سرمقاله جوان/ آرزوهای بلند و اقدامات کوتاه

روزنامه جوان/ « آرزوهاي بلند و اقدامات کوتاه » عنوان يادداشت در روزنامه جوان به قلم حسن رشوند است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
آقاي روحاني که دولتش در پايان راه قرار دارد، حرفهايي ميزند که مرغ سربريده را هم به خنده وامي دارد. روز پنج شنبه که روحاني براي افتتاح چند پروژه به صورت ويدئو کنفرانسي سخن ميگفت از آرزوهايي گفت که ميتوانست اصلاً آرزو نباشد و به راحتي تحقق يابد: «يکي از کارهايي که ميخواستم و انجام نشد، ورود قطار سريعالسير تهران- اصفهان و حتي تهران – مشهد بود. همه تلاش اين دولت از روز اول فعاليت تا آخرين روز اين بوده که مردم در زندگي، مشکلات کمتري داشته باشند». در همين افتتاحهاي پنج شنبه بود که روحاني باز فيلش ياد هندوستان کرد و با حسرت گفت: «اگر برجام ادامه پيدا ميکرد تا امروز ۲۰۰ هواپيماي جديد وارد کشور ميشد». اينها همه آرزوهايي بود که در طول اين چند سال، روحاني خواب آنها را البته با اتکا به برجام- نه اتکا به توان و قدرت داخلي - ميديد و تنها دليل بي عملي در طول اين سالها هم همين خوشبينيهاي کودکانه بوده است که او را از هر گونه اقدام براي تحقق وعدهها و آرزوها بازداشته است. اگر نبود اين خوشبيني کودکانه به برجام، حتماً امروز قطار سريعالسير با سرعت ۳۰۰ کيلومتر در ساعت در مسير تهران- اصفهان راه ميافتاد و شايد مشکلات همان ۲ تا ۵/۲ درصد مردمي هم که با هواپيما پرواز ميکنند حل ميشد.
از سخنان روحاني در همين چند روز باقي مانده از دولت دوازدهم ميتوان فهميد که او هنوز اصرار دارد و نميخواهد بداند مشکلات اساسي مردمي که کمرشان زير چرخ زندگياي که او و دولتش براي آنها درست کرده و خرد شده است، چيست؟
آقاي روحاني! آرزوهاي بلند شما پيشکش خودتان، شما آرزوهاي بسيار کوتاه اين مردم نجيب را نيز برآورده نکردهاي که هيچ، بلکه آنچنان بار سنگيني را بر گرده دولت بعد از خودگذاشتهاي که اميد برآوردن حداقلهاي آن با تلاشهاي شبانهروزي دولتمردان آينده هم در کوتاه مدت سخت به نظر ميآيد. وقتي شما اقتصاد کشور و راهحل مشکلات آن را در همين روزهاي پاياني دولت به جاي تکيه بر توانمنديهاي داخلي، به برجام و مذاکره با طرفهاي غربي گره ميزنيد، انتظار داريد قطار سريع السير راه اندازي و صنعت حمل و نقل کشور متحول شود! شما هنوز متوجه نيستيد وقتي آن سناتور امريکايي (مارک کرک) در جواب سؤال خبرنگاري که ميگويد تحريمهاي امريکا فشار به مردم وکودکان بي گناه ايراني ميآورد و آيا شما نميخواهيد در اين رفتار خود تجديد نظرکنيد، پاسخ ميدهد «اشکال ندارد غذا را از دهان انسانهاي بي گناه بيرون آوريم»، چيزي به نام برجام و بازگشت به آن که بتواند حداقلهاي حقوق مردم ايران را تأمين کند امري موهوم است. اين چه روحيه وادادگي است که شما هنوز در اين واپسين روزهاي حيات کاري و حيات سياسي خود با حسرت، چشم به برجام و برجام آفريناني از جنس سنارتورهاي امريکايي و اروپايي دوخته ايد؟!
آقاي روحاني آرزوهاي بلند فقط با گامهاي بلند و اقدامات شبانه روزي قابل تحقق است و نميتوان با هشت ساعت، ۱۰ ساعت کار و هزار کيلومتر دورتر از ساختمان پاستور، بحراني همچون آب خوزستان يا تعطيلي فلان کارخانه را مديريت کرد يا پشت دوربين با گفتن «علي برکت الله»پروژهاي را افتتاح کرد. آرزوهاي بلند، همت بلند و کار شبانه روزي ميطلبد که در طول اين سالها در شما و غالب کابينه شما وجود نداشت که از قضا جاهايي که برخي وزراي شما با اين همت و اراده پيش رفتند کارهاي درخور و بزرگي را رقم زدند که مطمئنيم شما در آن کمترين نقش را داشتهايد.
