پاسخ داده ميشد و نامزدها به مسائلي ميپرداختند که خود ميخواستند و از سؤال خارج ميشدند. در بيطرفي صداوسيما هم ترديد وجود داشت؛ زيرا رسانه ملي در دست اصولگرايان است و بايد ديد آيا توانسته که خود را بيطرف نگه دارد.
مقدم: درباره اصل مناظره، مناظرات در گرم کردن فضاي انتخابات مؤثر هستند بهويژه در انتخابات امسال که به دلايلي گرماي لازم را ندارد و هنوز به روزهاي آينده براي گرم کردن فضا و افزايش مشارکت اميدوار هستيم. بهدليل وجود بيماري کرونا و اينکه امکان برگزاري تجمعات وجود ندارد و از نظر برخي بهدليل عدم تأييد صلاحيت بعضي افراد از سوي شوراي نگهبان و از همه مهمتر سرخوردگي مردم از انتخاب هشت سال گذشته، ممکن است با کاهش مشارکت مواجه باشيم. بسياري تاکيد ميکنند که چرا بايد رأي دهيم زيرا اميد و انگيزه آنها که هشت سال پيش به اين دولت رأي دادند، از بين رفته است. اميد مردم براي مشارکت در انتخابات بخشي جنبه سياسي و اجتماعي داشت و بخشي جنبه اقتصادي .
شعار دولت تدبير و اميد بود که با رفع تحريمها همهچيز را اصلاح خواهد کرد و تصريح کردند که دولت احمدينژاد مذاکره بلد نبود ولي ما فن مذاکره را ميدانيم و اگر روي کار بياييم با دنيا آشتي خواهيم کرد ولي الان که در آستانه پايان دولت به سر ميبريم هيچ اصلاحي صورت نگرفته و طبيعتا مردم بايد نوميد و ناراحت باشند. بنابراين يکي از دلايل اصلي کاهش مشارکت، عملکرد دولت است. لذا مناظرات در اين فضاي سرد و نوميدي ميتواند کمک کند. حتي ما نگران بوديم که آيا اين مناظرات برگزار ميشود يا خير و جلسات بسيار زيادي برگزار شد؛ زيرا اساسا عدهاي معتقد بودند که آثار منفي مناظرات بيشتر از آثار مثبت آن است پس مناظره نداشته باشيم.
از نظر من مناظره مثل بسياري از رفتارها آسيبهاي فردي، اجتماعي و غيره دارد که ميتوان آسيبهاي آن را کم کرد. مشکل کار آنجاست که اين ايرادها بيشتر خود را نشان ميدهد. فقط دعواهاي اين مناظرات ديده ميشوند. اين دعواها بخشي از ذات مناظره است. در برنامه زنده نميتوان افراد را محدود کرد زيرا آنها اين نوع برنامه را براي خود فرصتي ميدانند. همچنانکه ميبينيم بعد از انتخابات، دوران متهم کردنها و دعواها پايان مييابد و دوباره دوران رفاقت ميرسد. البته اين روند قابل اصلاح است.
به نظر شما آيا اين مناظره توانست به هدفش برسد و موجب افزايش مشارکت مردم در انتخابات شود و فضاي سرد انتخابات را گرم کند؟
مقدم: البته اين مناظره برگزار شده را اصلا خوب و مفيد نميدانم که اين امر به افراد شرکتکننده در مناظره برميگردد؛ براي مثال، فرد در پاسخ عملکرد خود، طرف مقابل را به بيسوادي متهم ميکند. اين رفتار بياخلاقي است و جزو ذات مناظره است. مقام معظم رهبري همين ديد را نسبت به مناظره دارند و به آسيبهاي آن نيز اشاراتي داشتهاند ولي اصل آن را زيرسوال نميبرند.
