واکسن کرونا و دست و پای بسته دیپلماسی

شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
روحاله نخعي/ همزمان که موجهاي متعدد کرونا ميرود و ميآيد، يک سر فرايند مقابله با کرونا به واردات دارو، تجهيزات و واکسن ميرسد که به تعامل با ديگر کشورها مربوط است و در حوزه فعاليت وزارت خارجه تعريف ميشود. بههميندليل بيمناسبت نيست اگر نگاهي از اين زاويه به عملکرد اين نهاد داشته باشيم و خوب و بد و پيشرفت و مانع فعاليتهاي وزارت خارجه در اين حوزه را ببينيم. بخش مهمي از اين عملکرد به نقل و انتقال دارو و تجهيزات درماني و بعد به پيگيريهاي لازم براي تهيه واکسن کرونا مربوط بوده است. مروري بر اين عملکرد نشان ميدهد در صحنه تهيه واکسن نيز وزارت خارجه با همان وضعيتي مواجه بوده که در صحنه کلي ديپلماسي.
مشت واکسن از خروار ديپلماسي گرفتار
از طرفي، تحريمها و کارزار فشار حداکثري از سوي آمريکا، نهتنها تعامل اقتصادي و تجاري بين ايران و ديگران را تا حد بسياري محدود و صعب ميکرد، بلکه حتي اجازه نميداد که پولهاي ايران که بابت معاملات پيشين در اختيار کشورهاي ديگر بود به منظور خريد واکسن، همان خارج از ايران جابهجا شود و از محل آن، واکسنها و داروها و تجهيزات لازم وارد کشور شوند. برخي تحليلگران و حتي سياستمداران آمريکايي ابتدا خواستند تحريمها در حوزههاي مربوط به کرونا تعليق شوند. يک استدلال اثبات ادعاي خود دولت آمريکا بود که ميگفت مشکل با حکومت ايران است و نه با مردم ايران. اگر اين ادعا صحت داشت، قاعدتا مقابله با کرونا موضوعي بود که ميشد نکته استثناي چالشها شود اما نشد. بعدتر دولت دموکراتي که دونالد ترامپ را شکست داد نيز چنين نکرد. دولت جو بايدن مثل دولت ترامپ حتي اجازه نداد مسيرهايي مثل کانال سوئيس که به نام مسائل انساندوستانه باز شده بودند، براي اين منظور به کار گرفته شوند. ايجاد مانع براي ارسال محمولههاي واکسن اعزامي به ايران از فرودگاه، در کشورهايي مثل هلند از نشانههاي اين محدوديتها بود.
طبلهاي غازي
از طرف ديگر، موضعگيريهاي داخلي و محدوديتهايي که ديگر بخشها بر گزينههاي پيشرو اعمال کردهاند، باعث شده است وزارت خارجه در پيشبرد اين اقدامات دچار مشکل و چالش شود. از مقامات وزارت بهداشت، تا چهرههاي نهادهاي متولي مقابله با کرونا، در موضعگيريها و تصميماتشان رويکردي را پيش گرفتند که نهتنها مقابله با کرونا را دچار مشکل ميکرد، بلکه وزارت خارجه را هم به دردسر ميانداخت. از اظهارنظرهاي کلي عليه واکسنهاي توليدشده در چين و روسيه تا موضعگيريهاي مشابه عليه واکسنهاي ديگر کشورها، هم مانعي به موانع ورود اين واکسنها اضافه ميکرد و هم در جهت تخريب اعتماد به آنها اثر ميگذاشت. امروز همان چهرهها و مقامات خواهان و پيگير ورود همان واکسنهاي محکوم ديروزي هستند، بيآنکه بگويند از ديروز تا امروز چه چيز تفاوت کرده است که واکسنهاي نامطلوب، مطلوب شدهاند و البته توضيح دهند شهرونداني که در نتيجه اين صحبتها، واکسنها را به کشورها گره زدند و حالا به واکسن «چيني»، «روسي»، «آمريکايي» يا ديگران اعتماد ندارند، چطور قرار است ناگهان خود را در معرض تزريق اين واکسنها قرار دهند. رفتارهاي شعاري درباره فرايند استفاده آزمايشي از واکسنهاي در حال توليد که مانع از تعامل با توليدکنندگان خارجي در اين زمينه شد، در ادامه همان رويکردي پيگيري شد که تا امروز به معرفي واکسنهاي مختلف بيشتر از انگشتان يک دست منجر شده اما درصد واکسينهشدهها را نيز در اندازههاي همان عدد نگه داشته است. به طور کلي اظهارنظرهايي انجام ميشدند که انگار نه در شرايط بحراني و براي نجات جان شهروندان بلکه در شرايط آرامش و براي واردات محصولاتي غيرضروري و تجملاتي طرح شده بودند.
