نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

سد افزایش سن جلوی پای ازدواج جوانان

منبع
ابتکار
بروزرسانی
سد افزایش سن جلوی پای ازدواج جوانان

ابتکار/متن پيش رو در ابتکار منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
   
عوامل متعددي در فرايند تاخير در ازدواج جوانان دخيل هستند که خانواده‌ها، نهادهاي آموزشي و متوليان امر بايد به واکاوي و برطرف کردن آن‌ها بپردازند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، سعيده کبيري روانشناس و مشاور خانواده، در رابطه با آسيب‌هاي افزايش سن ازدواج در جامعه امروز اظهار کرد: از ديدگاه روانشناسي و علم معنويت درماني که حقيقت خلقت است ما ازدواج نمي‌کنيم که به هم برسيم چرا که در واقع، ما با ازدواج، براي مسير زندگيمان، همسفر انتخاب مي‌کنيم و بايد اين فکر را کنم که قرار است اهدافي داشته باشم و بسيار شيرين است که براي رسيدن به اين اهداف و در اين مسير، همسفر خوبي هم داشته باشم.
وي با ذکر مثالي بيان کرد: اگر در کوهنوردي، قرار باشد که به يک قله بروم و آن را فتح کنم مسلما به تنهايي، نه تنها خطرات بيشتري دارد بلکه آسيب‌پذيري را هم بيشتر مي‌کند که داشتن يک همسفر خوب در اين مسير، براي من مزاياي زيادي به همراه دارد که سفر را شيرين‌تر و خطرات آن را کمتر مي‌کند.
اين روانشناس تصريح کرد: چيزي که هميشه به آن معتقد هستم، اين است که به ازدواج به عنوان هدف نگاه نکنيم چرا که اگر به عنوان هدف به آن نگاه کنيم چراکه در مسير ازدواج، فرايند‌ها و پيچ و خم‌هاي زيادي وجود دارد و اگر ازدواج هدف من شود با مشکل روبره‌و مي شوم اما در مقابل، اگر به ازدواج، به عنوان فرايند شيرين و لذت‌بخش نگاه کنم انعطاف‌پذيرتر مي‌شوم و با سختي‌هاي ازدواج هم کنار مي‌آيم.

