نماد آخرین خبر

اعتماد نوشت: شاهزاده‌های داعش؛جعبه سیاه تروریسم

منبع
اعتماد
بروزرسانی
اعتماد نوشت: شاهزاده‌های داعش؛جعبه سیاه تروریسم
اعتماد/ يادداشت پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر الزاما به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست تحولات پرشتاب عراق و تحرکات گروهک تروريستي داعش در نگاه نخست همه افکار عمومي را با حيرت و ناباوري مواجه ساخت. در اين بين رسانه‌هاي جمعي به برکت تحول در فناوري ارتباطات با انتقال سريع گزارش‌هاي خبري و به خصوص تصاوير پيش روي داعشي‌ها به اين بهت عمومي دامن زدند. البته مغز متفکر يا اتاق کنترل داعش نيز به خوبي مي‌دانست چگونه از اين ابزار براي جنگ رواني و تبليغاتي بهره‌برداري کند و اين تحولات را در ابعاد سياسي- امنيتي و به خصوص ايدئولوژيک و عقيدتي در دامن زدن به فتنه شيعه و سني سمت و سو بدهد. همگي به خوبي مي‌دانند اين تحولات با هيچ منطق و توجيه ايدئولوژيک و نزاع بين شيعه و سني سنخيتي ندارد و اين رنگ شب رنگ کاذبي است که برخي تلاش دارند بر اين تصوير بپاشند. اين تلاش هم براي منافع سوء سياسي در ابعاد داخلي عراق با تحت فشار قرار دادن دولت مالکي و سهم‌خواهي سياسي براي اقليت در مقابل اکثريت پيروز در انتخابات، در عرصه منطقه‌يي تاثير‌گذاري بر تحولات سوريه و جبهه مقاومت و در عرصه بين‌المللي در راستاي سنگ‌اندازي در مسير رويکرد اعتدال دولت جديد ايران در تعامل با غرب قابل تفسير است. بسيار جالب است که در اين ميان برخي رسانه‌هاي داخلي و فرامنطقه‌يي وابسته به حاميان اصلي تروريسم در منطقه همانند الشرق‌الاوسط و الحيات و العربيه و الجزيره دست به يک نوع جنگ زرگري زده‌اند و با طرح پرسش‌هايي در سطح افکار عمومي و نخبگان با بوق‌هاي تبليغاتي پرسروصدا، تازه به فکر ريشه‌يابي و کنکاش در مورد چرايي سربرآوردن داعش افتاده‌اند. براي همه افکار عمومي جهان در غرب و به ويژه در جهان اسلام اين واقعيت روشن است که نقش مولد عربستاني سعودي به عنوان پدر فتنه طايفه‌يي و مذهبي از زمان وقوع حوادث 11 سپتامبر و حتي قبل از آن در رشد و نمو و پرورش تروريسم و خطرناک‌تر از آن ورود آن به ابعاد ايدئولوژيک و عقيدتي عليه مسلمانان و مسيحيان چگونه است. در اين ميان رسانه‌هاي وابسته به شاهزاده‌هاي ديروز القاعده و امروز داعش روند مردم سالاري در منطقه را با حاکميت غيردموکراتيک و اليگارشي قدرت خود مغاير مي‌بينند و از هر راهي براي سنگ‌اندازي در اين مسير استفاده مي‌کنند. حتي اگر اين راه از مسير جوي خون مردم بي‌گناه و کشتار و اعدام دسته‌جمعي انسان‌هاي بي‌دفاع حاصل شود. جالب اينکه اين رسانه‌ها در تحليل‌ها و قلمفرسايي‌هاي خود با کوته‌‌بيني، حتي به منافع و مصالح درازمدت ملي خود نيز بي‌اعتنا هستند و مباحث تجزيه کشورهاي بزرگي همانند عراق را مطرح مي‌کنند و به مسائل قومي و طايفه‌يي در اين کشورهاي بزرگ دامن مي‌زنند. درحالي که شايد شماري از مردم عراق که امروز از لانه فکر تکفيري و جعبه سياه سعودي با حمايت شاهزاده‌هاي القاعده و داعش هدايت مي‌شوند، نمي‌دانند که در صورت وقوع چنين فاجعه‌يي در منطقه که آرزوي ديرينه صهيونيست‌هاست، بسياري در شادي خودمختاري و استقلال استان‌هاي شيعه‌نشين و غني از نفت سعودي که سال‌هاست زير ظلم و ستم از حداقل حقوق شهروندي خود محرومند، جشن و پايکوبي خواهند کرد. گويي طرح صهيونيست‌ها در تجزيه عربستان و تبديل شهرهاي مدينه و مکه به عنوان واتيکان مسلمانان را از ياد برده‌اند. اگر ديروز شاهزاده‌هاي القاعده افغانستان را طالبانيزه کردند و پاي اشغالگر فرامنطقه‌يي را به اين منطقه باز کردند، در حمايت از رژيم بعث عراق که چنگال تجاوز خود را به سوي همسايگانش حتي حاميان خود انداخت دريغ نورزيدند، امروز همان شاهزاده‌ها نام عوض کرده و داعشي شده‌اند تا کشور عراق را از مسير توسعه سياسي و اقتصادي منحرف و به سوي انحطاط و تجزيه سوق دهند و حوزه پيراموني آن را ناامن کنند. امروز کمتر کسي سراغي از بندر بن سلطان مي‌گيرد که آخرين اخبار از بيماري سرطان وي شنيده شد کسي که به درستي بايد از وي به عنوان پيمانکار و پدر خوانده تروريسم ياد کرد. با برکناري وي گفته شد که تاريخ مصرفش به پايان رسيده اما گويي هنوز يک ماموريت مهم از سوي وي ناتمام مانده است. پدرخوانده‌يي که به فرزندخوانده‌اش رحم نکرده و بعد از شکست در سوريه تلاش دارد براي دور نگه داشتن ابعاد سنگين امنيتي بازگشت‌شان به خانه، آنها را در مسلخ عراق قرباني اهداف سياسي کوتاه‌مدت خود کنند و خوش‌خدمتي بزرگي به دوستان خود در جهان سلطه که مبادا اين به اصطلاح جهادگران به خانه‌هاي?شان در غرب بازگردند. اين‌بار مامور است غرب را نجات دهد.