سرمقاله آرمان ملّی/ چالشها و فرصتهای شانگهای

آرمان ملي/ « چالشها و فرصتهاي شانگهاي » عنوان سخن روز در روزنامه آرمان ملّي به قلم يوسف مولايي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
سازمان شانگهاي براساس يک سازمان امنيتي بوده و پيشتر چين و فدراسيون روسيه براي مقابله با تهديدات ناتو و تهديدات جنبشها يا جريانهاي فکري افراطي يا جريانهاي تروريستي افراطي و مذهبي تاسيس کردند و بحثهاي اقتصادي بعدا از 2014 به اين طرف به آن اضافه شد. آنجا هم بحثها در ارتباط با اقتصاد، نفت، گاز و فعاليتهاي مربوط به آب شيرين بود و دنبال اين بودند تا يک بازار تجاري منطقهاي در چارچوب شانگهاي ايجاد شود واينها همه به صورت پروژههاي اقتصادي در داخل شانگهاي مطرح است. اينکه ايران وارد اين سازمان شد، البته الان يک مرحله از مراحلي که بايد براي عضويت طي کند را طي کرده و بعد ازآن بايد با تکتک کشورهاي عضو مذاکرات دوجانبه انجام دهد. نظرات آنها را جلب کند و موافقت همه به صورت اجماع براي اجلاس بعدي تهيه شود و گزارشات مذاکرات و موافقتنامههاي دوجانبه تکميل و به راي گذاشته شود. ولي ورود به يک سازمان منطقهاي آنهم در سطح شانگهاي به خودي خود اقدام مثبتي است و براي همين ايران سالها تقاضا ميکرد که به عنوان يک عضو دائم پذيرفته شود و بيشتر به خاطر مخالفت تاجيکستان اين امر تحقق نمييافت. ولي پروژههاي اقتصادي که وجود دارد وايران ميخواهد بهرهبرداري کند، يک بخش مربوط به جاده ابريشم يا يک کمربند يک راه، است که ايران به نوعي از پيوستن به آن محروم شده و چينيها فعلا راه را از مسير ديگري پيش ميبرند. ولي در هر صورت تحقق واحد پول مشترک در کوتاهمدت دور از انتظار و بسيار جاهطلبانه است و به اين راحتي نيست. دستيابي به پول واحد مستلزم طي کردن مراحل زيادي است و بايد به لحاظ سياسي خيلي با هم نزديک شوند و همه استانداردهاي جهاني که بر فعاليتهاي اقتصادي حاکم است را بپذيرند. ايران اکنون عضو اف اي تي اف نيست و کشورهاي ديگر هستند و اگر ايران بخواهد در پروژههاي اقتصادي اينجا فعال باشد، براي جابجايي پول بايد با نظام پولي جهاني هماهنگ باشد و بدون پيوستن به اف اي تي اف مقدور نخواهد بود. اين پيوستن يک ظرفيتها يا فرصتهايي براي ايران توليد ميکند ولي بهرهبرداري از اين فرصتها مستلزم اين است که ايران در داخل هم توانمنديهاي خود را در حوزههاي اقتصادي و سياسي افزايش دهد. مثل برداشتن تحريمها يا الحاق و پذيرش عضويت دراف اي تي اف يا بکاربستن استاندارهاي اف اي تي اف براي ايران بسيار مهم است. شفافسازي در مناسبات مالي اقتصادي اهميت دارد و مثل سابق نيست.
يک نظامي هست که همه بايد رفتارهاي شفافي در داخل اين نظام مالي، اقتصادي داشته باشند. لذا ميتوان گفت در نگاه اول در کليات يک گام مثبت است ولي تا ايران توانمنديهاي خود را بالا ببرد و موانع بينالمللي بر سر راه مناسبات مالي جهاني را از ميان بردارد و بگذرد و بتواند از اين ظرفيتها استفاده کند، زمان خواهد برد. درحقيقت آينده مناسبات و نحوه تعامل ايران با جامعه جهاني مهم است. بههر حال دو عضو دائم شوراي امنيت که عضو 1+5 هم هستند از بازيگران اصلي سازمان شانگهاي هستند واگر ايران نتواند تنشزدايي کند و برجام را احيا نمايد، تنشهاي سياسي وامنيتي بزرگي پيش رو خواهد داشت و پرونده دوباره به شوراي امنيت خواهد رفت و اينکه روسيه و چين بخواهند عليه ايران راي دهند و از آن طرف ايران بخواهد مناسبات خود را با اين دو کشور در داخل شانگهاي افزايش دهد، خيلي وضعيت پيچيدهاي خواهد بود. درواقع برجام نقش دارد و نقش زيادي هم دارد، براي اينکه مناسبات ايران را با جامعه جهاني عادي ميکند. جامعه جهاني يعني کشورهاي جامعه جهاني که در راس آنها دو عضودائم شوراي امنيت يعني چين و فدراسيون روسيه هم هستند.