آقای رئیسی! دولت سوم احمدینژاد تشکیل دادید

آرمان ملي/متن پيش رو در آرمان ملي منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
انتصــــابـات دو روز اخير سيدابراهيم رئيسي از نگاه خيليها مهر تاييدي بر همان مسيري است که دولت احمدينژاد ميرفت. رئيسي که قبل از اين هم با انتخاب برخي وزرا خيليها را مايوس کرد به نحوي که برآوردها نشان ميداد بيش از پنجاه درصد وزراي او از مديران يا وزراي احمدي نژاد بودند و از همين رو نيز مورد انتقاد بسياري قرار گرفت اکنون بار ديگر نشان داده که کما فيالسابق تصميم دارد تا روي ديوار لااقل منتسبان به احمدي نژاد يادگاري بنويسد. احکام پياپي او موجي از ترديدها درباره ادامه اين روند را به همراه داشته است. يکي از اين چهرهها سيد صولت مرتضوي است. رئيسي وي را به سمت معاون اجرائي خود و البته سرپرست نهاد رياست جمهوري برگزيده است اين درحالي است که مرتضوي در دوران احمدينژاد معاون سياسي وزير کشور آن هم در سالهاي 88 به بعد بود. البته ناگفته نماند مرتضوي مديرعامل سازمان اوقاف آستان قدس هم بوده و احتمالا رئيسي که پيشتر نيز از نزديکان و دوستانش در آستان قدس و قوه قضائيه براي انتخاب برخي از سمتهاي خاص دولت خود استفاده کرده بود اينبار هم احتمالا بهواسطه همين سابقه مرتضوي در آستان قدس وي را انتخاب کرده است. ادعا ميشود که البته نام مرتضوي هم در ليست تحريميهاي غرب بوده است. فرهاد رهبر يکي ديگر از مديران دوران احمدينژاد است که اکنون به سمت دستيار اقتصادي رئيسجمهور منصوب شده است. او رئيس دانشگاه تهران در دوران دولتهاي نهم و دهم بود البته که انتصاب وي به اين سمت ميتواند عرصه سياسي و موقعيتي را بر مخبر معاون اول رئيسي هم تنگتر کند. چراکه رئيس دولت سيزدهم بعد از حکم قابل تاملي که به محسن رضايي بهعنوان معاون اقتصادي خود داد اکنون به سراغ يکي ديگر از چهرههاي مدعي رفته و رهبر را کنار مخبر گذاشته است. اين در حالي است که بعد از انتصاب محسن رضايي به عنوان معاون اقتصادي بسياري اين مطلب را بيان کردهاند که اين انتخاب باعث ميشود تا اين دو در ادامه راه به مشکل بربخورند و احتمالا رقابت بر سر جايگاه و اينکه چه کسي بيشتر از آن ديگري است مخبر را به حاشيه ببرد، حال آنکه انتخاب شخصي مثل رهبر هم بر اين گمانهزنيها ميافزايد. رئيسي براي انتخاب استاندار خوزستان هم به سراغ يک مدير ديگر در دولتهاي نهم و دهم رفته است. صادق خليليان. معاون برنامه ريزي و امور اقتصادي وزارت جهاد کشاورزي و عضو شوراي بيمه مرکزي کشور به عنوان نماينده اين وزارتخانه در دولت نهم و نيز وزير جهاد کشاورزي و عضو شوراي پول و اعتبار در دولت دهم. خليليان البته خودش جزو نامنويسي کنندگان انتخابات 1400 بوده است. ميثم لطيفي نام ديگري در ميان انتصابهاي اخير رئيسي است. او معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان امور اداري و استخدامي کشور شد.
ميگويند لطيفي، از مهرماه ۹۵ رئيس دانشکده معارف اسلامي و مديريت دانشگاه امام صادق بوده است. او همچنين، سابقه مدير مسئولي و عضويت هيأت تحريريه فصلنامه مديريت جهادي را نيز در کارنامه خود دارد! اما انتخابهاي ديروز نيز دراين زمينه بسيار بحث برانگيز بودهاند. در يک انتصاب، «اکبر نيکزاد»، برادر علي نيکزاد وزير احمدينژاد و نائب رئيس مجلس، رئيس بنياد مسکن شد! وي، قبلا شهردار اردبيل بود. علي نيکزاد هم از روساي اصلي ستاد ابراهيم رئيسي در انتخابات بود. البته خيليها از شخص علي نيکزاد نيز بهعنوان يکي از اعضاي کابينه سخن به ميان ميآوردند اينکه او يا معاون اول دولت ميشود يا با توجه به سابقهاش در وزارت راه و شهرسازي دولت احمدينژاد وزير راه. اما در نهايت علي نيکزاد در مجلس ماند و به جايش اکبر رئيس بنياد مسکن شد. پيش از نيکزاد، محمدرضا تابش رياست بنياد مسکن انقلاب اسلامي را به مدت ۱۶ سال بر عهده داشت که چندي پيش بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت. اما اوج رسانهاي شدن اين انتخابها، انتصاب مديرعامل خبرگزاري دولت ايرنا بود. کاوه اشتهاردي. چهره معروف دولتهاي نهم و دهم در حوزه رسانه. مديرعامل موسسه مطبوعاتي ايران در آن زمان و حاميان آن وقتهاي احمدي نژاد. حالا «محمدمهدي اسماعيلي»، وزير ارشاد در حکمي مديرعامل جديد خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران را منصوب کرد. وي کاوه اشتهاردي را بهعنوان مديرعامل جديد ايرنا منصوب کرد. کاوه اشتهاردي، از جمله افراد رسانهاي نزديک به سيد ابراهيم رئيسي در انتخابات 1400 بود. به صورت کلي انتصابات بازهم نشان از همان مسير آشناي دولتهاي نهم و دهم داد. نکته اينکه امروز در کابينه رئيسي کساني وزير يا سمتهاي بالايي دارند که در دولت احمدينژاد جزو مديران مياني و رده پايين تراز وزارت بودند و اين خود بر شگفت آور بودن اين انتخابها صحه ميگذارد. هرچند که برخي اقدامات مثل برخي سفرها و ديدارهاي او را نيز با دوران وي مقايسه ميکنند. هر چه هست اينکه بازهم مديران احمدينژادي در جلب حمايت رئيسي موفق عمل کردند و شايد هم بايد از قبل چنين گمانه زنيهايي هم ميشد. به هر حال بخشي از انتخابهاي رئيسي همچنان حول مديران سابق دولتهاي نهم و دهم، ياران و همراهانش در آستان قدس و قوه قضائيه ميچرخد. همه اينها در حالي است که وقتي عدهاي از حضور برخي چهرهها در ستاد انتخاباتي او هشدار داده و در مورد اين نوع گرايش هشدار ميدادند او اعلام ميکرد که افراد در ستادهاي من قرار نيست که نقشي در کابينه داشته باشند، و کابينه و مديران دولت برآيند ستاد انتخاباتي من نيستند آنچه که مشخص است اينکه مديران دولتهاي نهم و دهم در دولت سيزدهم دست بالا را در تصاحب صندليهاي مديريتي دارند.