مناظرات دو به دو با اين تعداد کانديدا امکان برگزاري ندارد. بحث ديگر درباره اجراکننده مناظره است که سؤالات را بهگونهاي طراحي کرده است که با زمان مطابقت ندارد. اين امر بخشي به پاسخدهنده و برخي به شوراي تبليغات مربوط است. پاسخدهنده بهجاي پاسخ به سؤال به موضوعات ديگر ميپردازد. ضابطهاي در اين خصوص وجود ندارد. مثلا مجري در سال88 براي حفظ بيطرفي خود کاملا ساکت بود و مجري در حال حاضر هم ابزاري جز تذکر در دست ندارد و کنترل وقت هم به صورت مکانيکي بود. ميتوان با تدابيري در اين زمينه تجربياتي را استفاده کرد. نبايد بار آشنايي با شخصيت، برنامهها و سوابق فرد نامزد بر عهده يک مناظره دوساعته باشد و بايد با ابزارهاي مختلف اين آشناييها صورت بگيرد. بايد با تمرين اشکالات مناظره را برطرف کرد.
نمازي: همانطور که گفته شد مباحث اقتصادي با 3 يا 4دقيقه قابليت پاسخگويي ندارد. در اين مناظره راهکار ارائه نشد، زيرا هيچيک برنامهاي نداشتند. در برخي موارد خود کانديدا نيز طرح مساله ميکرد. از جملات انشايي استفاده ميشد که بايد وضع اينگونه شود يا نبايد. گويي فرد ديگري کانديداست و مناظرهکنندگان براي او بايد و نبايد تعيين ميکردند. به نظر من مناظره فيالنفسه خوب است و هر کاري خاستگاه و يک شرايطي دارد. اين مناظرات براي کشورهايي مناسب است که دو حزب قوي دارند مانند آلمان و ... در ايران با هفت نفر مناظره برگزار کردن به همين ختم ميشود که يکديگر را به پوششي بودن خطاب کردند. بنابراين اولين مناظره انتخابات رياست جمهوري برگزارشده، نتيجه فني نداشت که رأيدهنده را به فرد موردنظرش رهنمون کند. ايماني: بنده اصل مناظره را رد نميکنم اما اين مدل برگزاري مناظره در فرهنگ سياسي بايد بازنگري شود. ميزان مشارکت را ممکن است بالا ببرد البته برآورد دقيق علمي نداريم که سهمش در ميزان مشارکت چقدر است. ولي آسيبهاي جدي به فرهنگ سياسي کشور وارد ميآورد مانند آثار بگمبگم و نقد خانواده و همسر، متهم کردن ديگران بدون سند و مدرک و دروغگويي مسوولان در افکار عمومي پابرجاست. آثار سوء اينگونه برخوردها بلندمدت است آن هم در ميان مسوولان بلندپايه مملکت که برخي هنوز هم در رأس قرار دارند. هتاکي در بين مسوولان، مردم را متعجب ميکند.
کانديداها در اين مناظره به سوالاتي که مطرح شد پاسخهايي دادند. از نظر شما نحوه پاسخگويي کانديداها به هر سؤال آيا اقناعکننده بود؟
نمازي: هيچيک از کانديداها همانگونه که پيشتر بيان کردم، نظرات راهگشا نداشتند و فقط تبيين مشکلات بود. بيشتر از هر چيز به معلول پرداخته ميشد و علت در نظر گرفته نميشد يا از اصطلاحات غلط استفاده ميشد. براي مثال، حکمراني اقتصادي که وجود ندارد که ما در هر کشوري يک حکمراني کل داريم و فقط سياست، برنامه و عملکرد اقتصادي است. از سياست آغاز ميشود و به برنامه و سپس عملکرد ميرسد. مساله بعدي ترکيب کانديداها که پنج به دو بود، ترکيب مناسبي نبود. کاش در بررسي صلاحيتها سهقطبي را در نظر ميگرفتند. بهقول آقاي همتي در يک طرف برخي پوششي بود و اين امر مناظره را از حالت جدي خارج کرده بود. گويي تقسيم کاري صورت گرفته بود که آقاي زاکاني و آقاي رضايي فقط حمله ميکردند تا اينکه در واقع برنامهاي ارائه دهند. چندان ويژگي و تفاوتي ميان راهکارها ديده نميشد و تفاوتي بين راهکار آقاي همتي و آقاي رئيسي مشهود نبود.
