سرمقاله اطلاعات/ طالبان در افغانستان!

اطلاعات/« طالبان در افغانستان! » عنوان ستون "محک" در روزنامه اطلاعات به قلم ابوالقاسم قاسم زاده است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
یکسال از سقوط دولت مستقر در افغانستان بعد از فرار ارتش آمریکا از این کشور گذشت. طالبان تجربه یک سال حاکمیت بر این کشور را سپری کرده است. در یک سال گذشته این کشور همچنان در تلاطم بحرانهای گوناگون قرار داشته و وقایع گوناگونی زندگی عمومی مردم افغان را در ناپایداری و اضطرار نگهداشته است. روال مهاجرت از کشور برای اغلب افغانها تعریف و توصیف فرار از سیطره حاکمیت طالبان دارد. اگر چه هنوز آمار دقیقی از ترک وطن از سوی شهروندان افغانستانی داده نشده است؛ اما همچنان این موج، به ویژه در مورد جوانان ادامه دارد. دو کشور ایران و پاکستان در یک سال گذشته بیشترین شمار پذیرش مهاجران افغانی را داشتهاند واقعیت این است که طالبان همچنان از خود تعریف تشکیلاتی، نه براساس وظایف و مسئولیتهای ملی دارد که در یکسال گذشته گام به گام برای استقرار «افغانستان طالبان» حرکت کرده است. یک نمونه بارز آن، شیعه ستیزی از سوی این گروه حاکم است.
حاکمان طالبان براین باورند، قدرت حاکمیت را از مسیر تسلط نظامی به دست آوردهاند و با سلطه نظامی آن را نگه میدارند. اغلب تحلیلگران سیاسی نیز بر این باورند که دولت آمریکا با فرار فوری و یکباره رأس، این کشور را تحویل شیوه نظامیگری طالبان داده است؛ در حالی که مردم از تعریف و ادامه طایفهسالاری در کشور خود ناراضیاند و در فقر زدگی گسترده غوطهور شدهاند. محصول سیطره نظامی طالبان در یکسال گذشته بر افغانستان، به جای «مردم سالاری»، تثبیت «قبیله سالاری» بوده است. تاریخ اجتماعی افغانستان همچنان در استبداد زدگی قبیلهای ـ طایفهای متوقف مانده است. حاصل آن علاوه بر گسستهای گوناگون و فراگیری بحران در سراسر این کشور، موج ترک وطن بوده است. طالبان در یک سال گذشته دو اصل را تعریف کرد و آن را به نمایش گذاشت: اول قدرت حاکم قبیلهای و دوم، باور مذهبی که با هرگونه تحول برای استقرار «جامعه مدنی» مخالف است. در حالی که در یک سال گذشته شعار مبارزه با فساد داده است، اما واپس ماندگی این گروه، اول قبیلهگرایی و دوم تجحر مذهبی است که مانع اصلی دولتمداری فراگیر در افغانستان شده است.
در تحجر مذهبی در کشوری که باورها و گرایشهای گوناگون مذهبی و فرهنگی دارد، به خصوص با تفکیک دو مذهب «شیعه و سنی» طالبان همچنان با حیلهگریهاش بر محوریت شیعه ستیزی حرکت میکند. در یک سال گذشته از استقرار طالبان، بیشترین ترور و کشتار از مسلمانان شیعه در افغانستان انجام گرفته است.
در گزارش خبری که در هفته گذشته در یکی از روزنامههای صبح تهران منتشر شده است میخوانیم:
«شیعیان افغانستان در حالی دهه اول ماه محرم را پشت سر گذاشتند که دو حمله تروریستی به دستههای عزاداری در غرب کابل، دهها کشته و زخمی بر جای گذاشت. هر چند مسئولیت این حملهها را داعش بر عهده گرفته است، اما سیاستمداران منتقد طالبان مسئولیت این خشونتها را بر عهده گروه شبهنظامی طالبان میدانند. طالبان در عین حال اعلام کرده بود که دستههای عزاداری حق حضور در خیابانها را ندارند و باید مراسم شیعیان در تکیهگاهها و محلهای سربسته برگزار شود. حمله به دستههای عزاداری در حالی رخ میدهد که طالبان در آستانه عاشورا اعلام کرد تعطیلی رسمی این روز را از تقویم افغانستان حذف میکند. لغو تعطیلی رسمی عاشورا در کنار حذف نوروز از تقویم افغانستان، نشان میدهد که طالبان علاقهای به حضور نشانههای هویتی شیعی، ایرانی و دری در جامعه افغانستان ندارد. یک کارشناس مسائل افغانستان میگوید که طالبان جامعه افغانستان را یکپارچه میخواهد. به نظر میرسد که بهرغم ادعاهای طالبان در خصوص تعهد به شمول همه اقوام و مذاهب افغانستان در حکومت، این گروه به تدریج دستور کار خود برای حذف هویتهای غیرپشتون در افغانستان را پیش میبرد. حذف تعطیلی عاشورا و نوروز از تقویم رسمی افغانستان، یک گام جدی جهت مقابله با فرهنگ و هویت شیعی و پارسی مردم افغانستان است که مطمئناً پایان مسیر مبارزه طالبان با هویتهای «غیرخودی» در این کشور نخواهد بود.
