پالسهای کیهان به ابراهیم رئیسی

آفتاب يزد/متن پيش رو در آفتاب يزد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
کيهان در سرمقالهاي با عنوان: «انشاي پر غلط» مدعي است «برجام» خسارت محض است اما «مرغ وزارت خارجه در دولت تدبير و اميد همچنان يک پا دارد.» گزارش کيهان مبتني بر بخشهايي از گزارش برجامي ظريف به مجلس شوراي اسلامي است که يک بار ديگر مجاب شده تا عليه برجام بنويسد اما اين عليه برجام نوشتن نه تازگي دارد و نه عجيب است اما در روزهايي که مستاجران قبلي پاستور در حال تخليه و مستاجران جديد در حال اسباب کشي هستند اين گونه «برجام ستيزي» کيهان جاي اگر و اماهاي فراواني دارد.
کيهان مخالف آن است که برجام سايهي جنگ را از ايران دور کرده، هم «تذکر رهبر انقلاب مبني بر ادعاهاي خلاف واقع رفع سايه جنگ با مذاکره و برجام» را مستند قرار داده هم «تحليلهاي مستند کارشناسان داخلي و خارجي» و حتي «نقل قولهاي صريح دولتمردان آمريکايي درباره بياعتبار بودن گزينه نظامي در مقابل ايران» را اما واقعيت آن است که ايران تنها کشوري است که فصل هفتمي شد اما دچار رويارويي نظامي نشد که اين درگير جنگ نشدن ميتواند علل و عوامل ثانويهاي به جز برجام از جمله قدرت نظامي و جايگاه ژئوپليتيکي ايران نيز داشته باشد.
> اولين فصل هفتمي که وارد جنگ نشديم!
کيهان مينويسد: «آقاي ظريف در بيستودومين گزارش برجامي خود همچنان بر اين ادعاي بياساس پافشاري کرده و رفع تهديد جنگ را به عنوان يکي از بزرگترين دستاوردهاي برجام به شمار آورده است. وزارت خارجه همچنان با تفسير به راي قواعد بينالمللي مدعي فصل هفتمي بودن قطعنامههاي گذشته و خارج شدن از ذيل فصل هفت منشور ملل متحد در قطعنامه ۲۲۳۱ شده و ادعاي واهي لغو قطعنامههاي پيشين شوراي امنيت را نيز تکرار کرده است. در حالي که براي اجراي قطعنامه ۲۲۳۱ دستکم ۱۱ بار به بند ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد ارجاع داده شده است و قطعنامههاي پيشين شوراي امنيت نيز هرگز با قطعنامه ۲۲۳۱ «لغو» نشد. »
کيهان «آخرين گزارش برجامي وزارت خارجه دولت تدبير» را «از منظر ميزان تناقضات موجود در يک سند رسمي منتشر شده»، «يک شاهکار تاريخي» ناميده، مينويسد: «گزارشي که صدر و ذيلش در تضاد با يکديگر قرار دارد و همين متن متناقض، آينه تمامنمايي از سردرگمي سياست خارجي در دولت تدبير و اميد به عنوان پرادعاترين دولت تاريخ انقلاب است.»