کليگويي وجود داشت. نميدانم چرا آقاي رضايي از کورهدر ميرفت مثلا اين جمله که فرمودند سياهترين دولتها در بين دولتهاي پس از انقلاب در هشتسال گذشته بوده است. يک معناي آن اين است که همه دولتهاي پس از انقلاب سياه بودهاند و اين دولت از همه سياهتر بوده است که اين امر صحيح نيست. اعداد و ارقام هم در برخي موارد به غلط گفته ميشد و کسي نبود که تصحيح کند. سود مناظره براي مخالفان شرکت در انتخابات بيشتر از موافقان بود. چراکه افشاگريها هزينه زيادي دارد و مناظره جاي افشاگري نيست.
يکي از همين اشکالات به آقاي همتي برميگردد، ايشان مدعي بودند اقتصاددان هستند و بايد بيشترين بهره را از اين مناظره اقتصادي ميبردند. اما سعي کردند فضاي مناظره را سياسي کنند. يکي از کليدواژههاي جناب آقاي همتي، جريان سوم است. او ميخواهد صداي بخشهاي به زعم خودش بيصداي جامعه باشد. باتوجه به حضور همتي در دولت و همدستي در ايجاد وضعيت موجود آيا او ميتواند چنين ادعايي داشته باشد؟
مقدم: قضاوت درباره نامزدها متأثر از ميزان علاقهمندي هر فرد نسبت به کانديداست. برآوردي هنوز در اين باره وجود ندارد مگر اينکه تکتک نظرسنجي شود. مناظره برخلاف نظر آقاي همتي پنج به يک يا دو نيست. آقاي همتي نماد وضع موجود است.
او رييس بانک مرکزي بوده و بخش زيادي از اقتصاد کشور در آنجا سياستگذاري و اجرا شده است که اتفاقا بخشهايي مانند ارزش پول ملي، ارز، نقدينگي و غيره مربوط به حوزه عملکرد ايشان است؛ بنابراين بهطور طبيعي ايشان در جايي قرار گرفته که ميخواهد تصوير اپوزيسيوني از خود نشان دهد، اما کانديداهاي ديگر که خارج از دولت هستند بهطور طبيعي از ايشان سؤال ميکنند که وقتي اختياراتي در حوزه اقتصاد تا اين پايه داشته و نتوانسته کاري کند چطور در مقام رييسجمهور ميخواهد يا ميتواند اين کار را انجام دهد. ايشان در مقام خود اختيارات ويژه داشتهاند که کم نيستند. طبيعي است وقتي آقاي رضايي ايشان را متهم وضع موجود ميداند در مقابل، او را تخريب ميکند. آقاي همتي پاسخي به عملکرد خود نداد بلکه جنبههاي منفي مناظره را نشان داد و آقاي مهرعليزاده نيز اين کار کرد و آقاي رئيسي را به داشتن 6کلاس سواد متهم کرد که خلاف واقع است . براي مثال، از آقاي همتي درباره بدهکاران بانکي سؤال شد ولي ايشان به جاي پاسخگويي، به مساله «افايتياف» ميپردازد که نظرات متناقضي پيشتر درباره آن داده است. از آقاي مهرعليزاده درباره فرار مالياتي سؤال شد و ايشان بيانيهاي را ميخواند که ربطي به اين مساله ندارد. بازندهها زودتر از بقيه بازي تقلب راه مياندازند. آقاي مهرعليزاده جمله مهمي گفت که انتخابات مهندسي شده است و ما اين نوع جملات را از بازندههاي انتخاباتهاي قبلي نيز شنيدهايم. اگر از نظر ايشان اين انتخابات مهندسي شده است پس چرا وارد شده و ادامه ميدهند. ژست مخالف دولت گرفتن، آقاي همتي تلاش کرد که اين ژست را بگيرد و از مخالفتهاي خود با آقاي روحاني گفت. مردم اين امر را نميپذيرند و تا حدودي نمک خوردن و نمکدان شکستن است و ايشان منصوب آقاي روحاني بودند. اگر واقعا عملکرد آقاي همتي خوب بود اين فرصت وجود داشت که در مناظرهها به سؤالات پاسخ درست و کامل دهند.
