نقش فقر در بچه فروشی
آفتاب يزد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
در اين مدت اتفاقات عجيب زيادي در کشور رخ داده است از پديده کانکس خوابي و دو خانواده در يک خانه زندگي کردن که بگذريم شاهد فروش نوزادان توسط مادرانشان هستيم.
مادراني که براي زندگي بهتر فرزندان خود را قرباني ميکنند و در ازاي مبلغي فرزند تازه متولد شده خود را به شخص ديگري ميدهند.در اين ميان برخي از بيمارستانها نيز به اين امر کمک ميکنند و براي مادران مشتري پيدا ميکنند. اين اتفاق درصورتي در جامعه ما رخ ميدهد که مشکلات اقتصادي کمر خانوادهها را ميشکند.عدم توان مالي از سوي خانوادهها باعث شده تا دست به چنين کاري بزنند.
> نقش فقر فرهنگي و اقتصادي در بچه فروشي
مصطفي اقليما رئيس انجمن علمي مددکاري ايران به خبرنگار ما در چرايي خريد و فروش نوزاد ميگويد: ما هميشه دنبال معلول گشتهايم و هيچ وقت دنبال يافتن علتها نبوديم و در اين موضوع هم هيچکس علاقمند به فروختن فرزند خود نيست.وي با بيان اينکه در همه جاي دنيا توسط دولتها از خانوادههاي فقير حمايت ميشود تا چنين اقدامي نشود، ميافزايد: متاسفانه زيرساختهاي فرهنگي کشور ما همپاي زيرساختهاي اقتصادي از وضعيت مناسبي برخوردار نيست اگر کودکي از شيرخوارگاه وارد يک خانواده شود نگاه فاميل به اين کودک شکل ديگري است و اين شيوه رفتار حتي تا بزرگسالي او ادامه دارد. پدر علم مددکاري ايران تصريح ميکند: بايد نگاه بهتري به فرزندخواندگي داشته باشيم در واقع کسي که تنها فرزند را به دنيا آورده مادر نيست بلکه مادر واقعي کسي است که فرزند را بزرگ و تربيت ميکند. وي با تاکيد بر اينکه در ايران خانوادهها تنها علاقمند به گرفتن نوزاد هستند، ميگويد: در حالي که در ديگر نقاط دنيا حتي نوجوانان ۱۵ يا ۱۶ ساله را هم به فرزندي قبول ميکنند و هيچکس از آن فاميل اسم بچه پرورشگاهي يا سرراهي به او نميدهد. اقليما خاطرنشان ميکند: در ديگر نقاط دنيا حتي خانوادههايي که فرزند دارند کودکان پرورشگاهها را به فرزندخواندگي ميگيرند و همه اينها مشکلات فرهنگي ماست که کودک پرورشگاهي بيگناه محکوم مادامالعمر است حتي در ازدواجشان هم مشکلات عديدهاي دارند.
> دلايل فرزند فروشي بايد مشخص شود
وي با بيان اينکه نگاه فرهنگي جامعه را نميتوانيم با تصويب قانون تغيير دهيم، ميگويد: بايد ببينيم دلايل فروش نوزاد چيست، هيچ پدر و مادري حاضر نيست فرزند خود را بفروشد چرا که اگر فرزندان متعددي هم داشته باشد آن فرزند فروخته شده را از ياد نميبرد وقتي علتها را جستجو نميکنيم تنها مادر را محکوم ميکنيم در حالي که بايد سيستم يک جامعه را متهم کنيم که باعث چنين اقدامي شده است. اين نظريهپرداز حوزههاي اجتماعي تصريح ميکند: اگر دليل اين امر فقر است بايد به وضع اين افراد رسيدگي کرد اگر اين فرزند محصول رابطه غلطي است هم به هر حال به دنيا آمده و بايد امکان شناسنامه گرفتن به نام پدر او باشد و اين مشکلات را که خود کودک در آن دخيل نبوده با رفتارهاي غلط آينده بر سر او نکوبيم به دليل همين نگاههاي فرهنگي و سيستم غلط جامعه اگر والدي اين فرزند را چه نگه دارد چه بفروشد در هر دو صورت تحمل شرايط هر دو مورد از بين برنده است. وي با اشاره به اينکه برخوردهاي غلط سيستم دولتي مهمترين عامل اين فرزند فروشي است، ميافزايد: در چنين اقدامي تنها پدر و مادر را متهم ميکنند آيا فروش کليه و کبد و قرنيه چشم را در جامعه نميبينيم؟ چرا بايد جامعهاي به اين نقطه از تنزل برسد؟ چرا نبايد علت اين موضوعات را جستجو کنيم و فقط افراد را متهم ميکنيم، بايد شرايط اين افراد را درک کرد و درصدد تغيير آن برآمد.
> دولتها مقصر ايجاد فرزند فروشي در بين خانواده ها
اقليما با اشاره به اينکه سيستم اجرايي دولتها وضعيت خانوادهها را رقم ميزند، خاطرنشان ميکند: با يک يارانه ۱۰۰ يا ۲۰۰هزار توماني کميته امداد يا بهزيستي آن هم در چنين شرايط وحشتناک تورمي زندگي کسي نميچرخد، دولتهاي ما همواره درصدد مخفي کردن آسيبها و معضلات اجتماعي بودهاند علاقمند به ديدن کودکان کار يا افراد معتاد و کارتن خواب نيستيم در حالي که سياست همين دولتها چنين نمودهايي در جامعه داشته است. وي با بيان اينکه شرايط اقتصادي در فروش نوزاد بسيار موثر است، ميگويد: امروز حتي خانوادههايي که درآمد دارند در نيازهاي اوليه فرزندان خود ماندهاند هزينه تنها پوشک يک نوزاد را حساب کنيد مبلغ سرسامآوري است، بسياري از والديني که فرزندان خود را به ديگران ميدهند علاقمند به خوشبختي او و زندگي نکردن در فقر کودکشان هستند. رئيس انجمن علمي مددکاري ايران در پايان اظهار داشت: بسياري از خانوادهها به واقع توان نگهداري کودک را ندارند چرا که مشکلات اقتصادي زيادي دارند و اينکه فرزند خود را به ديگري ميدهند به واقع از خود گذشتگي زيادي ميخواهد و اين مادران با تمام دردي که ميکشند اما خوشحال هستند که فرزندانشان وضع بهتري در زندگي داشته باشند.