4 وضعیت استثنایی برای افغانستان

عصر ايران/متن پيش رو در عصر ايران منتشر شده و بازنشر آن در آخرين خبر به معناي تاييدش نيست
رضا غبيشاوي/ حمله طالبان به کابل و سرنگوني بدون مقاومت حکومت "جمهوري اسلامي افغانستان"، اين کشور را در شرايط عجيب و غريب يا شايد بي مشابه روبه رو کرده است. 4 ويژگي عجيب اين روزهاي افغانستان را مي توان اينگونه برشمرد.
1- بدون دولت
افغانستان هم اکنون کشور بي دولت است و نوعي خلاء قدرت و بلاتکليفي در اين کشور ديده مي شود. معمولا کشورها به هنگام سرنگوني حکومت مستقر در کودتا، انقلاب، شورش، جنگ داخلي، حمله خارجي يا ... ممکن است براي مدت زمان اندکي دچار خلا قدرت شوند اما به سرعت پر مي شود. به عنوان مثال در انقلاب 57، با سقوط حکومت شاهنشاهي ايران در 22 بهمن، دولت موقت که قبل از اين تاريخ ايجاد شده بود؛ مسووليت اداره کشور را برعهده گرفت.
در حمله امريکا به عراق در سال 2003، با سرنگوني حکومت جمهوري عراق به رياست صدام حسين، آمريکا رسما اين کشور را تحت اشغال خود اعلام کرد و ابتدا براي آن حاکم نظامي و سپس حاکم غيرنظامي تعيين کرد.
در مصر با استعفا و کناره گيري حسني مبارک از رياست "جمهوري عربي مصر"، او اداره کشور را به دست شوراي عالي نظامي کشور سپرد. در انقلاب ليبي، مخالفان، دولت موازي تشکيل دادند و بعد از سرنگوني حکومت قذافي، دولت مخالفان، اداره امور کل کشور را به دست گرفت. در افغانستان هيچ يک از اين موارد ديده نشد و از زمان سرنگوني حکومت جمهوري اسلامي در افغانستان تاکنون که در هفته دوم هستيم، از برقراري دولت خبري نيست.
2- هيچ کشوري، به رسميت نمي شناسد
تشکيلات فعلي اداره کننده افغانستان يا طالبان يا امارت اسلامي افغانستان از سوي هيچ کشوري در جهان تاکنون به رسميت شناخته نشده است. دولت سابق طالبان در افغانستان که بين سال هاي 1996 تا 2001 قدرت را در دست داشت و در نهايت در حمله امريکا در سال 2003 سرنگون شد؛ تنها از سوي 3 کشور امارات، پاکستان و سعودي به رسميت شناخته شده بود اما هم اکنون هيچ کشوري تشکيلات اداره کننده افغانستان را به رسميت نمي شناسد.
اين وضعيت براي کشوري به بزرگي و اهميت افغانستان بي مانند است. علاوه بر اين، هيچ کشوري درباره مالکيت بر افغانستان نيز، ادعايي ندارد.
هم اکنون کشوري مانند قره باغ يا آرتساخ، اعلام استقلال کرده و از سوي دولت اين کشور هم اداره مي شود اما هيچ کشور عضو سازمان ملل در جهان آن را به رسميت شناخته نشده است. تنها دو کشور آبخازيا و اوستياي جنوبي (اين دو کشور عضو سازمان ملل متحد نيستند) آن را به رسميت مي شناسند. کشور آذربايجان هم مي گويد اين منطقه، بخشي از اين کشور است.
همچنين کشورهايي وجود دارند که هنوز عضو سازمان ملل متحد نيستند و از سوي اندک شماري از کشورهاي جهان به رسميت شناخته مي شوند و معمولا کشور ديگري، آن را بخشي از خاک خود مي داند. مانند کشور قبرس شمالي که در جهان تنها ترکيه آن را به رسميت مي شناسد و کشور قبرس اروپايي (قبرس جنوبي که عضو اتحاديه اروپاست) آن را بخشي از خاک کشور خود مي داند.
کشورهايي مانند آبخازيا و اوستياي جنوبي که عضو سازمان ملل متحد نيستند و تنها روسيه و چند کشور معدود مثل سوريه و ونزوئلا و نيکارآگوئه آنها را به رسميت مي شناسند اما گرجستان مي گويد اين دو منطقه، استان هاي شمالي اين کشور هستند. تايوان با نام رسمي جمهوري چين و متفاوت از جمهوري خلق چين ديگر مورد است که تنها 16 کشور جهان آن را به رسميت مي شناسند.
