"کانال سوئز"، قلب چهار راه خاورمیانه

ايسنا/متن پيش رو در ايسنا منتشر شده و بازنشر آن در آخرين خبر به معناي تاييدش نيست
کانال سوئز مهمترين کانال در جهان از نظر جغرافياي سياسي و تجاري است که کوتاهترين مسير ارتباط نيمکره شرقي به غربي در تجارت دريايي را فراهم ميکند.
سيد حبيب الله وکيل زاده/ همواره نقاط استراتژيک و سوقالجيشي در جهان مورد مناقشه کشورهاي مختلف و به ويژه قدرتهاي بزرگ در طول تاريخ بوده، به طوري که اين مناطق از نظر اقتصادي، سياسي، نظامي يا مذهبي داراي اهميت زيادي هستند. کشورهاي کوچکي نيز که در همسايگي يک نقطه استراتژيک هستند از نظر قدرتهاي بزرگ داراي اهميت ژئوپليتيکي ميشوند، چرا که با تسلط بر اين کشورها ميتوانند به قدرتهاي رقيب فشار وارد کنند.
يکي از اين نقاط سوقالجيشي که همواره مورد طمعورزي قدرتهاي بزرگ بوده است "کانال سوئز" است. کانال سوئز، آبراهي ساختگي در مصر به درازاي ۱۹۲ کيلومتر است که درياي مديترانه را به درياي سرخ پيوند ميدهد و از نظر تجارت دريايي و برتري نظامي از اهميت خاصي برخوردار است.
براي بررسي بيشتر دلايل اهميت کانال سوئز در جهان، ايسنا با محمدعلي بصيري-استاد علوم سياسي و روابط بينالملل دانشگاه اصفهان به گفتوگو پرداخت که در ادامه ميخوانيد:
داريوش، دستور توسعه کانال سوئز را داد
بصيري با بيان اينکه در وهله اول بايد به سير تاريخي کانال سوئز توجه کنيم، گفت: اين کانال سابقه چند هزار ساله دارد و آغاز احداث کانال به زمان فراعنه مصر بر ميگردد که البته نيمه کاره آن را رها کردند. سپس در دوره داريوش که خاورميانه در اختيار هخامنشيان قرار داشت اين پادشاه براي آباد کردن و توسعه امپراتوري خود دستور داد که روي کانال سوئز کار کنند و براي اين منظور يکي از فرماندهان نيروي دريايي هخامنشي مأمور تکميل اين کانال شد که البته کانالي که در زمان هخامنشان ساخته شد مانند کانال فعلي نبود و تنها درياي سرخ را به سوئز متصل ميکرد.
وي افزود: احداث اين کانال در زمان داريوش سبب شد که تجارت سرزمينهاي شرق و غرب امپراتوري هخامنشي تسهيل شود و تا قرن ۱۹ ميلادي که بعد از انقلاب صنعتي تجارت دريايي تقويت شد فردي به نام "فرديناند دولسپس" فرانسوي که کنسول اين کشور در مصر و يک مهندس مجرب بود ابتکار ساخت کانال سوئز به شکل فعلي را در سال ۱۸۶۹ مطرح کرد و قراردادي را با حاکم مصر در اين خصوص بست تا به شکل مشترک اين کانال ساخته شود. بعد از ۱۰ سال چيزي حدود ۱۹۲ کيلومتر کانال احداث ميشود و درياي سرخ را به درياي مديترانه متصل ميکند و تحول بزرگي رخ ميدهد.
اين کارشناس روابط بينالملل، گفت: البته بعد از اين تحول مالکيت کانال و سهام آن به شرکتهاي فرانسوي و بريتانيايي فروخته ميشود و تا سال ۱۹۵۶ که جمال عبدالناصر در مصر سر کار ميآيد درآمد عمده کانال به جيب شرکتهاي فرانسوي و بريتانيايي ميرود که اين امر سبب نارضايتي در مصر ميشود و در نتيجه ناصر بحث ملي شدن کانال سوئز را مطرح ميکند.