کيهان در ادامه به تناقضات متن از ديدگاه خود پرداخته و بسياري از ادعاهاي درون متن را همچون هميشه؛ وعدههاي نسيه و حرفهاي بيسند تلقي ميکند از جمله مينويسد: «ادعاي جالب خريد هواپيما با برجام، يکي ديگر از مواردي است که در گزارش وزارت خارجه بهعنوان آثار و نتايج برجام ذکر شده است: «براي نخستينبار پساز سه دهه ممنوعيت خريد هواپيماهاي مسافربري مرتفع و امکان
بازسازي ناوگانهاي کشور و ارتقاي امنيت پرواز فراهم گشت.» براي راستيآزمايي اين ادعا نيز رجوع به صفحه ۵۰ پيوست گزارش کافي است. باز هم اين آقاي ظريف است که به عنوان وزير خارجه ايران ادعاي صدر گزارش را تکذيب کرده و مينويسد: «دولت آمريکا طي ۷ ماه گذشته [از اجراي برجام] دستکم در چهار مورد مشخص با طفره رفتن آشکار از صدور مجوزهاي لازم براي فروش يا اجاره هواپيماهاي مسافربري به ايران، از انجام تکليف خود قصور کرده است.» در اين مورد نيز اوضاع نه تنها بهتر نشد بلکه از روزهاي قبل برجام هم بدتر شد. آقاي ظريف توضيح ميدهد که چگونه دفتر کنترل داراييهاي خارجي آمريکا (OFAC) در دولت اوباما محدوديتهاي جديدي براي خطوط هوايي ايران ايجاد کرده است: «[اوفک] محدوديت جديدي را از طريق منع شرکتهاي هواپيمايي خارجي از به اشتراکگذاري کدهاي پروازي با شرکتهاي هواپيمايي غير تحريمي ايراني ايجاد کرده است... اين مقرره از اجراي رويه بسيار رايج به اشتراکگذاري کدهاي پروازي که دههها، حتي در زمان اوج تحريمها نيز انجام ميشد، جلوگيري ميکند.» «کيهان در انتهاي اين يادداشت مينويسد: «آخرين گزارش برجامي وزارت خارجه ملاحظات ديگري نيز دارد که در اين يادداشت نميگنجد و دقت نظر دستگاههاي نظارتي را ميطلبد. شواهدي که يک بار ديگر نشان ميدهد گروه بينالمللي بحران به عنوان عقل منفصل وزارت خارجه در دولت تدبير و اميد نقش موثري در راهبري سياستهاي اين وزارتخانه داشته است. همچنين ادعاهاي خلاف واقعي مانند «توسعه برنامه موشکي ايران پس از برجام» يا «گسترش فعاليتهاي نظامي منطقهاي ايران پس از برجام» که پيشتر از زبان تندروهاي آمريکايي و اسرائيلي مطرح و اکنون در گزارش وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران به عنوان سندي رسمي درج شده است به منزله بمبگذاري در اتاق مذاکرات دولت بعدي براي رفع تحريمها است. وزارت خارجه دولت تدبير در آخرين روزهاي کارياش با اين گزارش مخدوش حتي اصول اوليه صيانت از منافع ملي را هم رعايت نکرده است. »
> کيهان به دنبال چيست؟!
کيهان از بعدِ پيروزي سيدابراهيم رئيسي در يک بازه زماني ۴۰ روزه، همچنان با شدت و حدت به برجام - و آثارِ به زعم کيهان، خسارت بار برجام - ميتازد اما تفاوت عمدهي حملات عريانتر و شديدتر کيهان به برجام از بعدِ معلوم شدنِ نتايج انتخابات رياست جمهوري ۱۴۰۰ معنا و مفهوم عليحدهتري نسبت به تاختنهاي قبلي دارد به گونهاي که، ميتوان مواضعِ اين روزهاي کيهان را، مواضعي دوگانه سوز تلقي کرد؛ از يک سو: «انتقاد از روحاني» و از سويي ديگر «خط و نشان براي رئيسي» است اما پرسش مهم آن که در اين وانفساي افسارگسيختگي قيمت ها، تورم و کمبودها؛ «کيهان به دنبال چيست؟!»
کيهان، پيشتر و در نهم تيرماه - «سرانجام برجام» - و دوازدهم تيرماه - «ايران بيشترين هزينه را داد اما از برجام بهرهاي نبرد» - روي «پروژهي خروج ايران از برجام» مانورهايي انجام ميدهد اما به دليل آن که از سوي رئيس جمهور منتخب، چراغ سبزي دريافت نکرده، هر از گاهي به طرح مباحثي ميپردازد که هم روحاني در آخرين روزهاي رياست جمهوري از نيشتر برجامي کيهان بهرهمند باشد و هم رئيسي متوجه خط و نشان برجامي کيهان نشينان بشود و اما همهي ماجراي برجام، نه هماني است که ظريف و عراقچي و تخت روانچي ميگويند و نه هماني است که کيهان از ثانيهي نخست امضاء برجام بر آن دست نهاده است.
