«تور بالکانی» در اوج مناقشه با اروپا

شرق/متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه از روز یکشنبه سفر خود به منطقه بالکان را با حضور در صربستان آغاز کرد و در گام دوم، روز گذشته «سهشنبه» بلگراد را به مقصد سارایوو، پایتخت بوسنی و هرزگوین ترک کرد تا به دعوت بیسرا تورکوویچ، همتای بوسنیایی خود درباره مسائل مختلف دوجانبه با وی دیدار و رایزنی داشته باشد.
سفر حسین امیرعبداللهیان به حوزه بالکان، آنهم در شرایطی که روابط بینالمللی ایران اخیرا پستیوبلندیهای زیادی داشته است، چه معنایی دارد؟! آیا تهران درصدد تقویت روابط با کشورهای اروپایی است که هنوز در سایه اتحادیه اروپا قرار ندارند یا آنکه دولت رئیسی سعی دارد در سایه انجام این سفرها، ضمن القای گزاره پویایی و تحرکات در حوزه سیاست خارجی، اقدامی را در جهت تقویت فضای دیپلماتیک و تعدیل فشارها کلید بزند؟ عبدالرضا فرجیراد برای پاسخ به این پرسشها از نگاه ژئوپلیتیک، اروپا را به چند دسته تقسیم میکند. «اتحادیه اروپا»، «اتحادیه اروپا منهای بریتانیا بعد از برگزیت»، «قاره سبز» و «کشورهای اروپایی»، عناوینی هستند که ذیل تقسیمبندی تحلیلی در حوزه ژئوپلیتیک به آنها اشاره میشود. با این دستهبندی، سفیر پیشین ایران در ایسلند به «شرق» میگوید: «خاستگاه و اقتضائات سیاسی و دیپلماتیک هرکدام از آنها کاملا متفاوت از یکدیگر است». از این منظر، فرجیراد «حضور حسین امیرعبداللهیان در دو کشور صربستان و بوسنیوهرزگوین و اساسا سفر وزیر امور خارجه ایران به بالکان را بیارتباطی با مناسبات تهران با اروپا یا اتحادیه اروپا میداند»؛ چراکه این استاد حوزه ژئوپلیتیک این دو کشور را (صربستان و بوسنیوهرزگوین) در چارچوب کشورهای عضو اتحادیه اروپا، همسو با آمریکا و ناتو قرار نمیدهد. بنابراین سفر امیرعبداللهیان به صربستان و بوسنیوهرزگوین در سایه مناسبات اروپایی ایران جایی ندارند و بیشتر در راستای «سیاست نگاه به شرق» تعبیر میشود.
این کارشناس مسائل اروپا وضعیت کنونی روابط ایران با کشورهای اروپایی را بحرانی و رو به افول میداند. بنابراین این تحلیلگر حوزه بینالملل معتقد است اکنون شرایط بهگونهای نیست که بشود این روابط را ترمیم کرد؛ بهویژه آنکه برخی اخبار هم حکایت از آن دارد که روابط ایران با اتحادیه اروپا و بهخصوص تروئیکای اروپا، بیش از گذشته دچار مشکل خواهد شد. فرجیراد به این نکته اشاره دارد که دو کشور صربستان و بوسنیوهرزگوین کشورهایی هستند که هنوز به عضویت اتحادیه اروپا درنیامدهاند، پس عملا در چتر اروپایی تعریف نمیشوند. در همین راستا، سفیر اسبق ایران در مجارستان با تمرکز بر کشور صربستان تأکید دارد که بلگراد همواره در مسیر مسکو گام برداشته است، به همین دلیل حضور امیرعبداللهیان در صربستان با نیمنگاهی به تقویت روابط با کشورهای حوزه «شرق» قابل ارزیابی است. با این تحلیل، سفیر اسبق ایران در نروژ، به اولویت سیاست خارجی دولت سیدابراهیم رئیسی در تقویت مناسبات با کشورهای حوزه شرق اشاره دارد و معتقد است صربستان هم به دلیل حمایت روسیه و گرایش صربها به مسکو هنوز نتوانسته به اتحادیه اروپا ملحق شود و به همین دلیل گزینه مناسبی برای دولت سیزدهم در جهت تقویت روابط است.
در ادامه عبدالرضا فرجیراد به نکته مهمتری میپردازد و معتقد است «سفر حسین امیرعبداللهیان به بالکان و حضور در کشورهایی مانند صربستان و بوسنیوهرزگوین نمیتواند «گزینه آلترناتیو و جایگزینی برای موازنهسازی در برابر سختشدن روابط ایران با اتحادیه اروپا و بهخصوص تروئیکای اروپایی باشد». مؤید این گزاره از منظر سفیر اسبق ایران در نروژ، به وضعیت کنونی غرب بازمیگردد که بهواسطه فشار افکار عمومی جهانی بعد از برخی اتفاقات اخیر، اکنون حساسیت جدی روی تهران دارد. در سایه این مسئله، فرجیراد اذعان دارد که شاید در دوره ترامپ بهواسطه ایجاد شکاف و گسل بین اروپا و آمریکا، تهران میتوانست از تقویت مناسبات خود با کشورهای اروپایی به صورت انفرادی، گزینههای آلترناتیوی را برای خود ایجاد کند؛ چراکه اتحادیه اروپا و حتی تروئیکای اروپایی به موازات همراهی با تحریمهای دوره دونالد ترامپ، حمایتی از سیاستهای ضد ایرانی واشنگتن نداشتند. اما به زعم این دیپلمات باسابقه کشورمان، اکنون وضعیت بهطور جدی متفاوت از آن دوران است. درحالحاضر یک همبستگی، همراهی و همسویی بین اروپا و آمریکا در تقابل با ایران در موضوعات مختلف از اعتراضات و حقوق بشر گرفته تا جنگ اوکراین و... شکل گرفته است، پس نمیتوان از تقسیمبندی اتحادیه اروپا، اتحادیه اروپایی منهای بریتانیا، قاره سبز، کشورهای اروپایی و نظایر آن استفاده کرد. تحلیلگر مسائل اروپا در ادامه گپوگفت خود با «شرق» نگاه جزئیتری به حوزه دیپلماسی اقتصادی دارد و در این راستا بیان میکند: «حتی اگر حضور حسین امیرعبداللهیان در دو کشور صربستان و بوسنیوهرزگوین هم در راستای دیپلماسی اقتصادی مورد ارزیابی قرار گیرد، باز هم نمیتوان قاطع از بهدستآمدن خروجی و دستاورد مدنظر دولت رئیسی سخن گفت؛ چراکه بهواسطه مشکلات موجود در حوزه پولی و بانکی در سایه عدم پذیرش لوایح FATF، برقراری هرگونه رابطه اقتصادی و تجاری از سوی صربستان، بوسنیوهرزگوین و هر کشوری با ایران میتواند به یک رابطه تجاری پرریسک و پرخطر برای بلگراد، سارایوو و... بدل شود».