تداوم مذاکرات وین مطلوب کیست؟

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
ابوالقاسم دلفي/ در شرايطي که بيش از دو ماه از مذاکرات هستهاي جمهوري اسلامي ايران با گروه کشورهاي چهار به اضافه يک در وين جهت دستيابي به ترتيبات بازگشت امريکا به برجام، لغو تحريمها، راستيآزمايي و از سرگيري تعهدات برجامي جمهوري اسلامي ايران ميگذرد، تحولات روند مذاکرات و حواشي آن در مقاطع مختلف سوالات و ابهاماتي را در افکار عمومي مطرح کرده که نميتوان از کنار آن به سادگي گذشت. اظهارات اخير آقاي رافائل گروسي، مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي وين که پس از تمديد يک ماهه ادامه همکاريهاي دوفاکتو جمهوري اسلامي ايران با آژانس که بر اساس مصوبه مجلس شوراي اسلامي به پايان رسيده بود، سمت و سويي به خود گرفته که چنانچه به موازات آن سخنان اخير وزير خارجه امريکا در کنگره اين کشور را نيز مدنظر قرار دهيم، تصوير نسبتا متفاوتي نسبت به آنچه که از مذاکرات وين توسط اطراف مختلف آن مبني بر نزديک شدن به پايان راه ارايه ميشود، برداشت ميشود. مديرکل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در اظهارات دوشنبه گذشته خود خاطرنشان کرده بود که ما در مورد کشوري صحبت ميکنيم که يک برنامه بسيار توسعه يافته و جاهطلبانه(هستهاي) با درجه غنيسازي اورانيوم به شدت بالا و در آستانه رسيدن به مرحلهاي نظامي دارد و به همين خاطر بسيار مشکل است تصور کنيم که به تمديد مجدد ترتيبات موقت با ايران در خصوص(ادامه) بازرسيهاي آژانس دست خواهيم يافت. او که مطالب خود را در شروع اجلاس 3 ماه يک بار آژانس در وين ابراز ميکرد با بيان اينکه وضعيت موجود به شدت در حال محدود شدن است با برداشتي تقريبا مايوسکننده از چگونگي ارتباطات و همکاريهاي آژانس با جمهوري اسلامي ايران که با پاسخ منطقي نمايندگي کشورمان نزد آژانس روبهرو شد، اضافه کرد که اگرچه موضوع روابط آژانس با جمهوري اسلامي ايران کاملا متفاوت از مذاکرات جاري وين است اما همه اين موضوعات با هم در ارتباط هستند و بايد اعتماد وجود داشته باشد و مسير اعتماد نيز از ارايه اطلاعات، شفافسازي و بازرسيها ميگذرد.
در همين حال آقاي آنتوني بلينکن، وزير خارجه امريکا همزمان با برگزاري اجلاس آژانس انرژي اتمي در وين طي اظهاراتي هشدار داد که اگر تهران به نقض محدوديتهاي برجامي خود ادامه دهد احتمالا «دوره گريز» که براي ساخت سلاح اتمي نياز دارد، کوتاه و تنها به چند هفته خواهد رسيد. او که در گفتوگو با اعضاي کنگره امريکا سخن ميگفت، اضافه کرد مطمئن نبوده که ايران آمادگي و شرايط انطباق مجدد با برجام را داشته است.
به زعم آقاي بلينکن در شرايطي که امريکا از دو ماه پيش به صورت غيرمستقيم با ايران و با هدف نجات برجام در حال مذاکره است طي اين مدت برنامه هستهاي ايران در حال پيشرفت بوده و به هر ميزان که اين مذاکرات به طول انجامد «دوره گريز» کاهش مييابد و بر پايه گزارشات عمومي در حال حاضر اين دوره حداکثر به چند ماه رسيده که در صورت ادامه وضعيت فعلي ممکن است به چند هفته نيز برسد. مسوول سياست خارجي امريکا معتقد است در شرايطي هستيم(مذاکرات وين) که حتي به سطح توافق «احترام در مقابل احترام» نيز قرار نداريم و نميدانيم که ميتوانيم به آن دست يابيم و آيا قابل دسترسي هست؟
از طرفي بر اساس اظهارات مقامات مذاکرهکننده در وين که دور جديد آن پس از وقفه چند روزه مجددا از سر گرفته ميشود به گونهاي در مورد آينده مذاکرات صحبت ميکنند که گويي به مراحل نهايي تدوين متن مورد توافق طرفين رسيدهاند و معاون سياسي وزارت خارجه کشورمان نيز تنها از برخي نقاط کليدي به عنوان سختترين مراحل باقي مانده که طرفهاي غربي عضو برجام بايد در مورد آنها اتخاذ تصميم کنند، ياد کرده که در دور جديد گفتوگوها احتمالا در مورد آنها بحث خواهد شد.