اما آقاي روحاني! ميراثي که شما براي دولت آقاي رئيسي به جا گذاردهاي ميراث شومي است. حداقل ميزان بدهي دو دولت شما به دولت سيزدهم که شامل بدهي به بانک مرکزي، بانکها و بدهي خارجي است رقمي حدود ۹۸۶ هزار ميليارد تومان است و اين براي دولتي که قرار است ساختارهاي بودجه اي، نظام مالياتي و ديگر نظامات حکمراني را اصلاح کند بسيار سخت خواهد بود. شما زمين سوخته تحويل نميدهي، بلکه زميني جزغال زده که براي احياي آن لازم است خاک آلوده به دولت شما از آن پاکسازي شده و خاک پاک و بدون تخم علفهاي هرز در آن باشد بايد جايگزين گردد تا شايد اين ويرانه اصلاح گردد.
دولت احمدي نژاد صرف نظر از شخصيت مسئله دار اين روزهاي او، به قول شما و دوستان اقتصادي تان در طول هشت سال ۷۰۰ ميليارد دلار درآمد داشته است و با اين درآمد، طرحهايي را در کشور اجرا کرد که دوست و دشمن به آن اذعان دارند و هيچگاه مردم با اين افزايش قيمت لجام گسيخته در دولت او - حداقل تا دو سال پاياني دولت دهم- مواجه نبودهاند. اما دولت شما که مدعي هستيد از درآمدهاي نجومي برخوردار نبوده تا پايان سال ۱۳۹۹ نزديک به ۴۵۰ ميليارد دلار درآمد داشته که حتما تا پايان دولت دوازدهم به رقم ۵۰۰ ميليارد دلار رسيده است، بفرماييد اقتصاد کشور را با اين درآمد، به کجا رسانده ايد؟ ايران براساس آمارهاي جهاني تا پايان ماه مي (۱۰ خرداد ۱۴۰۰) با رقم ۲/۴۶ درصدي پس از کشورهاي ونزوئلا، سودان، زيمبابوه، لبنان و سورينام بالاترين نرخ تورم را داشته است، شما که با تفکر اقتصادي «نئو کينز گراها» خواستيد اقتصاد کشور را شکوفا کنيد و براي اين ايده خود کتاب «امنيت ملي و نظام اقتصادي ايران»را دو سال قبل از رياست جمهوري با کمک اساتيد سياسي و اقتصادي ليبرال خود همچون نيلي، سريع القلم و... نوشته ايد و با بهرهگيري از جدول «سوآت» و مثلاً يک کار علمي، در ۸۲۵ صفحه به اين نتيجه رسيديد که مدل اقتصادي ايران ميتواند همان مدل «مينيارد کينز» باشد، چرا کشور را به ورطه سقوط با اين مدلها و اين درآمدها کشانديد. آقاي روحاني! مشکل از کاهش درآمدهاي ارزي نيست- نه اينکه کاهش درآمدهاي ارزي براي کشوري با ۸۵ ميليون جمعيت و سبک زندگي غلطي که دارد مشکل نباشد که هست-، ولي مشکل اساسي همانگونه که در برجام اتکا به غرب داشتيد، در مباحث اقتصادي هم اتکا به انديشههايي است که هيچ قرابتي با نظام اقتصادي اسلام و جمهوري اسلامي ندارد. وقتي «مينيارد کينز» که کعبه آمال و آرزوهاي شما رسيدن به نسخه پيشنهاددهنده اوست و او هم به صراحت ميگويد «حداقل تا يکصد سال آينده نميتوان از حرام بودن ربا سخن گفت»، نميتوان انتظاري جز اين، از وضعيت سپردهگذاري در بانکها داشت و با وجود تأکيد چند ده باره رهبر معظم انقلاب مبني بر اصلاح نظام بانکي، اين سيستم مريض و خانمانسوز توسط شما و تيم اقتصادي تان اصلاح شود.
اگر دولت آقاي رئيسي همت کند اين ساختار غلطي که شما و ديگران در حوزه اقتصاد آن را بنيان نهاده ايد اصلاح کند، کار بزرگي کرده است و اين نيازمند نگارش يک کتاب قطور جمع آوري شده و بي ربط براي نظام اقتصادي ايران ندارد، بلکه نيازمند اصلاح ساختارها و رويهها در نظام مالياتي، نظام پولي و بانکي، نظام بودجه ريزي کشور و ديگر نظاماتي دارد که شما و ديگران نتوانستيد يا بهتر است گفته شود نخواستيد آن را انجام دهيد. اين آرزوي بزرگي است که اميد به برآورده شدن آن داريم که اگر چنين شد، هم خط سريع السير قطار به حرکت در ميآيد، هم چرخ سانتريفيوژها ميچرخد، هم چرخ زندگي مردمي که هشت سال دل به وعدههاي دروغين شما بسته بودند و امروز گرفتار چنين وضعيتي شدهاند که در قوت لايموت خود ماندهاند.