در زندانهای طالبان چه میگذرد؟
آفتاب یزد/متن پیش رو در آفتاب یزد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
به اسکای نیوز دسترسی انحصاری به یک زندان طالبان در هرات داده شده است؛ جایی که ادعا میشود زندانیان بدون هیچ مدرک و محاکمهای در آنجا نگهداری میشوند.سلولهای زندان اصلی هرات پر شده است. در هر سلولی که به داخل آن میرویم، حدود 40 مرد روی زمین دراز کشیدهاند و برخی روی تختهای دوطبقه در اطراف لبهها قرار دارند.
دسترسی انحصاری به یکی از زندانهای طالبان به ما داده شده است و در تمام مدت توسط والی طالبان و محافظان مسلح او را همراهی میکنیم. رئیس زندان هرات محمد نبی خلیل، به ما میگوید که قبل از به قدرت رسیدن طالبان در ماه اوت گذشته، یک زندان مخفی را اداره میکرد. او میگوید که در آن زمان، آنها هر شب زندانیان خود را به مکانهای مختلف منتقل میکردند تا از حملات ائتلاف جلوگیری کنند. او دیگر این کار را نمیکند. برخی از زندانیان او به ما میگویند که حدود پنج ماه در این سلولها بودهاند و مدت کوتاهی پس از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان در ماه اوت گذشته در اینجا محبوس شده اند. کسانی که با آنها صحبت میکنیم به ما میگویند که محاکمهای نداشتهاند یا هیچ روند قضائی را طی نکرده اند. خود فرماندار میگوید که آنها فقط «حدود یک ماه پیش» سیستم دادگاه شرعی شهر را راهاندازی کردند.
در حالی که رئیس زندان نگاهی میاندازد، یکی از زندانیان که به نظر میرسد جراحت تازهای دارد و با دست راستش که باندپیچی و آتل بسته است به ما میگوید که بسیاری از زندانیان کارمندان سابق دولت هستند. او میگوید: «همه ما بدون هیچ مدرک و هیچ محاکمهای به اینجا منتقل شدهایم و ما هیچ ایدهای نداریم که چه زمانی قرار است بیرون بیاییم.»
رئیس زندان به سرعت مکالمه را خاموش میکند و به مترجم ما دستور میدهد که این را ترجمه نکند و از ما میخواهد که ادامه دهیم. مقامات طالبان به جامعه جهانی قول دادهاند که برای همه آن دسته از کارمندان دولت سابق یا کسانی که در کنار نیروهای خارجی کار میکردند، عفو اعمال خواهد شد.
اما همه شواهدی که گردآوری کردهایم نشان میدهد که این مورد اعمال نمیشود. رئیس زن زندان زنان هرات، عالیه عزیزی یکی از افرادی بود که در نامهای از سوی طالبان در صورت بازگشت به کار، عفو او را صادر کردند. او در 2 اکتبر از طرف همتای مرد خود در طالبان آقای نبی خلیل، تماس تلفنی دریافت کرد و او را به زندان فراخواند. او خانه را به مقصد زندان ترک کرد و بر اساس مدارک تلفنی که از سوی شرکت مخابراتی محلی به خانواده داده شد، آخرین تماسی که دریافت کرد از طرف والی زندان هرات در خارج از زندان بود.
خانوادهاش از آن زمان او را ندیده اند. وقتی با رئیس زندان مصاحبه کردیم، او اصرار داشت که نمیداند چه اتفاقی برای خانم عزیزی افتاده است. اما او ادامه داد که معتقد است او فاسد است، اموال زندانیان را دزدیده و برای درخواست پناهندگی به کشور دیگری فرار کرده است. او گفت: «اگر او اینجا بود، من قطعا در مورد آن میدانستم. این ایده که ما به نوعی مسئول ناپدید شدن او هستیم، ساختگی است.»
نظر خانواده خانم عزیزی بسیار متفاوت است. آنها متقاعد شدهاند که عالیه توسط سرویس اطلاعاتی طالبان به نام استخبارات نگهداری میشود.
گوردون براون، نخستوزیر پیشین، پس از آنکه به چندین گزارش اخیر اسکای نیوز از این کشور اشاره کرد، از کشورهای غربی میخواهد تا با تامین بودجه بیشتر به مردم افغانستان کمک کنند. آقای براون که از سال 2007 تا 2010 نخست وزیر بود، هشدار داد که به 4.4 میلیارد دلار (3.2 میلیارد) فوری نیاز است و این پول باید اکنون بیاید وگرنه افغانها به این نتیجه خواهند رسید که غرب هرگز به آنها کمک نخواهد کرد حتی در ساعاتی که بیشترین نیاز را دارند.
او در نوشتن برای Mirror آنلاین میگوید: «افغانستان اکنون سرزمینی است که همه در آن فراموش شدهاند و چشمان ما با آشکار شدن بزرگترین فاجعه انسانی روی کره زمین بسته شده است درحالی که مردم میمیرند و بسیاری از آنها تا سر حد مرگ کشیده شدهاند. وی ادامه میدهد: «کمکهای ضروری برای پرداخت هزینههای غذا، مراقبتهای بهداشتی و تحصیل دختران به اندازهای که نیاز است سرازیر نمیشود، حتی در شرایطی که تیمهای رسانهای که شجاعانه نقش حیاتی روزنامهنگاری را در اطلاعرسانی به جهان ایفا میکنند فقط در حال افشای مقیاس این فاجعه هستند. در این میان اما کسی از فلاکت کودکانی که جلوی چشمان ما از گرسنگی میمیرند یا تا دم مرگ میروند، پدرانی که کلیههایشان را میفروشند، مادرانی که بچههایشان را میفروشند و همه در تلاشی مذبوحانه برای تغذیه کسانی که هنوز زنده هستند سخن نمیگوید.»
رهبر سابق حزب کارگر خواستار برگزاری یک «کنفرانس تعهد» برای تشویق رهبران به اختصاص بودجه است. آنها با چندین پدیده ربوده شدن و یورشهای غیرقابل توضیح مرتبط بودهاند و متهم به دستگیری از فعالان زن، رهبران جامعه مدنی و روزنامه نگارانی هستند که در مورد حقوق بشر و حاکمیت قانون در افغانستان صحبت کرده اند.
شوهر خانم عزیزی، محمد ضیا، لباس پلیس همسرش و فرشی پر از گواهینامهها و افتخارات شغلی او را به ما نشان میدهد. چندین عکس از او در کنار نیروهای خارجی و کارگران بینالمللی وجود دارد که او را به عنوان یکی از زنان بلندپایهای که قصد هدایت کشور به سوی آیندهای بهتر را آموزش دادهاند و مربیگری کردهاند، وجود دارد. شوهرش به اسکاینیوز میگوید: «او هرگز بدون ما نمیرود. او دو پسر دارد. او به ما گفت که ما زندگی او هستیم. این دروغ است که رد آنها را بپوشانیم». طالبان به او هشدار دادهاند که در مورد ناپدید شدن همسرش سکوت کند و زیاد سر و صدا نکند.
او از ترس اینکه وضعیت او را بدتر کند به این موضوع پایبند بوده است، اما اکنون میگوید که دیگر نمیتواند سکوت کند. او میگوید: «نزدیک به پنج ماه از ناپدید شدن او میگذرد». «من باید صحبت کنم.»
خانواده و مدافعان حقوق بشر گمان میکنند که او توسط استخبارات بازداشت شده است هدفی که به دلیل شغلش مورد هدف قرار گرفته است. زیرا او یک زن است و به دلیل اینکه به گروه اقلیت قومی هزارهها تعلق دارد. ناپدید شدن او در بحبوحه سرکوب فزاینده شدید رسانههای افغانستان رخ میدهد.
صدها رسانه افغانستان در پنج ماه گذشته تعطیل شدهاند و آنهایی که هنوز فعال هستند این کار را تحت قوانین بسیار سختگیرانه انجام میدهند.
گزارشگران بدون مرز (RSF) یکی از بسیاری از گروههایی است که وضعیت را در میدان برای خبرنگاران افغان رصد میکند و شماری از حوادث را که قوانین رسانهای کشور را نقض میکند، فهرست کرده است.
در گزارش اخیر RSF آمده است: «جواد سرگر، مقام ارشد استخبارات مسئول بخش 53 که رسانهها را مدیریت میکند، اخیراً روزنامهنگاران را با «دعوت» به توقف پوشش برخی موضوعات و عدم درخواست از خبرنگاران خاص برای شرکت در بحثهای تلویزیونی وحشت زده کرد. وی با لحن تهدیدآمیز «اگر نمیخواهی زبانت را در بیاورم» این موضوع را عنوان کرد. خبرنگارانی که با ما ملاقات میکنند این کار را در فضایی از ترس وحشتناک انجام میدهند. ما آنها را به دلیل خطر بسیار واقعی انتقام علیه آنها شناسایی نمیکنیم.
یکی به ما گفت: «من فکر میکنم این آینده سیاهی برای ما در رسانهها است. همه ما شغل خود را از دست داده ایم، همه رویاهایمان را از دست داده ایم». اینجا زندان طالبان است کودکان در آن حبس میشوند و از کسانی که به عنوان منتقدان طالبان در داخل این زندانها ناپدید میشوند هیچ گزارشی در دست نیست.
آنها از دستورات حاکمان جدید طالبان میگویند که چه چیزی را پخش و منتشر کنند و چه چیزی را ندهند. چگونه مجریان زن از حضور در تلویزیون در منطقه خود منع میشوند و هیچ تماس زن با تلفن حتی مجاز نیست. آنها باید هنگام گزارش دادن در مورد رویدادهای خبری، اسکریپتهایی را پشت سر طالبان بگذارند و به آنها گفته میشود که از هر چیزی که در مورد مقامات واقعی منفی است اجتناب کنند. یکی از روزنامه نگاران میگوید: «این یک رسانه نیست و فقط نام آن را یدک میکشد.»
محدودیتهای آزادی رسانههای افغانستان به این معناست که ناپدید شدنهای غیرقابل توضیح و دستگیریهای خودسرانه گزارشنشده و بدون تردید به همین روند باقی میمانند. تیم اسکای نیوز کودکان 12ساله را در داخل زندان هرات میبیند و بسیاری از آنها به ما میگویند که برای «دزدیدن دوچرخه» آنجا هستند.
اینجا زندان طالبان است کودکان در آن حبس میشوند و کسانی که به عنوان منتقدان طالبان در داخل این زندانها هستند ناپدید میشوند.