نماد آخرین خبر

سرمقاله آفرینش/ ارتقای سطح مذاکرات به مسائل فراهسته‌ای

منبع
آفرينش
بروزرسانی
سرمقاله آفرینش/ ارتقای سطح مذاکرات به مسائل فراهسته‌ای
آفرينش/ «ارتقاي سطح مذاکرات به مسائل فراهسته‌اي» عنوان يادداشت روز روزنامه آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: هفته گذشته و هفته جاري را بايد از ديپلماتيک ترين روزهاي پرونده هسته‌اي کشورمان دانست. مذاکرات جدي و مستقيم با آمريکا و گفتگو‌هاي دوجانبه با ديگراعضاي 1+5 از مهمترين رايزني‌هاي هسته‌اي کشور بود که مواضع طرفين را به شفافيت بيشتري ترغيب کرد و خواسته‌هايشان را مشخص نمود. مهمترين دستاورد اين مذاکرات مشخص شدن عزم مذاکره کنندگان براي رسيدن به يک توافق جامع بود. همه مصمم هستند تا به يک توافق خوب دست پيدا کنند. اگرچه هنوز اختلافات مهمي ميان موضع ايران و گروه 1+5 وجود دارد، اما اين اميد هست که بتوان به نتيجه‌اي مطلوب دست پيدا کرد، هرچند کارساده‌اي نيست. تمرکز مذاکره کنندگان براين است که حتي‌المقدور تا ضرب‌الاجل 20 ژوئيه به يک توافق خوب برسند و اينکه بحثي درمورد فرصت شش ماهه به طور جدي مطرح نيست خود ادله‌اي بر نيت مثبت طرفين مي باشد. علت خوشبيني به سرانجام رسيدن مذاکرات تا پيش از پايان زمان شش ماهه، رفتن و پرداختن به مرحله‌اي فراهسته‌اي است که غرب به دنبال آن مي‌باشد. در نهايت غرب مجبور است پرونده هسته‌اي ايران را به نوعي به پايان برساند، چون درطي اين مدت بر عزم جدي ايران براي حل اين مناقشه واقف شده و اطمينان نسبي درمورد صلح آميز بودن فعاليت‌هاي ايران به دست آورده است. لذا طولاني شدن اين پرونده جز اتلاف وقت و انرژي سياسي، دستاورد جدي ديگري نخواهد داشت. چون اولويت‌هاي مهمتر و حساس‌تر وجود دارد که مي‌تواند موضوع مذاکره و همکاري ميان ايران و غرب باشد. درگيري‌هاي جديد منطقه‌اي و تحولات استراتژيک خاورميانه نقش ايران را بيش از گذشته پررنگ کرده و نتيجه اين تحولات براي غرب بسيار با اهميت تراز موضوع هسته‌اي مي‌باشد. چون ايران مي‌تواند درهريک از اين موضوعات منطقه‌اي نقش بسزايي داشته باشد. درابتدا غربي‌ها قصد داشتند مذاکرات مرکب را با ايران به راه بيندازند. به طوري که هم پرونده هسته‌اي مفتوح باشد و هم بتوانند برسر مسائل منطقه‌اي نيز رايزني کنند. اما ازآنجا که ايران صراحتاً اعلام کرده است که درمذاکرات صرفا برسر مسئله هسته‌‌اي و نه چيز ديگر گفتگو مي‌کند، اين فرض تقويت شده که غرب هرچه سريعتر به پذيرش حق هسته‌اي ايران اقرار کند تا پرونده هسته‌اي به سرانجامي برسد و سرآغازي باشد براي مسائل مهم ديگر. درحال حاضر ايران در مرکز تحولات خاورميانه به عنوان بازيگر اصلي شناخته مي‌شود. پس ازآنکه در سوريه طرح‌ها و برنامه‌هاي جبهه عربي- غربي شکست خورد، استراتژي ايران دست برتر را پيدا کرد. اين مسئله موجب توجه تروريست‌ها به جبهه ديگري يعني عراق گرديد. اما از آنجا که ايران به سبب داشتن روابط قوي با دولت و علقه‌هاي معنوي با ملت عراق، از نفوذ بسياري دراين کشور برخوردار است. لذا غرب درصدد است ازاين پتانسيل‌هاي قوي ايران براي آرامش منطقه از افغانستان تا لبنان استفاده کند. اما اين امر منوط به جذابيت روابط في مابين براي ايران مي‌باشد. اين بدان معناست که غرب بايد بين پرونده هسته‌اي ايران و ديگر الويت‌هاي سياسي منطقه تفکيک ايجاد کند، امري که تاکنون با پافشاري ايران درمذاکرات ميسر گرديده است. به عبارتي اکنون بهترين زماني است که ايران با يک تير مي‌تواند چند هدف را بزند اما کارسختي است و نياز به تدبير و درايت دارد. ابتدا اينکه ايران درمرحله حساسي در پرونده هسته‌اي رسيده و بايد با تبحر خاصي اين پرونده را از اختلاط با ديگر مباحث سياسي درامان نگه دارد. دوم اينکه باتوجه به وضعيت موجود در سوريه و عراق، بهترين فرصت است تا ايران ضمن حفظ امنيت منطقه به تثبيت قدرت خود درميان کشورهاي غربي و عربي بپردازد و احتمال نزديک شدن تروريست‌ها به حريمش را از بين ببرد. سوم اينکه با رهايي ايران اززير بار مذاکرات هسته‌اي، فرصت خوبي به دست مي‌آيد تا به ديگر اهداف منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي در عرصه ديپلماتيک بپردازيم و بهبود روابط با همسايگان را در دستور کار قرار دهيم. واما آخرين و مهمترين مسئله فراهسته‌اي، بحث بهبود وضعيت اقتصاد و معيشت داخلي است که رابطه‌اي مستقيم با افزايش سطح روابط بين المللي و کاهش تحريم‌ها دارد. از آنجا که اقتصاد و سياست در خاورميانه ازهم جدا نيست، ضروريست تا از فرصت‌هاي سياسي موجود زمينه‌اي براي بهبود اوضاع و مراودات اقتصادي ايجاد کنيم و باري از دوش ملت برداريم.