جمعه هفته گذشته و شنبه هفته جاری در روزهای هفتم و هشتم محرم، دو انفجار در محلههای پلسوخته و کاریز در غرب کابل که منطقه عمدتاً شیعهنشین پایتخت افغانستان است، رخ داد که به نوشته رسانهها دستکم ۱۰ کشته و دهها زخمی بر جا ی گذاشت. هدف از هر دو حمله که مسئولیت آن را گروه تروریستی داعش بر عهده گرفته است، مراسم عزاداری شیعیان افغانستان بود. در پی این عملیات تروریستی، ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران با ابراز تاسف و تاثر عمیق از شهادت و مجروح شدن جمع زیادی از شهروندان بیگناه افغانستانی در انفجارهای تروریستی روز جمعه هفتم محرمالحرام در شهر کابل، این حملات تروریستی را
قویاً محکوم کرد. وی از طالبان خواستهبود که امنیت مراسم عزاداری شیعیان را تامین کند. سازمان عفو بینالملل هم در واکنش به این رویدادها گفته است که طالبان باید فورا اقدامهایشان برای محافظت از هزارهها را افزایش دهند. این سازمان در واکنش به حملههای اخیر در منطقه هزارهنشین غرب کابل گفته است:«حملههای سیستماتیک بر هزارهها در افغانستان جنایت علیه بشریت بوده و باید صریحاً محکوم شود.»
نوذر شفیعی، کارشناس مسائل افغانستان معتقد است که طالبان با توجیه همین حملات تروریستی، برگزاری مراسم شیعیان در خیابانها را محدود میکند و در عمل جلوی تبلیغ و تظاهر تشیع در جامعه افغانستان را میگیرد.
شفیعی معتقد است: «تفکر کلی طالبان چند شاخص اصلی دارد، نخست اینکه افغانستان یک کشور یکپارچه است، دوم اینکه روحیه پشتون بر افغانستان حاکم است و افغانستان یک کشور پشتون تلقی میشود و سایر اقوام در ذیل حاکمیت پشتون قرار میگیرد.» این کارشناس مسائل افغانستان میگوید: «ایدئولوژی طالبان از سلفیگری خاص این گروه و تاثیرات وهابیگری ناشی از نزدیکی با گروههایی مانند القاعده سرچشمه میگیرد.»
طالبان در طول مدت حاکمیت خود بر افغانستان، حتی یکبار هم اعلام مواضع علیه رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطینیان را نکرده است؛ در حالی که خود را انقلابیترین تشکل دینی ـ اسلامی معرفی میکند. همین طالبان در حالی که بارها خود را موافق «حقابه» ایران از «هیرمند» نشان داده و اعلام کرده است که به تعهدات خود در اینباره عمل میکند با وجود مذاکره مستقیم با مسئولین وزارت خارجه ما، اماهمچنان در انجام آن سستی و تعلل میکند.
طالبان از تمایلات چین و روسیه برای ورود به بازار اقتصادی این کشور استقبال میکند. چین و روسیه در پی بهرهگیری از فرار آمریکاییها از افغانستانند. خبری چند روز قبل انتشار یافت مبنی بر این که «نورالدین عزیزی»، وزیر تجارت و صنعت طالبان در دیدار با مقامهای وزارت انرژی روسیه در کابل گفته است که افغانستان میخواهد علاوه بر کشورهای آسیای مرکزی، گاز و مواد نفتی مورد نیاز خود را از روسیه وارد کند.
در خبرنامه وزارت تجارت و صنعت طالبان آمده است که آقای عزیزی در دیدار روز سهشنبه ۲۵ مرداد با پاویل موروگین، معاون اول وزیر انرژی روسیه گفته که افغانستان در جستجوی شرکای جدید در عرصه نفت و گاز است و روسیه به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای تولید کننده نفت میتواند از شرکای جدید مواد نفتی و گاز مایع افغانستان باشد. دو طرف روی جزئیات عقد قرارداد خریداری مواد نفتی و گاز مایع گفتگو خواهند کرد.
ناامن سازی مرزهای شرقی ایران از استراتژیهای رژیم صهیونیستی است. طالبان در راستای سیاستهای آمریکا ـ اسرائیل، در آینده در این مسیر جهتگیری خواهد کرد. با این همه مشکلات کنونی طالبان بعد از یک سال استقرار در کابل چنان گوناگون شده است که در عمل سراسر افغانستان را بحران زده کرده است. محصول و تجربه یک ساله طالبان، فراگیری گام به گام اما گسترده و عمیق بحرانها در جامعه و کشور افغانستان است.