سرگیجه اصلاحات

صبح نو/متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
آنچه از وضعيت جبهه اصلاحات در آستانه انتخابات رياستجمهوري برميآيد، سردرگمي و بلاتکليفي نسبتبه نوع حضور در انتخابات رياستجمهوري1400 است. اصلاحطلبان که پس از اعلام نتايج احراز صلاحيت شوراي نگهبان به دو گونه سياسي «تحريمطلبان» و طالبان «مشارکت فعال» تبديل شده بودند، اکنون و در فاصله چهار روز تا انتخابات، ميزبان گونه تازهاي از سياستورزي به نام «مشارکت غيرفعال» شدهاند. در وانفساي اين سه گونه، در نهايت کداميک پيروز خواهد شد و اصلاحطلبان به چه شکل حضورشان در انتخابات را اعلام ميکنند؟
جدال مشارکت فعال و تحريم
وقتي نتيجه احراز صلاحيت شوراي نگهبان بيرون آمد، جبهه اصلاحات به دو قسم تقسيم شد؛ قسم اول که عملگرايان عضو در حزب کارگزاران سازندگي، تشکيلدهنده آن بودند بر اين اعتقاد راسخ پاي ميفشردند که بايد از حداقل امکانات جهت مشارکت فعال در انتخابات بهره برد و با حمايت از يکي از دو نامزد نزديکتر به جبهه اصلاحات يعني عبدالناصر همتي و محسن مهرعليزاده، جلوي بهزعم خودشان، پروژه يکدستسازي حاکميت را گرفت؛ البته اعضاي کارگزاران خود به دو قسم تقسيم ميشدند؛ طيف راست که غلامحسين کرباسچي عضو مهم آن بود و طيف چپ که حسين مرعشي آن را نمايندگي ميکرد. کرباسچي از همان ابتدا روي همتي بهعنوان عضو شوراي مرکزي کارگزاران نظر مساعد و مثبت داشت و معتقد بود که تخصص اقتصادي همتي ميتواند به درد آينده کشور بخورد. کرباسچي هر چه بيشتر ميگذشت بر عقيده خود مبني بر لزوم حمايت از همتي راسختر ميشد؛ بهگونهاي که تا همين امروز، صفحه اينستاگرامي منتسب به او در پستها و استوريهاي متعدد حمايت از همتي را رسما اعلام ميکند.
در مقابل حزب کارگزاران سازندگي که ايده مشارکت فعال را ترويج ميکرد، انبوهي از طيفهاي سرخورده و سردرگم اصلاحطلبي حضور داشتند که عملکرد شوراي نگهبان را پيامي روشن براي حذف اصلاحات از عرصه حاکميتي ميپنداشتند و معتقد بودند که عدم احراز صلاحيت تمامي 14نامزد مدنظر نهاد اجماعساز اصلاحات، عملا راه را براي کنش فعال آنها بسته و تنها راهي که پيشروي اصلاحطلبان باقي مانده، تحريم سراسري است. با وجود گستردگي طيفهاي اصلاحطلبي قائل به تحريم انتخابات، چپ سنتي به سرکردگي مجمع روحانيون مبارز و چپ مدرن به جلوداري حزب اتحاد ملت ايران از اصليترين مجموعههايي به حساب ميآمدند که به ايده مشارکت فعال تن ندادند و معتقد بودند که با توجه به عملکرد نهادهاي حاکميتي، حضور اصلاحطلبان در انتخابات1400 عملا سالبه به انتفاع موضوع گشته و معنايي جز استحاله در نظم موجود را ندارد.
شيفت بخشي از تحريم طلبان به «مشارکت غيرفعال»
بااينحال و پس از درخشش نسبي دو نامزد اصلاحطلب بهخصوص همتي در مناظره اول، آن قسم از اصلاحطلباني که در نفير تحريم انتخابات ميدميدند، اندکي نفس تازه کردند و ترجيح دادند قدري در نوع حضورشان در انتخابات، تامل و تفکر بيشتري کنند. البته از اين مرحله به بعد، جبهه اصلاحات به دو طيف کلي و البته با مرز نامشخص تقسيم شد؛ قائلان به مشارکت فعال يعني حزب کارگزاران سازندگي و در رأس آنها کرباسچي روي سياست حمايت از همتي راسختر شدند اما قائلان به تحريم، بيشتر بهسمت مهرعليزاده چرخش يافتند. خود مهرعليزاده نيز با تدارک ديدار با خاتمي و سيدحسن خميني تلاش کرد تا نظر مثبت و مساعد طيف تحريمطلبان را به خود جلب کند. بااينوجود عملکرد نهچندان قابلدفاع دو نامزد اصلاحطلب در مناظرههاي دوم و سوم موجب شد که طيف تحريمطلبان به دو گروه کلي تقسيم شوند؛ گروه اول که شاهد جايگاه ضعيف همتي و مهرعليزاده در افکارسنجيهاي رسمي بودند، ترجيح دادند دوباره به موضع قبلي خود يعني تحريم سراسري انتخابات شيفت کنند اما در مقابل، گروهي راه خود را از تحريمطلبان جدا و به حوزه «مشارکت غيرفعال» نقلمکان کردند. اتفاق مهمي که باعث شد تا برخي تحريمطلبان به موضع «مشارکت غيرفعال» درآيند، پيامي بود که خاتمي، رييس دولت اصلاحات چندي پيش براي کنگره حزب جوانان ايران اسلامي ارسال کرد. لحن پيام خاتمي جوري بود که نميشد از آن تحريم را برداشت کرد و در عوض آن چيزي که مستفاد ميشد، مشارکت غيرفعال و ائتلافي جمعي از احزاب اصلاحطلب بود. خاتمي در پيام خود تاکيد کرد: «در اين فضاي سرد و فسرده درحاليکه جامعه ما نياز به نشاط و اميد و اشتياق به شرکت در عرصه سرنوشت دارد اميدوارم اين حزب و همه تشکلها و احزاب و جريانهاي سياسي و مدني بتوانند در اين برهه حساس، مسووليت خود را نسبتبه ميهن و مردم بهدرستي بشناسند و در انجام آن مسووليت موفق باشند».
