روایت "آرمان ملی" از «هنر» باهنر

آرمان ملی/متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نام یک سیاستمدار چندی است که بیش از گذشته شنیده میشود، سیاستمدار متولد کرمان که مشی متفاوتی نسبت به دیگر سیاستمداران این خطه از جمله آیتا... هاشمی، حسین مرعشی و... دارد. او اصولگراست و در دوران جوانی در کرمان تقریبا رابط میان انقلابیون کرمان و محافل و مجالس تهران بود و در این مدت میان تهران و کرمان دائم در حال رفت و آمد بود. او ابتدا به معاونت استانداری کرمان منصوب و سپس نمایندگی 7 دوره مجلس (دور دوم و هفتم از کرمان و ادوار سوم، چهارم، پنجم، هشتم و نهم از تهران) را عهدهدار شد. باهنر 2 دوره هم عضو مجمع تشخیص مصلحت بود. چنین شخصیتی با این رزومه در روزهای اخیر به اظهارات قابل تامل میپردازد مانند دیروز که گفت: «حتی من قدری تردید دارم که امام گفته باشند اسرائیل باید از بین برود. یک زمانی هم در شورای دفاع بحث شد که این، موضع نظام جمهوری اسلامی باشد یا نه؟ که حضرت امام (ره) فرمودند بگویید نه، آن طلبه گفته است. چون آن موقع میگفتند امام فرموده است صدور انقلاب و در بیرون از کشور، ایرانهراسی راه انداخته بودند که ایران با توپ و تانک و لشکرکشی میخواهد انقلابش را صادر کند. امام توضیح دادند که ما اگر میگوییم صدور انقلاب، منظور صدور فرهنگی، اعتقادی، صدور فکری است، نه صدور نظامی در حالی باهنر در لزوم نابودی اسرائیل تردید وارد کرد که امام خمینی(ره) در شهریور 61 به صراحت به این موضوع اشاره کردند و روزنامه کیهان در 17 شهریور آن سال در صفحه نخست خود تصویر بنیانگذار انقلاب اسلامی با تیتر: «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود» منتشر کرد و به نقل ازامام خمینی (ره) نوشت: «... شما ملاحظه کردید در لبنان یک دولت پوشالی دو میلیون - یعنی، اسرائیل- در مقابل یک میلیارد مسلمان ایستاد و حمله کرد و آن قدر جنایت کرد که در تاریخ کمنظیر است. آن وقت میبینیم که دولتهای اسلامی در تلاشند که آن را به رسمیت بشناسند. ما میگوییم اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و بیتالمقدس مال مسلمین و قبله اول مسلمین است.»
پروژه باهنر چیست؟
درباره مشی اخیر باهنر گمانههایی را میتوان مطرح کرد. نخست آنکه او میخواهد سکان هدایت سیاسی اصولگرایان را در دست گیرد تا مانند انتخابات مجلس یازدهم طیف تندروی این جریان به مجلس راه پیدا نکنند. گمانه دوم گشایش مسیر برای ورود علی لاریجانی به انتخابات ریاستجمهوری است. او و لاریجانی از یک طیف اصولگرایی هستند و باهنر با اظهارات اخیرش درصدد القای تفاوت بخش اعتدالی اردوگاه اصولگرایی با بخشهای دیگر است و حتی این امید را دارد که بخشی از آرای اصلاحطلبان را جذب کند. همچنین شاید باهنر قصد بازگشت به مجلس را داشته باشد و لیستی از اعتدالیون یا حتی ائتلاف با اصلاحطلبان تهیه کند. در نهایت این گمانه مطرح است که باهنر قصد معرفی خود بهعنوان یک مصلح را دارد و جایگاهی که برای خود در نظر دارد نه درگیر حواشیای است که ناطق نوری و لاریجانی به آن دچار شدند و نه اقداماتی داشته که بهانه به دست مخالفانش دهد بنابراین میتواند بهراحتی نقش یک واسطه میان اصلاحطلبان و اصولگرایان را داشته باشد و پروژه آشتی ملی را محقق کند.
گامهای حساب شده باهنر
ذات و ماهیت باهنر با اصولگرایی گره خورده است. این عضو قدیمی اردوگاه اصولگرایی سوار بر قطاری شده که پیش از او و پیشتر ناطق نوری مسافر آن شد، یعنی حرکت به سمت اعتدال! در شرایطی که برخی اصولگرایان دارای اسم و رسمدار بدون توجه به نیازهای مردم تنها به متهم کردن آنها مشغولند، اعتدالیون بر لزوم درک چرایی اعتراضات واقعی و نه اعتراضات جهتدار تاکید دارند. 15 بهمن محمدرضا باهنر گفت: «فوت مهسا امینی دلیل اصلی وقایع اخیر نبود؛ این تنها یک جرقه بود... برخی نارضایتیها و ناکارآمدیهایی در ساحت اقتصاد، سیاست و حتی فرهنگ و دیپلماسی در داخل کشور وجود دارد؛ این اشکالات را ما باید کشف و درک کنیم و آنها را بفهمیم و حل کنیم از بیهنری ماست که وقتی اغتشاشات ساکت میشود فکر میکنیم مساله حل شده؛ حل نشده! حتی آنهاییکه در راهپیماییهایی به نفع نظام شرکت میکنند، در 13آبان و نمازجمعه، اگر پای درد و دل اینها بنشینیم گلایههایی دارند؛ گلایه از رئیسجمهور، از نماینده مجلس، از من، از آقای امام جمعه گلایه دارند.» باهنر اظهاراتی داشت که سالهاست از سوی اصلاحطلبان بر آن تاکید میشود که همان خودداری از تبدیل معترض به معاند است. او گفت: «متأسفانه بعضیها درست عکس این عمل میکنند. یعنی میگویند هرکسی که جانفدا نیست، دیگر باید از رویش عبور کرد! موافق را هم بیتفاوت میکنند؛ بیتفاوت را مخالف میکنند و مخالف را حتی بعضی وقتها به معاند تبدیل میکنند. این دیدگاه با مشی امام متفاوت است.» یکی از اظهارات قابل تامل طرح موضوع «جمهوری دوم» بود که بدون تردید اصلاحطلبان برای طرح آن با محدودیتهایی مواجه هستند اما باهنر با توجه به سبغه اصولگرایی که دارد، به بیان آن پرداخت: «بعد از 40 و اندی سال باید در برخی ساختارها تجدیدنظر کنیم. فرانسه از زمان انقلاب کبیر خود تاکنون 5 جمهوری را تغییر داده و ساختار جمهوریت خود را تغییر داده، ما هم باید وارد دوره «جمهوری دوم» شویم.»