کبيري گفت: اول بايد نگاه‌مان به ازدواج را درست کنيم. خداوند در قرآن کريم، ازدواج را مايه آرامش انسان عنوان کرده‌اند؛ به طوري که فرموده‌اند همسراني از جنس شما آفريديم تا در کنار آن آرامش بگيريد و درواقع، نگاه ما به همسريابي بايد مسير آرامش باشد، در حالي که اتفاقي که متاسفانه در جامعه ما رخ داده اين است که ظواهر ازدواج دست و پا گير شده است و ما را از حقيقت ازدواج دور کرده‌اند.
شهلا کاظمي‌پور، جامعه‌شناس و متخصص جمعيت‌شناسي و مطالعات زنان، در ادامه، با اشاره به تبعات و پيامدهاي بالارفتن سن ازدواج اظهار کرد: درمورد سن ازدواج بايد گفت، اين نکته مهم است که ما چه سني را مناسب ازدواج بدانيم و سپس، از آن رده سني بالاتر را سن بالاي ازدواج بگوييم. معمولا در جوامع سنتي، ازدواج‌ها در سنين پايين و براي دختران با ميانگين سني ۱۵ و کمتر از آن و براي آقايان در سنين زير ۲۰ سال انجام مي‌شده است اما به مرور زمان و بدنبال توسعه جوامع و شهرنشيني و پيچيدگي‌هاي مختلف اجتماعي، سن ازدواج افزايش پيدا کرده است. بنابراين، بايد براي بالا رفتن سن ازدواج، حدي قائل شويم.
وي بيان کرد: در ۳۰ سال اخير، در جامعه ما ميانگين سن ازدواج، براي خانم‌ها از سن ۲۰ به ۲۴ سالگي و براي آقايان از حدود ۲۴ سال به نزديک ۲۸ سال رسيده است که اين ميانگين نسبت به توسعه جامعه و تحصيلات افراد و در مقايسه با جوامع ديگر نيز افزايش پيدا نکرده است و فقط مسئله اساسي ما اين است که گروهي از جوانان ما، سن ازدواج‌شان با تاخير انجام مي‌شود و البته اين تعميم به همه آن‌ها نمي‌شود چرا که ۵۰درصد زير اين ميانگين سني و بقيه بالاي اين ميانگين ازدواج مي‌کنند و در اين ميان، مسئله‌اي که وجود دارد براي گروهي است که ازدواج آن‌ها در سن بالا اتفاق مي‌افتد و به همين دليل است که تقريبا ۴۰-۵۰ درصد جوانان، بالاي ۲۷-۲۸ سال و همچنان مجرد هستند.
سعيده کبيري، روانشناس، نيز در خصوص آسيب‌هاي بالا رفتن سن ازدواج در آينده خانواده و روابطي که پدر و مادر با فرزند خود خواهند داشت، اظهار کرد: وقتي که ازدواج و باروري به موقع اتفاق بيفتد يعني در سنيني که انعطاف‌پذيري، حوصله و صبر در مسير رشد انسان وجود دارد خيلي مي‌تواند مطلوب باشد چرا که کم بودن تفاوت سن پدر و مادر با فرزند خود، باعث کاهش اختلاف‌هاي فرهنگي و اجتماعي مي‌شود و تعاملات بهتري ميان آن‌ها وجود خواهد داشت چرا که خود والدين هم براي فرزندان دوم و سوم خود مي‌گويند ما حوصله و صبري که براي فرزند اول خود داشتيم شايد به آن صورت، براي فرزند سوم نداشته باشيم.
وي بيان کرد: تصور کنيد بارداري اول زن در سنين ۳۵-۳۶ سالگي او اتفاق بيفتد مسلما از نظر قواي جسماني، صبر و حوصله و حتي هدف‌ها هم مثل گذشته نيست. به طور مثال؛ خانمي که در ميانگين سني ۲۰-۲۵ سالگي مادر مي‌شود اهدافي را در زندگي براي خود ترسيم مي‌کند اما با وجود شرايط فعلي و شاغل بودن برخي از خانم‌ها در جامعه، هرقدر سن خانم بالاتر مي‌رود اهداف آن‌ها، از لحاظ قدرت‌خواهي و پيشرفت شغلي هم بيشتر مي‌شود و اين متضاد با فرزندداري است و براي آقايان هم اين حقيقت وجود دارد و حتي آقايان کم‌حوصله‌تر مي‌شوند چرا که خداوند در وجود خانم‌ها مهر مادري را به وديعه گذاشته است و آسيب اين موضوع چه بسا در آقايان بيشتر است زيرا عاطفه مادري و فرزندخواهي که در وجود زنان است به مراتب در آقايان کمتر باشد.
شهلا کاظمي‌پور، جامعه‌شناس، در ادامه، با اشاره به نقش مهم نهادهاي آموزشي در هدايت نسل جوان به سمت ازدواج به موقع تاکيد کرد: نهادهاي آموزشي مثل تيغ دو لبه هستند چرا که يکي از دلايل تاخير در ازدواج جوان‌ها چه دختران و چه پسران، تحصيلات است و ما در جامعه‌شناسي با موضوعي با عنوان ارزش‌هاي افراد روبه‌رو هستيم که در جامعه کنوني ارزش‌ها تغيير کرده‌اند؛ به طوري که در گذشته، نيازها و ارزش‌هاي اول افراد ازدواج بود اما الان مي‌بينيم که اولويت فرد تحصيل است.
وي مطرح کرد: تحصيل، خود عامل به تعويق انداختن ازدواج مي‌شود و در ضمن، در نهاد آموزشي هم هيچ نوع تقويتي براي مهارت زندگي براي بچه‌ها وجود ندارد و به آن‌ها آموزش داده نمي‌شود؛ به طوري که ما فقط بچه‌هايمان را وادار مي‌کنيم که بخوانند و امتحان دهند و در اين ميان هم استرس پيدا کنند. اين در حالي است که هر دو مورد با هم امکان‌پذير است.
