اصلاحطلبان با مردم فاصله دارند و پیشگامی خود را از دست دادهاند
![اصلاحطلبان با مردم فاصله دارند و پیشگامی خود را از دست دادهاند](https://app.akharinkhabar.ir/images/2022/02/20/76371d87-efb2-487b-954b-f2d39b87e44d.jpeg)
کیهان/متن پیش رو در کیهان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
روزنامه زنجیرهای شرق در مطلبی با عنوان «بحران در ایده نزاع» نوشت: همه نزاعهای سیاسی ایران با این دوگانه شکل گرفتهاند؛ «آنچه باید باشد» و «آنچه هست». تفاوت میان این دو دیدگاه ابتدا منجر به نزاع سیاسی بین راست و چپ و بعدازآن بین اصولگرا و اصلاحطلب شد...اگر زمانی اصلاحطلبان بهعنوان جریانی پیشرو از «آنچه باید باشد» سخن میگفتند و اصولگرایان از «آنچه هست»، یعنی از وضعیت موجود دفاع میکردند، امروز این منازعات نهتنها به خاموشی گراییده بلکه دیگر این جریانهای سیاسی معیار «آنچه باید باشد» و «آنچه هست» هم نیستند. ازاینرو میبینیم که بسیاری از اصلاحطلبان هرچه رادیکالتر سخن میگویند درنهایت به دفاع از وضعیت موجود میغلتند؛ چراکه این جریان سیاسی خواسته یا ناخواسته با ساختار موجود درهمتنیده شده و یکی است. دیگر آنکه «آنچه باید باشد» اصلاحطلبان با بسیاری از مردم فاصلهای جدی دارد و به یک معنا آنان توان پیشگامی خود را از دست دادهاند. ناگفته پیداست ایدههای تازه هستند که چهرههایی پیشگام میسازند و یا برعکس. اما آنچه شاهد آن هستیم بحران ایده است. دیگر ایده تازهای وجود ندارد که به نزاع سیاسی دامن بزند. ایدهها هرچه اصالت بیشتری داشته باشند، پایدارتر خواهند بود.
در ادامه این مطلب آمده است: اما این ایدهها با مخالفت جدی اصولگرایان و پافشاری آنها بر سنتهای رایج و فهم رایج مردم از سیاست موجب عقبنشینی اصلاحطلبان شد و اصلاحطلبان که عرصه منازعات سیاسی را تنگ و پرهزینه میدیدند، به سمت صیانت از منافع خود عقبنشینی کردهاند. این عقبنشینی موجب بیقدرشدن این مفاهیم شد. البته نباید نادیده انگاشت که بسیاری از اصلاحطلبان نیز در دفاع از این مفاهیم هزینههای سنگینی پرداختهاند، اما اینک دوره و زمانه عوض شده است و چون اصلاحطلبان پیشگامی خود را از دست دادهاند پس ضعفهای آنان عیانتر و خدماتشان در چشماندازهایی دورتر و عملکردشان نزدیکتر از همیشه پیش چشم مردم و در کفه قضاوت قرار دارد.
بازندگان سیاسی گرچه معترفاند که «اصلاحطلبان با مردم فاصله داشته و پیشگامی خود را از دست دادهاند» اما باید بدانند از وقتی که تمام تخممرغهای خود را در سبد حمایت از روحانی گذاشتند و صدر تا ذیل پستهای دولتی را اشغال کرده و بر هرچه روحانی عمل کرد مهر تأیید زدند و کشور را به بیراهه بردند، سیاست ورزی و روشنگری و هدایتگری را از معنا تهی کردند و نشان دادند که تمام حرفهای آنها برای پست و مقام و قدرت است نه خدمت. آنها هزینههای خسارت باری را به کشور تحمیل کردند و بیآنکه مسئولیت خود را به عهده بگیرند و پاسخگو باشند صرفاً به دنبال ژست و تز و پز روشنفکری و روشنگری هستند!