سرمقاله آرمان ملّی/ لزوم تنوع عملی در سیاست خارجی
آرمان ملی/ « لزوم تنوع عملی در سیاست خارجی » عنوان سخن روز در روزنامه آرمان ملّی به قلم حشمتا... فلاحتپیشه است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
طبیعت دیپلماسی این است که اگر به مو هم برسد پاره نمیشود و در موضوع برجام هم این مساله قابل مشاهده است. ضمن اینکه ماموریت دیپلماتها نیز این است که همواره میز مذاکره را حفظ کنند. حال چه در قالب یکسری اظهار خوشبینیها و چه در قالب طرح یکسری مواضع و... این تنها اتفاقی است که در بحث برجام افتاده وگرنه در شرایط کنونی دو طرف ایران و آمریکا برنامهای برای احیای برجام ندارند. طرف اروپایی هم سیاستی که دنبال میکند جلوگیری از گسترش بحران میان ایران و آمریکاست. چرا که تحولاتی در دنیا شکل گرفته و در سرزمینهای اشغالی هم نتانیاهو روی کار آمده است. در چنین شرایطی اتحادیه اروپا و آقای بورل سعی میکند به عنوان طرفی که میتواند بیشترین آسیب را از گسترش بحران ببرد در مورد احیای دیپلماسی صحبت کند. ولی به نظر میرسد اتفاقی در عمل نیفتاده و همان چیزی که در گذشته نیز بدان تاکید شده اتفاق بیفتد یعنی اینکه در نهایت آمریکا به برجام بازمیگردد اما اکنون زمان آن نیست. آمریکاییها تا حد امکان سعی میکنند که قدرت چانهزنی ایران را تضعیف کنند یکی بهخاطر عدم شکل گیری سازو کارهای درونی حل اختلاف در ایران یا به عبارتی سوءاستفاده از التهاباتی که در ایران وجود داشت و دیگری سعی میکنند تا حد امکان ایران را به یک کشور منزوی تبدیل کنند و آن موقع مذاکرات دوجانبه جای خود را به یک مذاکره توام با تحمیل یک جانبه بدهد. در سمت دیگر تجربه نشان داده که ایرانیها وارد چنین مذاکراتی نمیشوند. بنابر این حتی در میان مدت نیز امکان شکلگیری یک فاز مذاکراتی تازه وجود ندارد. نکته مهم این است که عمده مساله به خود ایران ربط دارد. ایرانی که کماکان در شرایط تحریم به سر میبرد و نفت را با تخفیف میفروشد. بنابر این این شرایط نیز طبیعتا به جنگ منتهی نمیشود. چرا که ایران نیز برنامهای برای استفاده نظامی از برنامه هستهای خود ندارد. منتها دیپلماسی سرنوشت محتومی است که نه در کوتاه و میان مدت بلکه در بلندمدت مجدد به مذاکرات هستهای بازمیگردد. منتها در ایران باید چند گام برداشته شود. نخست اینکه بهانههای داخلی برای تضعیف توان چانه زنی ایران باید در قالب مسالمت آمیز از بین برود. به هر حال کشورها و جوامعی که اختلافات درونی خود را به گونهای توام با اجماع و رضایت به پایان میرسانند بعد از آن به یک قدرت بیشتری دست پیدا میکنند. باید یک شرایط اقناعی شکل گیرد و آن زمان شاهد خواهیم بود که خود غربیها خیلی جدیتر موضوع مذاکره را مطرح میکنند. موضوع دوم نیز این است که در عرصه بینالمللی ایران باید فعالیتهای خود را شکل دهد. آنچه که میبینیم کل سیاست خارجی کشور در طول چند ماهه اخیر به یکسری موضع گیریها محدود شده و مشخص هم شد که سیاست نگاه به شرق توان راهبردی ایران را افزایش نداد. لذا نیازمند نوعی تنوع عملی در سیاست خارجی هستیم. یعنی کشور از هر امکانی برای تنشزدایی استفاده کند.