اينکه خاتمي در پيام خود احزاب و تشکلهاي اصلاحطلب را مخاطب قرار داده، نشان ميدهد که جبهه اصلاحات به احتمال زياد قصد دارد مانند انتخابات مجلس يازدهم، بهصورت نه سراسري و تام و تمام بلکه به شکل ائتلاف چند حزب قائل به مشارکت فعال، در انتخابات حضور يابد. اين سياست در انتخابات دوماسفند سال98 به شکل ديگري رخ نماياند. در آن برهه نيز شوراي عالي سياستگذاري انتخاباتي اصلاحطلبان به رياست محمدرضا عارف با وجودي که به ندادن ليست در تهران رأي داد اما راه را براي دادن ليستهاي جداگانه از سوي احزاب اصلاحطلب باز گذاشت؛ موضوعي که باعث شد حزب کارگزاران سازندگي، حزب نداي ايرانيان و تعدادي ديگر از احزاب اصلاحطلب در تهران ليست بدهند. از سوي ديگر، اصلاحطلبان قائل به تحريم، پس از بيانيه موسوي به دو گروه تقسيم شدند. برخي اين بيانيه را تعيين تکليف براي تحريم انتخابات ميدانند اما در مقابل، برخي ديگر از لحن بيانيه مزبور نه تحريم بلکه مشارکت غيرفعال را برداشت دارند.
اشکال از جاي ديگري است
اينکه چرا اصلاحطلبان در آستانه انتخابات رياستجمهوري1400 تا اين حد سرد و بيتفاوت هستند، نه به عملکرد شوراي نگهبان که عمدتا به کارنامه ضعيف تحت حمايتشان يعني دولت تدبير و اميد طي هشت سال گذشته بازميگردد. از سويي، اصلاحطلبان در دو انتخابات92 و 96 با ارائه وعدههاي دست نايافتني و بازي با مفاهيم عامهپسند، آنچنان انرژي پايگاه ايدئولوژيک خود را تخليه کردند که ديگر حاضر نيست فرمانبر کلام اليت اين جريان باشد. پايگاه اجتماعي اصلاحات بهقدري دچار کرختي و رخوت شده که هجمههاي بيسابقه همتي و مهرعليزاده عليه رئيسي و جليلي هم نتوانسته روي وضعيت آنها در نظرسنجيها تاثير بگذارد و تو گويي تير همه آن هجمهها به سنگ باطل خورده است. پس اصلاحطلبان چنانچه قصد داشته باشند براي وضعيت وخيم اجتماعي اين روزهايشان علتيابي کنند، بايد پيش از خردهگيري نسبت به اين نهاد و آن نهاد، يقهگير خودشان باشند که با حمايت تمامقد از دولت حسن روحاني، اعتماد عمومي را اين حد تنزل دادند.
صوفي: همتي و مهرعليزاده نميتوانند موج ايجاد کنند
علي صوفي، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با خبرنگار «صبحنو»، با رد اين تحليل که پيام اخير خاتمي فرمان مشارکت فعال براي اصلاحات در انتخابات1400 است، اعلام کرد: آقاي خاتمي هيچ صحبتي درباره مشارکت نکرده است. اين پيام فقط يک نکته دارد آن هم اينکه احزاب بايد به وظايف خود در انتخابات عمل کنند. وي در پاسخ به اين سوال که آيا اصلاحطلبان در نهايت بهسمت حمايت از همتي يا مهرعليزاده کشيده خواهند شد، افزود: خيلي بعيد ميدانم. اصلاحطلبان حتي اگر کانديداهاي خودشان هم حضور داشتند، اساسا رويکرد جامعه به انتخابات تغيير کرده است و ديگر تمايلي به مشارکت ندارد و اين مساله را در انتخابات سال98 نشان داد. فعال سياسي اصلاحطلب گفت: بعيد است که موضع اصلاحطلبان درباره نداشتن نامزد تغيير کند و اساسا کار انتخابات رياستجمهوري براي اصلاحطلبان تمام شده است. صوفي در پاسخ به اين سوال که آيا ممکن است برخي اصلاحطلبان بخواهند در ائتلاف با يکديگر از يک کانديداي مشخص حمايت کنند، تاکيد کرد: اين اقدام را در سال98 انجام دادند و شکست خوردند و اين بار بعيد ميدانم بخواهند از يک سوراخ، دو بار گزيده شوند.