کار با گزينههاي موجود
در ميانه همين چالشها نيز وزارت خارجه، باز مانند ديگر صحنهها، مسيرهاي ممکن را پيمود. از طرفي همين ميزان واکسنهايي که وارد شدهاند، نتيجه پيگيريهاي اين نهاد بوده و شنيدهها حاکي است برخي توافقاتِ بهنتيجهرسيده براي ورود واکسن از سوي وزارت خارجه نيز در نتيجه تصميماتي داخلي، لغو شدهاند. حتي در پروژههاي توليد داخلي واکسن نيز به نمونههاي مثل همکاري با کوبا برخورد ميکنيم و رد پاي اين اقدام را نيز در سفر محمدجواد ظريف، وزير خارجه ايران، به کوبا ميبينيم.
گزارش دستيار ظريف از اقدامات دستگاه ديپلماسي
در همين رابطه و در آستانه پايان کار وزارت خارجه حسن روحاني، بهتازگي يکي از مقامات وزارت خارجه نيز دست به ارائه گزارشي از عملکرد اين وزارت خارجه زد. در متن همين گزارش نيز نشانههاي صريح و ضمني مسائل ذکرشده قابل رؤيت است. رضا زبيب، دستيار وزير امور خارجه و مدير کل آسياي شرقي، در يک رشتهتوييت که او با عنوان «از کرونا تا واکسن: راهي دراز و پراضطراب اما شيرين طيشده» شروعش کرده بود، نوشت: «در کنار توليد پرافتخار داخلي، واردات ثبات يافته و ادامه مييابد. همراهيها دلگرمي بود اما مصاحبهها آزاردهنده و مانع تأمين واکسن! چه وقتي که خبر دادند تا به نامشان ثبت شود و چه آنگاه که کمک کشور دوستي را قدرداني کردند!». او در اين گزارش به تلاشها براي «انتقال دانشجويان ايراني از ووهان به تهران» در روزهاي اول و سپس به پيگيري تأمين امکانات «ناياب» مانند «کيت تشخيص، ماسک، ونتيلاتور، گان، دارو، مواد اوليه و...» ميپردازد و ميگويد تا تابستان ۹۹ که در اين زمينهها به خودکفايي رسيديم، اين کار ادامه داشته است. مشخصا چنين کاري از سوي وزارت خارجه از طريق دورزدن تحريمها و پيداکردن راههايي براي اقناع فروشندگان به تعامل با ايران انجام شده است.
