تفاوت مناظرات ایران و آمریکا؛ تنوع رسانه و نبوغ کمپینها

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
ميثم سليماني/ روز شنبه 15 خرداد 1400 اولين مناظره سيزدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري ايران برگزار شد. اگر سري به شبکههاي اجتماعي بزنيم با موج عظيمي از اطلاعاتي مواجه ميشويم که طرفداران نامزدهاي مختلف از جزييات مناظره منتشر کردند. ويديوهاي تقطيع شده از مناظره نيز به حدي در شبکههاي اجتماعي منتشر شد که ميتوان گفت آنها که پاي تماشاي مناظره به شکل زنده ننشستند هم چيز زيادي از دست ندادند.
با پايان نخستين مناظره، انتقادهايي درباره جزييات آن آغاز شد. انتقادهايي از اين جنس که چرا نامزدها از برنامههاي خود در اين مناظره نگفتند؟ چرا موضوعات مهمتري مطرح نشد؟ چرا نامزدها در برخي موارد جانب اخلاق را رعايت نکردند؟ در پاسخ به اين انتقادها يک سوال اساسي وجود دارد: فلسفه برگزاري مناظره چيست؟ آيا افراد بايد اتو کشيده مقابل دوربين و برابر مردم ايستاده و از برنامههاي خود در مناظره حرف بزنند؟ اگر بنا به چنين کاري بود که ديگر نيازي به برگزاري مناظره ميان نامزدها و همزمان ساعتها برنامه انفرادي در صدا و سيما نبود، چرا که نامزدها ميتوانستند با خيال راحت در ويديوهاي تکنفره از برنامههاي خود سخن بگويند. در چنين شرايطي ديگر نيازي نبود که بيش از 3 ساعت از وقت تلويزيون ايران گرفته شود تا 7 نامزد در برابر يک مجري که بيشتر شبيه برگزارکنندگان برنامههاي قرعهکشي عمل ميکند، ايستاده و به پرسشهاي مطرح شده پاسخ بدهند.
شايد براي بسياري اين سوال مطرح شود که در هنگامه انتخابات در ساير کشورها مناظرهها و برنامههاي انتخاباتي کانديداها چگونه پيش ميروند و از چه الگويي پيروي ميکنند؟ آيا نامزدهاي احراز يک پست مانند آنچه برخي منتقدان به مناظره روز شنبه اعتقاد دارند مودبانه و دست به سينه ايستاده و از برنامههاي خود سخن ميگويند؟ يا از هر ترفندي استفاده کرده تا اين تصور را در ذهن مخاطب تثبيت کنند که فرد به مراتب کارآمدتر و قويتري نسبت به رقيب خود هستند؟ در سالهاي اخير، نمونههاي متعددي از مناظرهها و کمپينهاي انتخاباتي را در کشورهاي مختلف شاهد بوديم. به لحاظ زماني نزديکترين آن انتخابات امريکاست. سال گذشته ايالات متحده شاهد يک انتخابات رياستجمهوري عجيب با يکي از بالاترين ميزانهاي مشارکت و نتيجهاي باورنکردني و حساس بود . نتيجه اين انتخابات حتي براي کشوري مانند ايالات متحده تا سه روز پس از اتمام برگزاري، شفاف و روشن نبود. از سال 1960 که نخستين مناظره انتخاباتي ميان جان اف کندي و ريچارد نيکسون به صورت تلويزيوني برگزار شد بيش از 60 سال ميگذرد و در تمام اين سالها اين مناظرهها تاثيرات جدي بر نظر رايدهندگان مردد داشته است.
در ايالات متحده مناظره نامزدهاي انتخاباتي _ در يک تقسيمبندي کلي _ در سه نوبت برگزار ميشود و معاونان رييسجمهور نيز يک مناظره تلويزيوني با يکديگر دارند که عملا در اين مناظرهها هم عيار نامزد نهايي حزب سنجيده شده و هم معاونان مورد محک جدي قرار ميگيرند. آيا همگي اين افراد در اين مناظرهها به شکل محترمانه صحبت ميکنند و از برنامه سخن ميگويند؟ قطعا نه! من در سه دوره اخير انتخابات رياستجمهوري ايالات متحده، مناظرههاي انتخاباتي را رصد کردم و به چند نکته جدي و تفاوت عمده رسيدم که در مناظرههاي انتخاباتي ايران قابل مشاهده نيست.