ايماني: ديروز مناظره اقتصادي بود و بايد برنامهها و تواناييهاي اقتصادي کانديداها محک ميخورد. کسي که بيشتر پاسخ اقتصادي را به سؤال داد آقاي جليلي بود. اينکه چقدر اين پاسخها مستدل بودند بايد اقتصاددانها نظر دهند. پس از او، آقايان قاضيزادههاشمي و آقاي رضايي بودند که پاسخ اقتصادي دادند. تنها فردي که اقتصاددان بودند و هم مسووليت اقتصادي کلان در کشور داشت اما بحث اقتصادي نکردند، آقاي همتي بود. ايشان خود را از سابقه اقتصادياش منفک کرد و هيچ پاسخي درقبال عملکرد خود در بانک مرکزي نداد و طوري صحبت کرد که گويي هيچ مسووليتي در جمهوري اسلامي تاکنون نداشته است؛ نهتنها دفاعي نکرد بلکه فرافکني کرد و همهچيز را به گردن آقاي روحاني انداخت. اگر نامزد انتخابات نشده بودند تا آخر دولت در بانک مرکزي حضور داشتند پس بنابراين هيچ مشکلي با دولت نداشته است. اگر مشکلي داشتيد و سياستهاي دولت مغاير بود پيشتر بايد استعفا ميداديد. برکناري ايشان اکنون مهندسي شده بود.
تعبير پنج به يک از اين منظر صحيح است که آقاي همتي مسووليت اقتصادي مؤثر داشته پس بايد پاسخگوي وضع موجود ميبود. نکته ديگر پرداختن به مسائل شخصي افراد در مناظره که عموما آقاي همتي و در برخي موارد آقاي مهرعليزاده به آن روي آوردند. براي اينکه فاصله خود را با آقاي رئيسي در افکار عمومي کم کنند هر کاري کردند. براي مثال اينکه مدرک تحصيلي شما چطور گرفته شده و اينکه در اتاق کارتان به شما درس داده شده است. اين روشها نامطلوب است. حملاتي نيز آقاي زاکاني و آقاي محسن رضايي داشتند ولي آن نسبت به عملکرد بود نه فرد؛ ولي زير سؤال بردن مدرک تحصيلي بياخلاقي و تحريک احساسات عمومي است؛ بيان اين مسائل حتي اگر درست باشد زيبنده نيست. آقاي همتي مانند يک فرد مستأصل بود و تلاش ميکرد از هر امکاني و حرفي به نفع خود بهره ببرد و فضايي دوقطبي بين خود و آقاي رئيسي ايجاد کند. از مساله قوميت و ردصلاحيت شدنها و مسائل شخصي افراد گرفته تا عدم پاسخگويي نسبت به هيچ چيز. آقاي مهرعليزاده کاملا از موضوع خارج بود و حرفي براي گفتن نداشت و تلاش کرد رأيهاي متمايل به اصلاحطلبان را جلب کند با گفتن شعار دولت سوم اصلاحات و درباره محيطزيست گفتن و بعد مانند آقاي همتي مظلومنمايي شديد و تصنعي که اماننامه بدهيد که مرا دستگير نکنيد بابت حرفهايي که در اينجا ميزنم و از اين نوع مظلومنماييها.
مقدم: قضاوت درباره نامزدها متأثر از ميزان علاقهمندي هر فرد نسبت به کانديداست. برآوردي هنوز در اين باره وجود ندارد مگر اينکه تکتک نظرسنجي شود.مناظره برخلاف نظر آقاي همتي پنج به يک يا دو نيست. آقاي همتي نماد وضع موجود است
نمازي: قبول ندارم که آقاي همتي نماينده وضع موجود هستند. زيرا بانک مرکزي ارگان مستقلي نيست. ساختار اقتصادي کشور مسالهاي جداگانه است و از زيرمجموعههاي قوه مجريه است ولي سيستم اقتصادي موازي در کشور کم نيست و مراکز اقتصادي بسيار قوي و مؤثر در کشور داريم که برخي ماليات نيز پرداخت نميکنند. آقاي رييسجمهور کمک نکردند بانک مرکزي مستقل شود و در مقابل تقاضاهاي غلط مقاومت کند. آقاي رضايي به درستي اشاره کردند که وامها در کشور نوعي رانت است. وقتي تورم 40درصدي است و بهره اين وامها 8 يا 10درصد بوده، معلوم است که بقيه رانت است. چرا بانکها در کشور ما هيأتامنايي نيستند و بانکهاي خصوصي هم در اختيار ندارند که وام با بهره کمتر از دولت بدهند يا با نرخ بيشتر اين وامها را پرداخت کنند. در ميان بانکها رقابتي وجود ندارد و همه مثل هم عمل ميکنند.