ملي شدن کانال سوئز تحت تاثير ملي شدن صنعت نفت در ايران
بصيري با بيان اينکه ملي شدن صنعت نفت در ايران توسط دکتر مصدق موج بزرگي را در خاورميانه ايجاد کرد، تصريح کرد: جمال عبدالناصر همين ايده را از ملي شدن صنعت نفت در ايران ميگيرد و خواهان ملي شدن کانال سوئز که در خاک مصر است ميشود. اين امر سبب درگيريهايي ميشود و با جدي شدن بحث ملي شدن کانال سوئز، ارتشهاي فرانسه، انگلستان و اسرائيل به مصر حمله ميکنند و ارتش مصر که در اين زمان متحد شوروي است عملاً با ورود نيکيتاخروشچف- رهبر شوروي به اين موضوع و اولتيماتوم او به طرفهاي حمله کننده به مصر، جنگ متوقف و کانال سوئز ملي ميشود.
وي ادامه داد: بعد از اين تاريخ دو جنگ ميان اسرائيل و مصر بر سر حق کشتيراني در کانال سوئز رخ داد. از سال ۲۰۱۴ نيز کانال سوئز توسعه بيشتري پيدا کرد که به اين ترتيب حرکت کشتيهاي تجاري از شرق به غرب و از غرب به شرق ميسر شد.
۱۳ درصد تجارت جهاني از طريق کانال سوئز
اين استاد علوم سياسي و روابط بينالملل دانشگاه اصفهان، گفت: هماکنون ۱۳ درصد تجارت جهاني از طريق کانال سوئز انجام ميشود و براي مثال در سال ۲۰۱۴ اين کانال براي مصر ۵ ميليارد دلار درآمدزايي داشته که بعد از گردشگري، کانال سوئز بيشترين درآمد را براي اين کشور داشته است و با افتتاح کانال دوم سوئز در سال ۲۰۲۳پيشبيني ميشود مصر بتواند حدود ۱۳.۵ ميليارد دلار درآمد کسب کند.
بصيري با بيان اينکه اهميت استراتژيک کانال سوئز از سه جهت است، افزود: نخستين دليل اهميت اين کانال اهميت جغرافيايي و سياسي آن است. در واقع کانال سوئز پل ارتباط ميان شرق و غرب است به اين معنا که کوتاهترين مسير ارتباط نيمکره شرقي به غربي در تجارت دريايي را فراهم ميکند و به نوعي ميتوان گفت کانال سوئز قلب چهار راه خاورميانه است که حمل و نقل دريايي را ميان چهار قاره اروپا، آسيا، افريقا و اروپا برقرار ميکند.
وي ادامه داد: شايد کمتر گذرگاه آبي در دنيا را بتوان پيدا کرد که چنين جايگاهي داشته باشد و بدون شک کانال سوئز از نظر جغرافياي سياسي جايگاه اول را دارد. اهميت بعدي اين کانال از نظر تجاري- اقتصادي است، امروز بيش از ۹۰ درصد تجارت جهاني از طريق دريا و راههاي استراتژيکي که در اين حوزه وجود دارد انجام ميشود که در اين ميان کانال سوئز کاربرديترين مسير در تجارت دريايي است که هم مسير تجارت را کاهش داده و هم زمان و هزينههاي آن را.
افزايش هزينه تجارت جهاني با بسته شدن کانال سوئز
اين کارشناس روابط بينالملل، گفت: اگر کانال سوئز بسته شود کشتيهاي تجاري مجبور هستند به سمت "دماغه اميد نيک" بروند که در نتيجه بيش از ۲۰ درصد به هزينههاي تجارت جهاني افزوده ميشود. اين امر دست برتر را در تجارت دريايي به کانال سوئز و مصر داده است و حساسيت جهاني همچنان روي اين کانال وجود دارد.