کمپينها
کمپين انتخاباتي در امريکا از يک ماه پيش از انتخابات آغاز نميشود بلکه نزديک به دوسال زمان ميبرد تا در نهايت يک فرد به عنوان نامزد نهايي حزب در انتخابات، معرفي شود. بهطور مثال در انتخابات درون حزبي دموکراتها براي سال 2020 تقريبا 27 نفر کانديد شده بودند و مناظرههاي درون حزبي نيز در دو نوبت برگزار ميشد. کامالا هريس که اکنون معاون جو بايدن رييسجمهور امريکاست، در انتخابات درون حزبي تند و تيزترين حملات را به شخص بايدن و رويکرد و سياستهاي او در سالهاي گذشته داشت، اما اين انتقادات تنها مربوط به رقابتهاي درون حزبي بود. شايد حجم انتقادها و فشارها در مناظرههاي درون حزبي دقيقا يک مرحله آمادگي براي حضور در رقابتهاي نهايي است.دونالد ترامپ نيز قبل از حضور در انتخابات 2016 با حدود 17 نامزد درون حزبي رقابت ميکرد و حتي مناظرهها به مباحث سخيفي کشيده شد که ابتدا به ساکن براي بسياري قابل باور نبود. دونالد ترامپ در مناظرههاي انتخاباتي سال 2020 در مقطعي به اندازهاي ميان حرفهاي جو بايدن پريد و کلام او را قطع کرد که در نهايت نامزد دموکراتها خطاب به رييسجمهور مستقر گفت: «خفه شو، مرد». از سوي ديگر بررسي مناظرههاي انتخاباتي ايالات متحده در سالهاي اخير نشان ميدهد، شرايط آنگونه که در تصور ما ميگذرد نيست. نامزدها مانيفست و برنامههاي خود را در جريان کمپينها، سخنرانيها و تيم تبليغاتي بيان کردهاند و رسانههاي متعدد نيز آن را بارها و بارها مورد بررسي قرار ميدهند لذا مناظره، جايگاهي براي ايستادن در برابر مردم و بيان کردن برنامهها نيست، بلکه نامزدها تلاش ميکنند در جريان مناظره به کمک برنامهها و تاکتيکها، رقيب سياسي را خلع سلاح کرده و شور و هيجان انتخاباتي ايجاد کنند و البته به مخاطب نشان بدهند که بهتر از رقيب هستند.
رسانهها
در اين بين نقش رسانهها را نبايد ناديده گرفت. در ايران مسووليت و مديريت برگزاري اين مناظرههاي انتخاباتي هر چهارسال يکبار بر عهده يک رسانه رسمي تصويري موجود به نام صدا و سيماست. در ايالات متحده، رسانههاي متعدد و متنوع در طول چهارسال مشغول بررسي مسائل نامزدهاي بالقوه هستند و همهچيز محدود به يک رسانه نيست. نيم نگاهي به مناظرههاي نهايي انتخابات رياستجمهوري در اين کشور اثبات ميکند که هربار فقط يک رسانه يا يک مجري خاص نقش برگزار و اجراکننده اين مناظرهها را بر عهده ندارد. در جريان اين مناظرهها، کمپين تبليغاتي نامزدها با اجراي يک سري اصول کلي موافقت کرده و نامزدها نيز موارد مورد توافق را در طول مناظره رعايت ميکنند. مجري در اين مناظرهها تنها يک وقت نگهدار يا پرسشگر صرف نيست بلکه در تقسيمبندي دو دقيقهاي بسيار فعال عمل ميکند از جمله آنکه در ميان حرف افراد وارد ميشود و حتي به موقع اجازه ميدهد که افراد وارد بحث با يکديگر شوند. اگر به مناظرههاي انتخاباتي امريکا نگاه کنيم در مناظره نخست سال 2020 که فاکس نيوز و PBS آن را برگزار کردند، کريس والاس مجري قديمي فاکس مجري بود. در جريان اين مناظره شبکههاي خبري CNN، CBS و نيويورک تايمز مسووليت بررسي صحتسنجي صحبتهاي نامزدها را برعهده داشتند. تلاش ميشود در سه مناظره اصلي نامزدها و همچنين معاونان آنها از همه طيفهاي رسانهاي دخيل باشند و به عنوان نمونه سوزان پيج از روزنامه يواساي تودي مجري مناظره معاونان بود. تنوع رسانهها، تمرينهاي مکرر آنها، کمپينهاي انتخاباتي و عملکرد نامزدها در مناظرهها باعث شده بهرغم همه نقدهايي که به ادبيات در مناظرهها طي سالهاي اخير وجود دارد، اما در مجموع اين مناظرهها نمره قابل قبولي دريافت کنند. از طرفي در سايه فعاليت رسانههاي متعدد در چارچوب انتخابات، اگر اتهامي متوجه شخص ثالثي شود، فرد ميتواند با استفاده از تريبونهاي موجود به اين اتهام پاسخ بدهد. در ايالات متحده در زمان انتخابات، رسانههاي فعال و حرفهاي فارغ از اينکه چه جهتگيري نسبت به نامزدهاي دموکرات و جمهوريخواه دارند، فعاليت ميکنند لذا کار حرفهاي رسانهاي بيش از هر زمان ديگري به چشم ميآيد. ميتوان گفت که يکي از انتقادها به پوشش رسانهاي انتخابات در ايران به تکصدايي صدا و سيما بازميگردد. صدا و سيما هرچهار سال يک بار هنگام برگزاري مناظرههاي انتخاباتي ادعا ميکند که توانسته از عهده ايجاد شور انتخاباتي برآيد اما در ايالات متحده موج انتخاباتي فرآيندي متاثر از کمپينهاي تبليغاتي و فعاليت حرفهاي رسانهاي است که در ايران کمتر ديده ميشود.