رقیبان دیروز رفیقان امروز
آرمان ملی/متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
ناطق نوری امروز باناطق نوری گذشته تفاوتهای زیادی دارد؛ ناطق نوری مدتهاست صف خود را از بخشی از اصولگرایان جدا کرده و ترجیح میدهد در حوزه علمیه لواسان به دور از مناقشات سیاسی روزگار بگذراند، اما سادهانگاری است که تصور شود او خط پایانی بر سیاستورزی کشیده است چنانکه دوم تیر سالجاری به مجمع سراسری جامعه اسلامی مهندسین رفت البته سخنرانی نکرد و در قامت مهمان بود. پس از آن در آخرین روزهای شهریورماه مشخص شد ناطق نوری در ترکیب اعضای مجمع تشخیص جایی ندارد که این اتفاق برای همگان عجیب بود به نحوی که محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره عدم حضور ناطق نوری در دوره جدید مجمع گفت: نمیدانم علت حذف نام آقای ناطق نوری چه بود چرا که ایشان جزو چهرههای شاخص کشور هستند. انتظار این بود که آقای ناطقنوری با سابقه درخشان خود در لیست اعضا باشند، امیدوارم علت عدم درج اسم ایشان ناشی از عدم تمایل خود ایشان باشد.
ناطق نوری و خاتمی چه میکنند؟
ناطق نوری و خاتمی رقبای شناخته شده انتخابات ریاستجمهوری 1376 بودند که خاتمی پیروز آن شد. یکی نماینده طیف اصولگرا و دیگری نماینده اصلاحطلبان بود، اما مدتهاست این رقابت به کلی فراموش شده و خاتمی و ناطق نوری دیدارهایی باهم دارند. مشخص است که آنها از دلسوزان کشور هستند. 22 خرداد سالجاری رسانه دولتی ایران، در توئیتی مدعی شد: «جمعه شب حسن روحانی، رئیسجمهور دولت یازدهم و دوازدهم، محمد خاتمی و علیاکبر ناطق نوری در منزل حسن روحانی تشکیل جلسه دادند. گفته میشود مباحث سیاسی انتخابات آتی، موضوع این جلسه بوده است. 29 مرداد انتخاب نوشت: جلسهای با حضور سیدمحمدخاتمی، حسن روحانی، علیاکبر ناطق نوری و سیدحسن خمینی به میزبانی اسحاق جهانگیری در منزل وی برگزار شد. پیش از این و در خردادماه 1401 بود که روزنامه ایران ارگان دولت، خبر از جلسهای داد که در منزل حسن روحانی و با حضور سیدمحمدخاتمی و سیدحسن خمینی و برگزار شد. این جلسه آن طور که روایت شد در منزل حسن روحانی برگزار شده بود. در صورتیکه این جمع بتواند زمینهساز ائتلافهای بزرگتری شود، میتواند در نقش یک تنظیمگر سیاسی که توانایی چانهزنی با جریان قدرت را دارد، ایفای نقش کند. این تنظیمگری از ایجاد ائتلافها تا گفتوگو با نهادهای قدرت را میتواند شامل شود.
کارناوال عاشورا ربطی به من و خاتمی نداشت
ناطق نوری شخصیتی است که ترجیح میدهد برای آرامش کشور نقشآفرینی داشته باشد و در طی سالها فعالیتش این رویه را اثبات کرده است. خبرگزاری دولت بخشی از خاطرات ناطق نوری را منتشر کرده که نشان میدهد در سال 76 هم قائل به اتهامزنی به خاتمی نبوده است. در بخشی از این خاطرات آمده است: ماجرای کارناوالی که میگفتند عصر عاشورا در شهرکغرب راه افتاده، درست بود. البته اینکه در شهرک غرب یا در دیگر خیابانها، یک عده اباحهگر و لاابالی با قیافههای زشت به طرفداری از آقای خاتمی تبلیغ و تظاهرات میکردند یا در ماشین عکس ایشان را میچسباندند، شکی نیست و کسی نمیتواند آن را انکار کند. خود من در «خیابان صدر» تهران افرادی با قیافه مبتذل دیدم که عکس آقای خاتمی را به ماشینهای ژیگولشان میزدند که البته این ربطی به ستاد آقای خاتمی نداشت. این مساله هیچ ربطی به من و ستاد انتخاباتیام نداشت، لذا وقتی پیگیری هم کردند هیچکس نیامد به من بگوید که اینها از طرفداران شما بودند. این کار یک عدهای بود که بعد هم آنها را بازخواست کردند و اینکه سرنوشت آنها چه شد نمیدانم، بنابراین اصل قصه ممکن بود اتفاق بیفتد و از طرفی یک عده لاابالی هم بهعنوان تبلیغات بیرون آمده باشند ولی این ربطی به آقای خاتمی نداشت.
اثر حمایت فلاحیان از ناطق نوری
ناطق نوری ازحمایت فلاحیان از خودش در آن انتخابات هم ناراضی بوده و نوشته است: وزیر اطلاعات آقای علی فلاحیان هم در این دوره خیلی صریح وارد میدان شد و به نفع من سخنرانی کرد. تقیه هم نمیکرد و رک و پوستکنده مثل خود من حرف میزد. روزی که من در مسجد اعظم و در جمع طلاب و فضلا سخنرانی داشتم، آقای فلاحیان و محسن قرائتی هم در آن روز سخنرانی داشتند. آقای فلاحیان در آنجا گفت: من بهعنوان مسئول امنیت کشور تشخیصم این است که اگر فلانی (ناطق نوری) رئیسجمهوری شود به صلاح امنیت کشور است و غیر از این را هم صلاح نمیبینم و به ضرر امنیت کشور است. این گفته فلاحیان 2 بعد داشت: یکی اینکه آقای فلاحیان بهعنوان یک شخصیت حقیقی که یک شخصیت حقوقی را هم بهدنبال دارد خودش چیزی را تشخیص داده و اعلام هم کرده است، اما روی دیگر سکه به ضرر من تمام شد و آن این بود که احساس شد وزارت اطلاعات از من حمایت میکند؛ بنابراین مردم مقاومت کردند. مردم وقتی ببینند دستگاههایی که احتمالا به آنها میشود دستگاه امنیتی گفت از من حمایت میکنند در برابرش موضع میگیرند و میگویند اتفاقا ما میخواهیم مخالف این عمل کنیم. این تشخیص و نظر فردی آقای فلاحیان بود و واقعا هرچه هم با او صحبت کردیم، نپذیرفت. ایشان میگفت: «تشخیص دادهام و احساس تکلیف شرعی کردهام و باید بیایم و بگویم».