بصيري اظهار کرد: سومين اهميتي را که براي کانال سوئز ميتوان برشمرد از نظر جايگاه استراتژيک و نظامي است که به دليل گلوگاه تجارت بينالمللي آن، قدرتها همواره در صدد بودهاند که مالک اين کانال باشند يا مديريت آن را در اختيار داشته باشند. از گذشته فرانسه و انگليس بر سر تصاحب آن با يکديگر رقابت داشتند که جنگ ملي شدن کانال آنان را از اين رقابت دور کرد. سپس شورويها که متحد مصر بودند به دليل حضور در مصر و سوريه در کانال سوئز حضور نظامي داشتند که اين امر سبب شد آمريکاييها نيز با آنان بر سر تسلط و مديريت اين کانال رقابت کنند.
افول قدرت بريتانيا با از دست دادن کانال سوئز
وي افزود: بعد از کودتا در مصر و رخ دادن جنگ ميان اسرائيل و مصر که سبب شد مصر در مذاکرات کمپ ديويد به سمت آمريکا برود يکي از اهداف کليدي در بازي شوروي و آمريکا تسلط بر کانال سوئز بود و اين دو کشور سعي داشتند متحد مصر باشند چون کشوري که متحد مصر باشد به نوعي کنترل و مديريت آن کانال را از طريق دولت مصر ميتواند در اختيار داشته باشد. حتي اسرائيليها که درگير جنگ با مصر بودند سعي در حضور موفق تجارت دريايي از طريق کانال سوئز داشتند که به اين هدف هم رسيدند.
اين استاد علوم سياسي و روابط بينالملل دانشگاه اصفهان، يادآور شد: به هر حال اين جمله معروف براي کانال سوئز مطرح است که انگلستان وقتي کنترل کانال سوئز را از دست داد قدرت جهاني آن نيز رو به افول گذاشت. اين موضوع نشان ميدهد که اين کانال از نظر استراتژيک چقدر اهميت دارد که وقتي يک قدرت بزرگ جهاني کنترل بر آن را از دست ميدهد قدرت بينالمللي آن نيز رنگ ميبازد.
افزايش اهميت کانال سوئز در آينده
بصيري با بيان اينکه در زمان حاضر نيز اين رقابت براي تسلط بر کانال سوئز ميان قدرتها ادامه دارد، گفت: هماکنون دولت مصر به عنوان يک دولت مستقل بر کانال سوئز مسلط است و مصر با هر قدرتي که ائتلاف نظامي و امنيتي دارد عملاً از طريق آن قدرت جهاني نظارت و کنترل بر روي کانال را انجام ميدهد. بعد از مذاکرات کمپ ديويد مصر متحد اسرائيل و آمريکا شد و امروز از طريق اين ارتباط کانال سوئز به طور غير مستقيم توسط اين دو دولت مديريت و کنترل ميشود.
وي ادامه داد: البته در حرکتهاي اخير که براي مدتي "اخوان المسلمين" در مصر قدرت گرفتند اين گروه قصد داشت پيمانهاي مصر با آمريکا و رژيم صهيونيستي را ملغي کند که بعد از کودتاي "سيسي" در مصر اين خواسته اجرايي نشد و اين کشور متحد استراتژيک آمريکا باقي ماند. کشورهايي مانند روسيه، ايران، چين و هند به شکل آزاد از کانال سوئز استفاده ميکنند و با سهم ترانزيتي که به دولت مصر ميدهند از مزاياي اين کانال بهره مند ميشوند، اما کنترل و سلطهاي که مد نظرشان باشد به اين راحتي در اختيار آنان قرار نميگيرد.
اين استاد علوم سياسي و روابط بينالملل دانشگاه اصفهان با بيان اينکه اهميت کانال سوئز نسبت به گذشته بيشتر هم ميشود، خاطرنشان کرد: اگر مسيرهاي تجاري اين کانال دو طرفه شود اهميت تجاري و نظامي آن چند برابر ميشود که تا سال ۲۰۲۳ قرار است کانال دوم سوئز احداث شود.