برجام اگر چه بر اساس قوانين داخلي آمريکا فاقد شرايط «معاهده» به شمار آورده شدن است اما مگر براي دولتمردان آمريکايي، معاهده و غير معاهده براي بياعتنايي و عهد شکني، تفاوتي دارد؟! برخورد ترامپ با معاهدهي آب و هوايي پاريس به همان گونهاي بود که با برجام برخورد شد با اين تفاوت که خروج آمريکاييهاي از معاهدهي آب و هوايي پاريس عملاً واشنگتن را در يک معذوريت بينالمللي قرار نداد اما خروج يک جانبهي آمريکاي ترامپ از برجام، هم همپيمانان امريکا را رنجانيد و هم مواضع آمريکا عليه ايران به عنوان مواضعي فاقد اثر تلقي شد. شوربختي ماجرا اما آن جا است که کيهان به عنوان يکي از روزنامههاي دست راستي و تاثيرگذار ايران در مخالفت با برجام با ترامپ، بخش عمدهاي از جمهوري خواهان، با مخالفان داخلي امريکا با برجام و با کشورهاي عرب منطقه و اسرائيل همراه و هم عقيده است و اين هم عقيدگي نيز به گونهاي نيست که مثلا بتوان گفت کيهان از يک زاويه مخالف است و آنها از زاويهاي ديگر چه تمامي اينها و کيهان، برجام را توافقي بد و خسارت بار ميدانند!
نکتهي حائز اهميت که بايد آن را «انشاي بيغلط» کيهان به شمار آورد؛ پابرجايي تحريمها است مسئلهاي که قبل و در خلال و بعد خروج آمريکا از برجام وجود داشته و تنها شدت و حدت آن دچار نوسان شده در غير اينصورت از زمان اشغال سفارت آمريکا از سوي دانشجويان پيرو خط امام تا به امروز، لحظهاي جمهوري اسلامي ايران ايمن از تحريمها نبوده است.
نکتهي ديگر اما در مخالفت يک پارچهي کيهان، جبههي پايداري و بخشهايي از اصولگرايان که در اصطلاح آنان را تندرو مينامند با برجامي است که اگر بد بود قطعاً تا به امروز جمهوري اسلامي ايران در آن باقي نمانده بود.
کيهان اگر چه معتقد است «مرغ وزارت خارجه در فقرهي برجام يک پا دارد» اما قائل به اين مسئله نيست که: «مرغ کيهان نيز در فقرهي برجام و مخالفت با اصل و فرع اين توافق بينالمللي يک پا دارد» و نيز اين که کيهان که خبره در تناقضيابي است لابد حاضر نيست گزارشهاي برجامي منتشر شده از سوي خودش را مرور کند چون ميداند بسياري از مطالبي که عليه برجام نوشته، ترجماني عين به عين از مقالات جمهوري خواهان تندرويي است که خواهان شروع جنگ با ايران بودهاند و برجام را مانعي بزرگ ميدانند.
کيهان بيشتر از بسياري از رسانهها و روزنامه نگارها به اخبار دست اول و پشت پرده دسترسي دارد پس لابد از چينش کابينه و خط و مشي رئيسي و تيم همراه با او باخبر است اين که در ميان اين همه موضوع روز يعني گرانيهاي کمرشکن مصالح ساختماني و قطعي برق و کمبود آب، ناگهان دست ميگذارد بر تناقضات گزارش برجامي ظريف، اين معنا به ذهن متبادر ميشود که از يک سو با نقطه نظرات رئيسي به عنوان هشتمين رئيس جمهوري اسلامي ايران آشنا است و از سويي ديگر متوجه شاخصههاي کابينهي رئيسي شده است حال و بعد مسکوت ماندن دستور کيهان که به وضوح خواستار اعلام تاريخ مرگ برجام شده بود با دست گذاشتن بر آخرين گزارش برجامي محمد جواد ظريف ميکوشد در روزهاي پاياني روحاني را بنوازد و رئيسي را از ديدگاههاي خود مطلع کند. چنين به نظر ميرسد که کيهان گويي متوجه شده است ايران قرار نيست از برجام خارج شود و چه بسا اگر طرفهاي غربي شرايط به حق جمهوري اسلامي ايران را بپذيرند در کوتاهترين زمان ممکن بازگشت آمريکا به برجام و انجام توافقات باقيمانده نيز ميسر شود با اين تفاوت که کيهان به صراحتي که به روحاني ميتازد شايد نتواند به رئيسي بتازد و آخرين تلاشهاي کيهان دقيقا خط و نشانهايي است که در قالب انتقاد از روحاني،
سيد ابراهيم رئيسي را نشانه رفته است!