
درباره یک اقدام فوری در خوزستان

ايران/متن پيش رو در ايران منتشر شده و بازنشرش در آخرين خبر به معناي تاييد آن نيست
روزبه کردواني/ هفته گذشته بار ديگر استان خوزستان شاهد اعتراضات مردمي بود که به گفته رهبري نظام هيچ گلهاي از آنها نميتوان داشت که ناراحتي شان را بروز دادهاند. در اين ميان اما واقعيت تلخ اين است که چالشهاي خوزستان که بايد در يک چارچوب سياستي همراه با فهم دقيق و تاريخي از مشکلات ، با رويکردي توسعه محور، با مشارکت نخبگان خوزستاني و عزم ملي حاکميت پاسخ داده شود. پيرامون خوزستان، مشکلات و چالشها، ريشههاي بروز اين مشکلات و راهکارهاي کوتاه مدت، ميان مدت و درازمدت براي مواجهه با اين چالشها ميتوان سخنها گفت، اما در اين يادداشت کوتاه بنا ندارم به اين موارد بپردازم بلکه مشخصاً ميخواهم در خصوص ضرورت اجراي دقيق يک اقدام فوري يعني حمايت از کشاورزان خسارت ديده خوزستاني نکتهاي را بيان کنم.
1- در حاليکه سطح زير کشت شلتوک در سال 97 (سال شديدترين خشکسالي 60 سال اخير خوزستان) حدود 45 هزار هکتار بود، در سال 98 با توجه به بارشهاي فراوان ، پرشدن مخازن سدهاي بزرگ استان و البته سرازير شدن سيلاب، سطح زير کشت شلتوک تا 170 هزار تن افزايش يافت و به رکورد توليد ۹۰۰هزار تن شلتوک و استحصال بيش از پانصد هزار تن برنج به ارزش ۵۰هزار ميليارد ريال دست يافت که در تاريخ کشاورزي خوزستان بيسابقه بود. در سال 1399 نيز همين وضعيت تداوم يافت و بيش از 700 هزار تن شلتوک از شاليزارهاي شوشتر، دزفول، شوش، دشت آزادگان، باغملک، شادگان، خرمشهر، رامهرمز وهويزه برداشت شد.
2- در اين ميان اما در سال 1400 بهدليل شيوع مجدد خشکسالي و کاهش ۲۷ درصدي آوردها در حوضههاي آبي استان، امکان تأمين آب موردنياز کشت شلتوک در تابستان امسال در حوضههاي کرخه و مارون وجود نداشته است. اين شرايط باعث شد طبق برخي اطلاعات امسال تاکنون حدود 100 هزار هکتار شلتوک کشت شده است (اما روايتهايي ديگري حکايت از کشت 65 هزار هکتاري است) که نسبت به سال قبل کاهش 70 هزار هکتاري را نشان ميدهد.
3- بديهي است بسياري از کشاورزان به اين دليل دچار خسارت شدهاند، معيشت آنها به خطر افتاده است و معترض هستند. گفته ميشود از هر هکتار شلتوک حدود 4 و نيم تن برداشت ميشود، بنابراين اگر قيمت تضميني خريد هر کيلو شلتوک را حداقل 6 هزار تومان در نظر بگيريم، ميتوان برآورد کرد که کشاورزان چيزي معادل 1600 ميليارد تومان ضرر کردهاند. دقت کنيم اين ضرر و خسارت به منبع تأمين معيشت کشاورزاني در شرايطي اتفاق افتاده است که بويژه بهدليل شيوع کرونا و تحريمهاي ظالمانه و البته برخي ناکارآمديها، اين مردم فشار مضاعفي را بر زندگي روزمره خود شاهد بودند.
4- در اين ميان دولت اعلام کرده است هزار و صد و پنجاه ميليارد تومان براي جبران خسارت کشاورزان خوزستان به اين استان اختصاص داده است. آنچه در اين ميان نيازمند اقدام فوري است اولاً شناسايي دقيق خسارت ديدگان و استحقاق سنجي آنها، ثانياً سرعت در توزيع اين مبلغ به خسارت ديدگان و ثالثاً نظارت دقيق براي توزيع هدفمند، ساده و بدون رانت مبالغ تعيين شده به کشاورزان خسارت ديده است. نبايد حمايت مالي از کشاورزان خسارت ديده در دام ساختارهاي بوروکراتيک و بعضاً غيرشفاف اداري اسير شود.
5- وجود يک کميته مطلع و صالح که در يک ساختار شفاف و در يک سازوکار کاملاً چابک آن هم با رويکردي محترمانه و مبتني بر حقوق شهروندي و نه اعانه گونه پس از شناسايي دقيق کشاورزان خسارت ديده بسرعت از آنها حمايت کند يک ضرورت حياتي است.
البته بررسي برخي مسائل نظير اينکه چرا علي رغم پيشبينيهاي صورت گرفته در خصوص وقوع خشکسالي مسئولان ذيربط با کشاورزان در اين خصوص گفتوگو نداشتهاند ، يا چرا همين مبلغ هزار ميليارد توماني که امروز براي جبران اختصاص يافته است پيش از اين در يک ساختار شفاف بهعنوان جبران خسارت به کشاورزان ارائه نشد يا چه اتفاقاتي افتاده است که جمعبندي بيلان آب خوزستان که در سال 91 (طبق گزارش سازمان برنامه و بودجه استان) مثبت و بيش از 6 ميليون مترمکعب هم اکنون به اين وضع افتاده است بايد در شرايطي ديگر مورد بررسي قرار گيرد.