زبيب به مسئله شرکتنکردن در آزمايش باليني واکسن نيز اشاره ميکند: «گام دوم تلاش براي خريد واکسن و تمهيد توليد ملي/ مشترک بود... سياست عدم شرکت در آزمايش باليني، پيشخريد را مشکل کرد اما اولين خريد در حد کم از روسيه و بسته اهدايي چين، بهمن ۹۹ رسيد». وي افزود: «خريد از کوواکس نهايي شد اما قابل اتکا نبود، چون متکي به توليد ديگران بود. تحريم هم انتقال پول را سه ماه عقب انداخت. واردات اندکي از هند انجام شد اما ابتر ماند!». زبيب در روايت خود به برخي از مشکلات در مسير راه اشاره ميکند، بدون اينکه بخواهد مستقيم به ريشه و منبع مشکل به تشريح بپردازد، بهويژه جايي که اشاره ميکند، روند واردات واکسن که بعد از تلاشها در ارديبهشت شيب گرفته بود، ابتداي خرداد ناگهان به مانعي تازه خورد: «قرارداد توليد مشترک با کوبا و روسيه امضا شد اما دستيابي به محصول زمانبر بود لذا واردات بيشتر و سريعتر حتي در بالاترين سطوح مانند سفر فروردين وزير خارجه چين پيگيري شد. دريافت بستههاي اهدايي ديگر از چين و واردات تدريجي اسپوتنيک و آسترازنکا کمک کرد اما نياز کشور خيلي بيشتر بود».
زبيب با يادآوري رايزنيهاي سياسي براي تأمين واکسن کرونا ابراز کرد: «رايزني سياسي موجب جهش واردات در ارديبهشت شد و آرامشي در جامعه ايجاد کرد اما از ابتداي خرداد به صورت غيرمترقبه با مشکل روبهرو شديم. دوباره اضطراب و کوشش و... 20 روز تلاش نتيجه داد و از هفته آخر خرداد دو محموله بزرگ وارد شد». او البته علاوه بر اشارات در جايجاي گزارش کوتاهش، نقش مسئله تحريم را بهصراحت نيز متذکر ميشود: «ميتوان انتظار بهتر داشت اما موانع، بهويژه جنايت تحريم را بايد در ارزيابي لحاظ کرد».
ورق برميگردد؟
به نظر ميرسد چشمانداز واردات واکسن روشنتر است. زبيب گزارش خود را با اين جمله به پايان برد که «اکنون مسير هموار شده و واکسن بيشتري وارد ميشود، انشاءالله». ديروز هم رسول مهاجر، معاون ديپلماسي اقتصادي وزارت خارجه، در گفتوگويي همين خبر را مستقيمتر داد.
به گزارش ايسنا، مهاجر توضيح داد: «تجارب کشورها در زمينه کرونا را هم به وزارت بهداشت منتقل کرديم و براساس اعلام وزارت بهداشت عليرغم تحريمها توانستيم واکسنهايي را از کشورهاي مختلف وارد کنيم. همين هفته هم قرار است محموله جديدي وارد شود و مصاحبه دراينباره را بايد وزارت بهداشت انجام دهد». وي افزود: «در زمينه سهميه واکسن کرونا که بايد از کوواکس ميگرفتيم از داراييهاي بلوکهشده ما در ديگر کشورها استفاده شده است». ميتوان منتظر بود و ديد اين وعدهها تا چه حد عملي ميشوند و تا چه ميزان در مقابله با کرونا مؤثر خواهند بود. ميتوان منتظر بود و ديد آيا دولت روحاني پيش از پايان کار، چرخ کند واکسيناسيون را به دور مياندازد يا بحران را در همين وضعيت دولت به بعدي تحويل ميدهد؛ اما آنچه در مسئله واکسيناسيون در وزارت خارجه گذشت، تازهترين نمونه وضعيتي براي دستگاه ديپلماسي است که اگر حل نشود، در بزنگاههاي بعدي هم ضربه خواهد زد. فشار خارجي و محدوديتهايي که از بيرون به ما تحميل ميشود، همزمان با خودتحريميهايي مثل پسزدن گزينههاي مطلوب يا مقاومت در مقابل پيوستن به فرايندهاي بينالمللي مثل افايتياف توسط تصميمگيران بدون طرح استدلال، قدرت مانور دستگاه ديپلماسي را به حدي محدود ميکند که شايد از ميان آن دست ديپلماتها به منافع و ضروريات ملي نرسد.