انتظار اين بود که آقاي همتي فنيتر به سؤالات اقتصادي پاسخ بدهد. ريشه اصلي مشکلات اقتصادي تحريم است و هيچکدام از کانديداها به آن اشاره نکردند و تنها آقاي همتي در انتها اشارهاي به آن داشتند. همتي نماد دولت نيست و دولت آقاي روحاني اشتباهات زيادي داشته است؛ مهرعليزاده سعي کرد توضيحاتي بدهد و برنامههايش را تبيين کند اما انتظاري هم نبود که به شکل تخصصي پاسخ بدهد. آقاي مهرعليزاده گفت که الگوي تجربه شده براي اقتصاد کشور نداريم که اين هم جالب بود و ما در اين چهل و خردهاي سال خيلي دچار آزمون و خطا شدهايم و بهويژه در زمينه اقتصادي اين اتفاق بيشتر افتاده است.
آقاي مهرعليزاده نبايد موضوع مدرک را عليه آقاي رئيسي مطرح ميکرد. اما اين حرفش خوب بود که آقاي رئيسي شما يک مساله اقتصادي مطرح کنيد و پاسخش را بدهيد. مناظره مصداقي نبود و به اکثر سؤالها پاسخ عملي داده نشد. مثلا در سؤال کنترل قيمتها، گفته نشد که راه کنترل قيمتها افزايش توليد است.
عملکرد ديگر نامزدها در صحن مناظره را چطور ديديد؟ آقايان رئيسي، جليلي، رضايي، زاکاني و قاضيزاده آيا توانستند بر سبد آراء خود بيفزايند؛ بسياري اعتقاد دارند حملههاي تند نامزدهاي جناح رقيب، موجب پيروزي اخلاقي آقاي رئيسي در اين مناظره شد.
مقدم: آقايان رئيسي، جليلي و قاضيزاده تلاش کردند که وارد حاشيههايي که طراحي شده بود، نشوند. رفتاري که از آقاي رئيسي ديديم با دو گروه واکنشي مواجه شده است؛ يک گروه ميگويند خوب بود و يک گروه ميگويند که خيلي ضعيف بوده است. برداشت بنده اين است که خود آقاي رئيسي بود. آقاي رئيسي بدون روتوش بود و غير از اين قرار نبود باشد. از نظر مدل و اخلاق، انتظاري غير از اين از آقاي رئيسي نداشتيم. پاسخي هم که دادند، اين بود که با اين چيزهايي که شما ميگوييد و با اين تهمتهايي که ميزنيد اگر مشکلات کشور حل ميشود، بگوييد و وارد بگومگو نشدند. آقاي قاضيزاده هم بيان کرد که وارد اين بحثها نميشوند و مسير خودش را رفت و برنامههاي خودش را گفت. آقاي جليلي هم پاسخهاي خوبي داشتند و منطق و استدلالشان قابل قبول بود. موضوع تحريمها که آقاي نمازي به آن اشاره ميکنند، ريشه مشکلات کشور نيست؛ از هر اقتصادداني که دوست داريد سؤال کنيد که سهم تحريمها چقدر است؟
نسبت مسکن ما چه ارتباطي به تحريم دارد؛ مسکن يکي از موارد اقتصادي در کشور است. خودش پيشران اقتصادي است و اگر زنده شود، ميتواند حجم زيادي را زنده کند؛ تاسيسات مهندسي، سراميک و خيلي از بخشهاي آن داخلي است و در داخل وجود دارد و ارتباطي با تحريم ندارد؛ از سوي ديگر حتي اگر تحريم را بپذيريم، مردم چرا به آقاي روحاني رأي دادند؟ آقاي روحاني گفت ميآيد تحريمها را بر ميدارد و حالا دارد ميرود. در اين دو ماه باقيمانده هم چشمش به وين است. شما هشت سال کشور را براي همين نگه داشتيد و به شما هشدار هم داده شد اما گوش نداديد.
آقاي روحاني و آقاي همتي قرار بود تحريمها را حل کنند، دارند ميروند اما هنوز طلبکارند؟ در اين بحثها آقاي جليلي پاسخهاي خوبي داد. اميدوارم در مناظرههاي بعدي با تخليه هيجانياي که صورت گرفته است، مناظرهها در تراز شخصيت خود آقايان باشد.