اين جامعه‌شناس يادآوري کرد: فرد هم مي‌تواند تحصيل و هم ازدواج کند و سپس هم فرزند‌دار شود. ما در دانشگاه‌ها به ويژه در مدارج بالاتر، هيچ نوع توانمندي زندگي سالم زيستن را به بچه‌هايمان آموزش نمي‌دهيم و يکي از مشکلاتي که باعث عدم تفاهم و در نهايت منجر به طلاق مي‌شود نداشتن مهارت‌هاي زندگي است چرا که وقتي جامعه پيچيده‌تر مي‌شود مهارت‌ها نيز تغيير پيدا مي‌کنند و از آن سادگي، شکل پيچيده‌اي مي‌گيرند. البته در اين ميان، خانواده‌ها هم بايد مشارکت داشته باشند و آن‌ها هم بايد در اين توانمندسازي موثر باشند.
سعيده کبيري، روانشناس و مشاوره خانواده، هم در ادامه، در رابطه با نقش خانواده و يادگيري مهارت‌هاي زندگي به منظور رفع اين مشکل اظهار کرد: الان به خاطر نيازهاي نسل جوان به برقراري ارتباط با جنس مخالف چه از لحاظ غريزه جنسي و چه از لحاظ ارتباط عاطفي، آن‌ها به سمت ازدواج آسان سوق پيدا مي‌کنند اما متاسفانه، نسل‌هاي قبل، گاهي به دليل نداشتن مهارت‌هاي زندگي، دچار مشکلاتي مي‌شوند که سختگيرانه با ازدواج جوانان برخورد مي‌کنند که سختگيري آن‌ها، هم از نظر مناسبت‌ها و مراسم‌ها و مهريه و هم از نظر انتخاب است. يعني انتخاب بسيار سختگيرانه که بعضاً رويايي است و از طرفي، اين مسائل به دليل اين است که تعداد بچه‌ها در خانواده‌ها کم شده است و به همين دليل، خانواده‌ها هم به شدت به فرزندان خود وابسته هستند و به فرزندان خود سرويس مي‌دهند به اين دليل که تمامي امکانات براي فرزندان‌شان فراهم شود که همه اين‌ها آسيب زننده هستند.
اين روانشناس تصريح کرد: وقتي بچه نگاه مي‌کند که تا سنين ۲۴-۲۵ سالگي، از خانواده خود سرويس مي‌گيرد بعد از ازدواج از همسر خود متوقع و کمال‌گرا مي‌شود که همين کمال‌گرايي، باعث مي‌شود که بسياري از والدين براي بچه‌هاي خود يک ازدواج صد در صدي را ترسيم کرده و همه امکانات را از همان ابتداي زندگي طلب مي‌کنند.
کبيري گفت: يکي از آسيب‌هاي جدي که امروزه وجود دارد ترس از تنهايي والدين است چرا که وقتي والدين مهارت زندگي ندارند از تنهايي مي‌ترسند و سنگ‌اندازي‌هاي آن‌ها نيز بيشتر به خاطر همين تنهايي‌شان است. زيرا يا خودشان ازدواج موفقي نداشته‌اند و يا تک والد شده‌اند و حالا مي‌ترسند که فرزندشان از آن‌ها جدا شود و اين طبيعي است که بچه‌ها پس از ازدواج درگيري‌هاي زندگي خود را پيدا کنند و همين باعث ترس بسياري از والدين از ازدواج فرزندانشان مي‌شود.
اين روانشناس ادامه داد: بايد به والدين آموزش دهيم که نه تنها توقعات‌شان را کم کرده بلکه در مسير همسريابي به فرزند خود کمک کنند. اين در حالي است که مسئله‌اي هم که من هميشه با آن روبه‌رو هستم اين است که بچه‌ها از سنين ۱۴-۱۵ سالگي غريزه طبيعي دارند که خداوند در وجود آن‌ها قرار داده است و کم‌کم آماده ازدواج مي‌شوند و والدين بايد در اين ميان، از لحاظ رواني فرزندان خود را آماده اين موضوع مهم کنند.
وي افزود: اگر نگاهي به فرهنگ قديم بيندازيم مي‌بينيم که خانواده‌ها از به دنيا آمدن دختران‌شان، شروع به تهيه جهيزيه مي‌کردند و اگر اين موضوع را هم کنار بگذاريم، مي‌‌ديديم که از سنين ۹-۱۰ سالگي، يک طرحواره‌اي در ذهن دختر ايجاد مي‌شد که در آينده بايد ازدواج کند، شريک زندگي داشته باشد و خانواده براي او آمادگي ذهني ايجاد مي‌کردند و اين احساس‌ها، هم به دختر و هم به پسر براي مسئوليت‌پذيري آن ها کمک مي‌کرد.
کبيري تاکيد کرد: گاهي نگاه مي‌کنيم که در خانواده‌ها، پدر تا سن ۲۰-۲۵ سالگي دخترش، اگر براي او خواستگار بيايد آن را رد مي‌کنند و حتي به دخترشان اطلاع نمي‌دهند و بهانه‌جويي‌هايي مي‌کنند مثل اين که دخترم بايد تحصيلاتش را ادامه دهد و... که همه اين‌ها آمادگي‌هاي ازدواج را کم مي‌کنند و بعد، وقتي دختر وارد دانشگاه مي‌شود و به سن ازدواج مي‌رسد استرس و اضطراب‌ها بالا مي‌رود و مشاهده مي‌کند که هيچ مهارتي براي همسرداري و تشکيل يک زندگي ندارد.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره