بورس تهران در پساتوافق

دنیای اقتصاد/متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
انتشار اخبار مثبت از خروجی دور جدید مذاکرات هستهای و عقبنشینی دلار به کانال ۲۸هزار تومان سبب شد تا در بورس تهران نیز گروههای کامودیتیمحور با افزایش فشار فروش مواجه شوند. در این شرایط شاخص کل سهام وادار به عقبنشینی تا میانه کانال ۳/ ۱میلیون واحد شد. کارشناسان بورسی اما معتقدند اگر نگاهی بنیادی در بازار سهام حاکم بود، خبرهای مثبت از توافق میتوانست به سبزپوشی یکپارچه سهام در تالار شیشهای بینجامد. به اعتقاد آنها با رفع تحریمها، رشد تورمی بنگاههای بورسی به رشدی واقعی تبدیل خواهد شد.
نماگر اصلی تالار شیشهای که مدتهاست روند کجدار و مریزی را طی میکند و میل به نزول بیشتر دارد، روز سهشنبه نیز ۵/ ۰ درصد از ارتفاع خود را از دست داد و به میانه ابرکانال ۳/ ۱میلیون واحد نزدیکتر شد. علاوه بر عقبگرد قیمتها، شاهد کمای معاملاتی در بورس تهران هستیم و ارزش دادوستدها هر روز بر ناامیدی فعالان بورسی میافزاید.
به این ترتیب با دریافت سیگنالهای مثبت از دور جدید مذاکرات برجامی و همزمان با عقبنشینی دلار شاهد افزایش فشار فروش در گروههای دلاری و در مقابل روی آوردن سهامداران به صنایع ریالی بورس تهران بودیم. در حالی سهامداران بر اساس نگاهی سنتی از افت نرخ دلار گریزان بوده و رفع تحریمها را عاملی برای اصلاح قیمت سهام میدانند که کارشناسان معتقدند اگر نگاهی بنیادی در بازار سهام حاکم بود، خبرهای منتشر شده از خروجی دور جدید نشست کمیسیون مشترک برجام میتوانست به سبزپوشی یکپارچه سهام در تالار شیشهای بینجامد. جایی که به نظر میرسد با رفع تحریمها هم بخشی از چالشهای فعلی صنایع بورسی همچون قطعی برق و گاز و توقف فعالیت کارخانهها مرتفع خواهد شد و هم در خصوص سیاستهای دستوری در بخشهای مختلف اقتصادی کشور تجدیدنظر میشود. ضمن آنکه باید توجه داشت مبنای دلار در شرکتهای کامودیتیمحور حدود ۲۳هزار تومان است و از این رو نوسان جزئی این اسکناس آمریکایی تهدیدی را متوجه سودسازی این دسته از بنگاههای بورسی نمیکند.
هراس بورسی از خوشبینی برجامی
عصر روز دوشنبه دور جدید نشست کمیسیون مشترک برجام میان ایران و گروه ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلیس، روسیه و چین) با محوریت لغو تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران، پس از نزدیک به پنج ماه وقفه، در هتل کوبورگ وین از سرگرفته شد. پس از پایان این نشست، طرفین مذاکرات نسبت به احیای توافق هستهای اظهار امیدواری کردند. همین خبرها کافی بود تا دلار که در حال پیشروی به سمت کانال ۳۰هزار تومان بود، به سرعت عقبنشینی کند و در دادوستدهای روز گذشته سری نیز به کانال ۲۸هزار تومان بزند. بورسیها که همیشه نیمنگاهی به تحولات چهارراه استانبول داشتند، روز گذشته در گروههای بزرگ دلاری، در نقش فروشنده حاضر شدند. در مقابل اما صنایع ریالی بهویژه بانکها که از تحریمهای اقتصادی ضربه بزرگی خوردهاند، دادوستدهای روز گذشته را پرتقاضا و در محدوده سبز تابلو به پایان رساندند. اما آیا این واکنش منفی سهامداران گروههای صادراتمحور به خبرهای خوب برجامی منطقی است؟ پاسخ کارشناسان بازار سرمایه به این سوال منفی است. کارشناسانی که معتقدند اگر نگاهی بنیادی در بازار سهام حاکم بود، خبرهای منتشر شده از خروجی دور جدید نشست کمیسیون مشترک برجام میتوانست به سبزپوشی یکپارچه سهام در تالار شیشهای بینجامد. بهویژه آنکه بورس حدود ۱۶ماه است که گرفتار اصلاحی فرسایشی است و اجماع نظری در خصوص ارزندگی سهام در بدنه کارشناسی بورس دیده میشود. اما کارشناسان با چه استدلالی این ادعا را مطرح میکنند؟
رشد تورمی بنگاهها با اهرم دلاری
«رشد دلار سبب افزایش خریداران سهام به دلیل اثرپذیری مثبت شرکتهای صادراتمحور و افزایش سود آنها میشود.» نکتهای درست که با هیچ استدلالی نمیتوان آن را نفی کرد. اما موضوع آن است که این رشد سود، رشدی اسمی و ناشی از افزایش نرخ برابری دلار به ریال است و نه یک رشد واقعی ناشی از بهبود عملکرد این دسته از بنگاههای بورسی. رشدی تورمی که میتواند سرمایهگذارانی که اتفاقا به دنبال راهی برای در امان ماندن سرمایههای خرد و کلان خود از گزند تورم، را به سمت سهامداری در این شرکتها تشویق کند. بیش از ۶۰درصد از ارزش کل بازار سهام در اختیار شرکتهای کامودیتیمحور است. مشتریان این شرکتها عمدتا در آنسوی مرزها قرار دارند تا رشد نرخ دلار بتواند به افزایش سودآوری این شرکتها بینجامد. اما آیا رفع تحریمها حاشیه سود شرکتهای صادراتمحور را به خطر میاندازد؟ نکاتی در نقطه کور بورسبازان در خصوص اثر تحریم یا لغو آن بر عملکرد سود و زیان بنگاههای صادراتی بورس تهران نهفته است که بد نیست برای جواب دادن به سوالاتی از این دست نگاهی به آن بیندازیم.
سایه سنگین قطعی گاز بر سود بورسیها
جهت توضیح سادهتر این موضوع نگاهی به سامانه کدال میاندازیم. روز گذشته شرکت پتروشیمی زاگرس از توقف بخشی از فعالیتهای شرکت به دلیل محدودیت گاز خبر داد. شرایطی که سبب شد «زاگرس» اقدام به تعمیرات دورهای واحد اول تولیدی خود کند. سالهاست که زمستانها شاهد موجی از توقف فعالیت شرکتها با قطعی گاز و برق هستیم. این اتفاق امسال نیز در حال تکرار است. ابتدا سیمانیها مورد عنایت سیاستگذاران قرار گرفتند که البته بخشی از مشکلات آنها با جایگزینی سوخت مایع (گازوئیل یا مازوت) مرتفع شد که البته در این مسیر هم چالشهای محیطزیستی فراوانی مطرح شد. به هر روی نوبت به فولادیها هم رسید و هرچند گفته شده بود به این شرکتها نیز مازوت داده میشود تا با توقف تولید مواجه نشوند اما بر اساس اظهارات سبحانی، رئیس انجمن صنعت فولاد مشخص شد بیش از ۹۰درصد گاز مصرفی صنایع فولاد مربوط به روند تولید فولاد است و فقط ۱۰درصد آن به عنوان سوخت استفاده میشود. از این رو مازوت تنها میتواند جایگزین سوخت واحدهای تولیدی فولاد شود و به هر حال با قطع گاز شاهد توقف فعالیت این دسته از شرکتها خواهیم بود. تا جایی که روز گذشته وحید یعقوبی، معاون اجرایی انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در گفتوگویی با سنا عنوان کرد دو وزارتخانه صمت و نفت در حال انجام مذاکراتی هستند تا در صورت امکان، گاز صنعت فولاد در زمستان قطع نشود. به هر روی تجربه سالیان گذشته نشان داده قطعی گاز یکی از چالشهای جدی بنگاههای بورسی است که زمستان هر سال به شکلی جدی مطرح میشود. اما این ریسک زمستانه چه ارتباطی به بحث تحریمها و توافق هستهای دارد؟
واقعیت این است که تحریمهای اعمال شده در سالهای اخیر اجرای بسیاری از طرحهای توسعهای در بالادست برق و گاز را به تعویق انداخت. از این رو به دلیل رشد مصرف گاز در بخشهای مختلف صنعت، هر ساله با افزایش مصرف خانگی در روزهای سرد زمستان با مشکل تزریق گاز به شرکتهای تولیدی مواجه میشویم. در صورت رفع تحریمها اما میتوان امید داشت سایه ریسک قطعی گاز و برق از سر صنایع بورسی و سهامداران برداشته شود تا در کنار حذف هزینههای پنهان تحریم، شاهد رشد واقعی و نه اسمی سود این دسته از بنگاههای بورسی باشیم.
افت دلار تا چه محدودهای تهدید است؟
اما موضوع پنهان دیگر مستقیما به نرخ اسکناس آمریکایی بازمیگردد. در حالی روز گذشته با انتشار اخبار امیدوارکننده از روند گفتوگوهای هستهای شاهد عقبنشینی دلار به کانال ۲۸هزار تومان بودیم که نگاهی گذرا به گزارشهای مدیریتی شرکتهای کامودیتیمحور نشان میدهد که مبنای دلار این شرکتها نرخی حدود ۲۳هزار تومان است. به عبارتی حتی در صورت کاهش نرخ دلار تا چنین سطحی، تهدیدی متوجه سودسازی این گروه از بنگاههای بورسی نیست. از این رو به نظر میرسد حتی در صورت در نظر گرفتن نقش رفع تحریمها در برداشته شدن ریسک قطعی گاز و برق، واکنش سنتی بورسبازان به نوسانهای جزئی نرخ دلار را میتوان ناشی از نبود تحلیل و نگاه بنیادی در تالار شیشهای قلمداد کرد.