در عين حال و در فاصله چند روز به برگزاري انتخابات رياستجمهوري در ايران و در حالي که برخي ديدگاههاي داخلي و بينالمللي ناظر بر اين است که امريکا در انتظار نتيجه انتخابات براي تصميمگيري در مورد برجام است، تحولات و اتفاقات ديگري در صحنههاي پر افت و خيز مناسبات ايران و امريکا در حال وقوع است که حايز توجه ميباشد.
بنابر اعلام منابع امريکايي، ناوشکن ايراني سهند و ناو حامي آن Markran که ماموريت جمعآوري اطلاعات را به عهده دارد هماينک در آبهاي آتلانتيک به سمت سواحل ونزوئلا در حرکت هستند و بنا به گفته امير دريادار سياري، معاون فرمانده ارتش جمهوري اسلامي ايران اين ناو که ماه گذشته بندرعباس را ترک کرده در حال اجراي طولانيترين و مشکلترين ماموريت نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران تاکنون است.
حساسيتهاي ايجاد شده از سوي منابع امريکايي نسبت به حرکت ناو جنگي سهند در آن سوي آبهاي سرزميني جمهوري اسلامي ايران و در حوزه نزديک به آبهاي سرزميني ايالات متحده که وضعيت سخت دريايي و جوي را پيش رو دارد و اهداف عملياتي آن نيز تاکنون به روشني تشريح نشده در شرايطي است که در ماه گذشته بر اثر حوادث نامشخصي، ناوشکن خارک بزرگترين ناو جنگي ايران به طول 270 متر و در حال اجراي عمليات تمريني غرق ميشود. اين ناو استراتژيک در گذشته ماموريت سوخترساني به ساير ناوهاي ايراني در پهنه درياها را به عهده داشته است.
از طرفي اظهارات اخير آقاي مايک پمپئو، وزير خارجه سابق امريکا در دوران رياستجمهوري ترامپ در روزنامه اسراييلي هاآرتص در خصوص تحولات مربوط به موافقتنامههاي موسوم به آبراهام به هدف عاديسازي هر چه بيشتر روابط کشورهاي عربي با اسراييل و نزديکتر شدن حضور اين رژيم به مرزهاي دريايي جمهوري اسلامي ايران در خليج فارس، نکات جديدي در زمينه اهداف واقعي و بعضا پنهاني اين موافقتنامه در قبال جمهوري اسلامي ايران ميباشد که حايز توجه است.
پمپئو در اظهارات خود در روزنامه اسراييلي ضمن تبيين راهبرد امريکا براي تقويت نظامي کشورهاي حوزه خليج فارس به خصوص عربستان سعودي و امارات متحده عربي به ويژه تحويل جنگنده بمبافکنهاي اف ۳۵ به رژيم ابوظبي که اخيرا موعد تحويل آنها نيز فرا رسيده، خاطرنشان ميکند که طرح ترور سردار سليماني در عراق به دستور شخص ترامپ در چارچوب موافقتنامه آبراهام صورت گرفته است.
به عقيده برخي کارشناسان، پرونده مذاکرات هستهاي و توافقنامه برجام و اجراي اين توافقنامه، جامعه جهاني را قادر ميساخت که ايران را تحت نظارت مستمر آژانس قرار دهد که با خروج ترامپ از برجام و ايجاد شرايطي متفاوت به وضعيتي رسيده که صحبت از رسيدن ايران به «دوره گريز» کوتاهتر شده، ميشود و اگر حتي برجام مجددا هم به اجرا گذاشته شود، ايران در شرايطي خواهد بود که دستيابي به سلاح هستهاي به مراتب سهلتر شده است.
با نگاه به تحولات ياد شده و آنچه در مذاکرات وين در حال پيگيري است به نظر ميرسد، ظرفيتهاي ايران و امريکا براي دستيابي به موضوع بازگشت مجدد واشنگتن به برجام با واقعيتهاي صحنه مناسبات و راهبردهاي دو طرف جهت رسيدن به توافق بسيار ناهمگون و دور از انتظاراتي است که اظهارات پيرامون مذاکرات وين در افکار عمومي ايجاد کرده و نوعي مسامحه و نگاه غيراجرايي به مذاکرات وين تصوير ميشود که در نتيجه آن علاوه بر اينکه به سرانجام انتخابات 28 خرداد ماه گره زده شده است ليکن فرصت ايجاد شده از رهگذر طولاني شدن اين مذاکرات امکان تحقق برخي اتفاقات در صحنه عملياتي تاسيسات هستهاي جمهوري اسلامي ايران را که ميتواند اهداف بلندمدت کاهش حضور ايالات متحده در خاورميانه و خليج فارس را تسريع و همه بازيگران صحنه عملياتي منطقه را نيز راضي و خشنود کرد، فراهم و مهيا ميکند.