اذعان روزنامه اصلاحطلب به هوشمندی رفتار ایران در مواجهه با تحولات افغانستان

کيهان/متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
روزنامه اعتماد روز گذشته ضمن اذعان به درستي و هوشمندي سياست اتخاذ شده از سوي جمهوري اسلامي ايران در مواجه با تحولات افغانستان، مزاياي حفظ ارتباط با طالبان را برشمرد و نوشت: «منافع جمهوري اسلامي ايران ايجاب ميکرد که با رصد تحولات سياسي و ميداني اين کشور و اتخاذ راهکارهاي مناسب منافع خود را تامين کند. لذا حفظ ارتباط با طالبان به چند دليل بهتر از قطع ارتباط با آنها است: 1- در دوران تحريم بازار افغانستان يکي از بازارهاي اصلي صادرات ايران است. 2- حضور در تحولات افغانستان و ارتباط با طالبان ميتواند اهرمي براي کنترل رفتار آنها در قبال شيعيان و ديگر اقوام غيرپشتون باشد. 3- حضور در صحنه سياسي افغانستان ايران را از تحولات اين کشور آگاه و سياستگذاران جمهوري اسلامي ايران را قادر به تصميمگيري براساس تحولات جهت ممانعت از تبديل اين کشور به کانون بحران عليه ايران خواهد کرد.»
در ادامه اين مطلب آمده است:« 4- وابستگي شرق ايران، استان سيستانوبلوچستان، به حقابه آب رودخانه هيرمند از طريق حفظ رابطه با طالبان بهتر قابل تحقق است. 5- ممانعت از تبديل افغانستان به کانون توليد و صادرات مواد مخدر از طريق همکاري با طالبان بهتر امکانپذير است. 6- در داخل ايران در نواحي مرزي با افغانستان گروههايي ساکنند که از نظر مذهبي به طالبان سمپاتي داشته و از تحولات اين کشور استقبال کردهاند، لذا منافع ملي اقتضا ميکند که ايران از طريق تنشزدايي منطقهاي مانع از رويکرد اين گروهها به سمت رفتار راديکاليسم گردد. 7- حضور در صحنه افغانستان مانع از تبديل اين کشور به حياطخلوت رقباي منطقهاي و فرامنطقهاي ايران ميگردد. لذا به نظر ميرسد در شرايط کنوني جمهوري اسلامي ايران از نظر عقلاني بايد سياست فعلي در قبال تحولات افغانستان را ادامه و در عين حال با اتخاذ راهکارهاي سياسي مانع از افزايش اعمال خشونت عليه گروههايي مانند شيعيان يا زنان در اين کشور گردد.»
چند روز پيش هم عباس عبدي از فعالين سياسي مدعي اصلاحات در گفت وگو با يک سايت خبري گفته بود: «مخالفت با مذاکره با طالبان، واقعاً موضع عجيب و غريبي است؛ يعني اصلا نميتوان تصور کرد که چرا اينها چنين ايدهاي دارند؟ خودشان به دولت ايران ميگويند با همه مذاکره کنيد، ولي وقتي که يک نيرويي در کنار ما است، ميگويند خير، با اينها مذاکره نکنيد! با رفتار آمريکا که 20 هزار کيلومتر با اينجا فاصله دارد و با آنان وارد مذاکره و امضاي توافق ميشود، هيچ مسئلهاي ندارند و اعتراض نميکنند که چرا دستور ميدهيد ۵ هزار زنداني طالبان آزاد شود و چرا مينشينيد و در بالاترين سطح مذاکره و توافق ميکنيد؛ اما وقتي نوبت ايران ميشود، بايد ظريف يواشکي مذاکره کند. اين اصلا درست نيست.وقتي ميگوييم بايد از مقاومت پنجشير حمايت شود، آيا زمينهاي هم براي موفقيت دارد؟ طالباني که ايالات متحده را بيرون کرده و مردم از حضور آنها استقبال کردند، يا حداقل مخالفتي موثر نکردند و اين همه امکانات به دست آورده، چگونه ممکن است فقط در پنجشير در برابر آن مقاومت شود؟ آيا ما هيچ ارزيابي دقيقي داريم؟ بايد منطقا احتمال نتيجهبخشي هم داشته باشد و همينطوري نميشود از اين اقدام حمايت کرد.»
اين در حالي است که طي هفتههاي اخير برخي چهرههاي مدعي اصلاحات در مواضعي عجيب و تامل برانگيز تلاش داشتند با وارونهنمايي از تحولات افغانستان، ضمن پوشاندن شکست خفت بار آمريکا در اين کشور، ايران را شريک ورشکستگي آمريکا کرده و در فضاي مجازي خواستار ورود ايران به صحنه افغانستان و جنگ با طالبان شده بودند.