کوزوو هم نام کشور اسلامي است که گرچه عضو سازمان ملل متحد نيست اما از سوي 110 کشور جهان از جمله قدرت هاي غربي (شامل امريکا و اروپايي ها) به رسميت شناخته شده است. کوزوو از صربستان جدا شده اما کشور صربستان اين استقلال را به رسميت نمي شناسد و همچنان آن را استان جنوبي خود مي داند.
در يمن هم دو دولت وجود دارد. دولت حوثي ها (انصارالله) که قدرت را در پايتخت (صنعا) به دست گرفته و دولت تشکيل داده اما تنها از سوي 2 کشور جهان (ايران و سوريه) به رسميت شناخته مي شود. اين دولت مورد حمايت ايران است. دولت دوم مستقر در بندر عدن در جنوب يمن که از سوي سازمان ملل متحد و بقيه کشورهاي جهان، به رسميت شناخته مي شود.
قبلا، هنگامي که داعش (دولت خلافت اسلامي در عراق و شام) نيز دولت تشکيل داده بود اين دولت از سوي هيچ کشوري در جهان به رسميت شناخته نشد.
3- سفارتخانه هاي بلاتکليف
سفارتخانه هاي افغانستان در ساير کشورها، در بلاتکليفي به سر مي برند. نه به طالبان (امارت اسلامي افغانستان) پيوسته اند نه دولت جمهوري اسلامي افغانستان باقي مانده است تا آنها به عنوان نماينده اين دولت کار کنند و نه مي توانند ويزاي افغانستان صادر کنند چون همه ورودي ها و خروجي هاي افغانستان به جز فرودگاه کابل در کنترل طالبان است.
در اين زمينه مي توان به 2 مثال اشاره کرد. وقتي صدام به کويت حمله کرد خانواده حاکم (آل صباح) شامل امير و وليعهد و شماري از وزيران به سرعت به خاک سعودي فرار کردند و دولت در تبعيد کويت را در شهر "عرعر" در شمال سعودي شکل دادند. همزمان همه سفارتخانه هاي کويت در ديگر کشورها ضمن حفظ ارتباط با دولت در تبعيد کويت، به کار خود ادامه دادند و از جمله مهمترين کار آنها، حمايت از شهروندان کويتي فراري در کشور ميزبان بود.
در انقلاب ليبي در سال 2011 هم تقريبا همه سفارتخانه هاي اصلي به دولت مخالفان پيوستند که از جمله مي توان به جدايي سفير معروف دولت قذافي در سازمان ملل متحد (عبدالرحمن شلقم) و پيوستن او به دولت مخالفان اشاره کرد.
وي در نشست شوراي امنيت سازمان ملل درباره ليبي، از دخالت نظامي خارجي براي حمايت از مخالفان قذافي و جلوگيري از سرکوب خونين مخالفان و مردم معترض توسط ارتش قذافي سخنراني کرد.
در نشست هاي اخير شوراي امنيت سازمان ملل متحد بعد از سقوط کابل به دست طالبان، نماينده افغانستان در سازمان ملل در سخناني در شوراي امنيت خواستار سختگيري جامعه جهاني در برابر طالبان و خودداري از به رسميت شناختن آنها شد.
4- حکومت بدون رئيس
شايد بتوان افغانستان را تنها کشور جهان دانست که هم اکنون رئيس ندارد. مشخص نيست عالي ترين مسوول يا مقام در اين کشور کيست. اشرف غني رئيس جمهور خلع شده از قدرت، به امارات فرار کرد و در اين کشور به سر مي برد و ادعايي در اين باره ندارد. "هبتالله آخوندزاده" رهبر طالبان يا امارت اسلامي افغانستان هم ادعايي درباره رهبري يا رياست بر افغانستان يا حکومت يا دولت فعلي در اين کشور ندارد.
افغانستان نه تنها رئيس يا عالي ترين مقام ندارد بلکه مدعي اين سمت را هم ندارد. اشرف غني که به امارات فرار کرده ادعايي درباره اينکه همچنان رئيس جمهوري است ندارد. کشورهاي ديگر هم او را به عنوان رئيس جمهوري به رسميت نمي شناسند. هم اکنون تنها معاون رئيس جمهور سابق مستقر در منطقه پنجشير با انتشار يک توييت، خود را سرپرست رياست جمهوري افغانستان دانست اما ديگر خبري از فعاليت هاي او به اين عنوان نشد.