ايماني: مناظره اول را ميتوان به سه گروه تقسيم کرد؛ يک گروه آقايان همتي و مهرعليزاده بودند؛ يک گروه آقايان رئيسي، جليلي و قاضيزادههاشمي و يک گروه هم آقايان رضايي و زاکاني .
در گروه اول بايد به اين نکته اشاره کنم که چرا افراد وقتي در جايگاه رأيگيري براي رياست جمهوري قرار ميگيرند، چنگهايي به چهره نظام جمهوري اسلامي ميزنند که عجيب است؛ اين کار را آقاي روحاني در سال۹۶ با بيرحمانهترين روشها انجام داد. چنگ به چهره آقاي رئيسي نميزد و چنگ به چهره نظام جمهوري اسلامي ايران ميزد. نميدانم چقدر مهم است. آقاي همتي اين چهره نبود و آدم بسيار آرامي بود؛ چهرهاي در اين مناظره از خود نشان داد که آدم ميترسد که نکند خيلي از آدمهايي که مسووليت دارند پايش که برسد چهرهاي از خود نشان دهند که متفاوت باشد.
آقايان جليلي، رئيسي و قاضيزاده تلاش کردند که به سؤالات جواب بدهند و جوابهايي هم دادند. آقاي رئيسي مقداري در دام پاسخگويي به طرف مقابل افتادند که اين وجهي نداشت و ايکاش پاسخ نميدادند. دسته سوم آقايان رضايي و زاکاني بودند که تلاششان پاسخ دادن به سوالهاي خودشان نبود؛ البته پاسخهايي هم دادند اما مسووليت خود را در اين مناظره اين ميدانستند که وضعيت موجود را تحليل کنند که از چه شرايطي ناشي ميشده است و چه کساني مقصر هستند و اينکه نماينده و نماد مقصرها در جلسه حضور دارد و منظور آقاي همتي بود.
قاعدتا اگر به جاي آقاي همتي شخص ديگري هم بود که نماد وضع موجود باشد، اين آقايان تلاش داشتند که به او حمله کنند. اگر اين حملات خوب مديريت شود ميتواند به نفع آقاي رئيسي تمام شود. مناظره بعدي مناظرههاي مهمي است و مردم جمعبندي نظراتشان را روي مناظره سوم انجام ميدهند و بايد تصميم بگيرند.
نمازي: زماني که ميخواهيم عملکرد آقاي روحاني را بررسي کنيم عرصه برجام نتيجه خوبي داد و توافق خوبي شکل گرفت براي همين بود که بعد از دوره اول مردم دوباره به آقاي روحاني يک رأي حسابي دادند در دور دوم آقاي روحاني کوتاه آمد و کرونا هم مزيد بر علت شد.
آقاي جليلي سعي کرد بدون حاشيه به بحث بپردازد اما توضيحاتش به شکلي بود که يک نفر ديگر بايد اين کار را انجام دهد. آقاي قاضيزادههاشمي هم در مجلس بوده و از پتانسيلي که در اختيارش است استفاده کرده بود. خود او هم اشاره کرد که تيمهاي بسياري داشته و مشورت گرفته است؛ يک تقسيم کاري انجام گرفته بود که آقاي محسن رضايي و آقاي زاکاني حمله کنند ولي اين سه نفر کمي مؤدبتر توضيح بدهند. اين تقسيم کار انجام ميگرفت در کل آقاي قاضيزادههاشمي هم سعي کرده بود کمتر به حاشيه برود اما آقاي رئيسي از پس سؤالات بر نيامد . آقاي رضايي هم به همين شکل بود، ايشان همراهي آقاي همتي با آمريکا را مطرح کرد که بسيار تهمت بزرگ است، آقاي رضايي بحث را شروع کرد.
يک صحبت آقاي قاضيزاده مطرح کردند درباره 500ميليون تومان به زوجهاي جوان بود که دور از ذهن است چراکه کفاف هزينهها را نميدهد و ميخواهد يک وزارتخانه جديد را به سيستم اضافه کند که هزينههاي دولت را زياد کند، در کل اشکالات زيادي به اين مناظره بود.