سرمقاله وطن امروز/ آغاز بازی مقصرسازی زلنسکی

وطن امروز/ « آغاز بازی مقصرسازی زلنسکی » عنوان یادداشت روزنامه وطن امروز به قلم است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
حنیف غفاری: گویا شکست اوکراینیها در نبرد حساس و سرنوشتساز باخموت، نگاه اولیه اعضای پیمان آتلانتیک شمالی درباره نبرد اوکراین را تا حدود زیادی مخدوش کرده است. وزیر دفاع آمریکا اخیرا اعلام کرد با متحدان اروپایی در حال هماهنگی برای آموزش نیروهای اوکراینی برای کار با جنگندههای اف۱۶ هستند اما این یک کار پرهزینه و پیچیده خواهد بود و راهحلی جادویی برای جنگ نیست! «لوید آستین» در این باره میگوید: اوکراین علاوه بر آموزش باید قادر به حفظ و نگهداری از هواپیماها و مجهز به مهمات کافی باشد. سیستمهای دفاع هوایی از جمله سلاحهایی هستند که اوکراین برای کنترل گستردهتر حریم هوایی به آنها نیاز بیشتری دارد.
رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز در تازهترین مواضع خود اذعان کرد راهحل جادویی برای تغییر معادلات نبرد اوکراین وجود ندارد. مارک میلی تاکید کرده است تهیه ۱۰ فروند اف۱۶ با خرجهای مربوط به تعمیر و نگهداری ۲ میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت.
سوال اصلی این است: چرا مقامات آمریکایی پس از شکست اوکراینیها در نبرد باخموت، از پرهزینه بودن ارسال اف16 به اوکراین یا عدم وجود سلاحهای جادویی برای تغییر موازنه نبرد سخن به میان آوردهاند؟ از فوریه 2022 (زمان آغاز جنگ اوکراین)، مقامات آمریکایی و اروپایی از تحریمهای گسترده علیه روسیه و حمایت تسلیحاتی مستمر از اوکراین به عنوان ۲ ابزار مهم پیروزی بر مسکو یاد میکردند. بر همین مبنا، حتی افرادی مانند بایدن و بوریس جانسون (نخست وزیر اسبق انگلیس) در ماههای نخست وقوع نبرد، اجازه مذاکرات مستقیم با پوتین را به زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین ندادند و مدعی بودند دیپلماسی و مذاکره، مانع تحقق پیروزی اوکراین و ناتو در جنگ خواهد شد! حتی مقامات آمریکایی و انگلیسی در حوزه دیپلماسی پنهان و مذاکرات غیررسمی، با ژرمنها و فرانسویها بر سر نگاه خوشبینانه مطلق خود درباره شکست قطعی ارتش روسیه در جنگ اوکراین، مجادلاتی پیدا کردند. اکنون ایدهآلگرایی غربیها در سال 2022 میلادی، به پاشنه آشیل راهبردی آنها در سال 2023 میلادی تبدیل شده است!
رمزگشایی از سخنان لوید آستین و مارک میلی چندان دشوار نیست! مقامات آمریکایی پس از شکست اوکراینیها در نبرد باخموت، قدرت ریسکپذیری راهبردی و حتی تاکتیکی خود را در میدان نبرد از دست دادهاند.
نکته جالب توجه اینکه چندی پیش، در جریان سفر زلنسکی به آمریکا و ملاقات وی با بایدن، رئیسجمهور این کشور، مقامات کاخ سفید از ارسال جنگندههای اف16 به عنوان مصداق بارز حمایت خود از اوکراینیها یاد کرده و مدعی شدند این جنگندهها به همراه سامانههای پدافندی و آفندی مهمی که واشنگتن و دیگر اعضای ناتو در اختیار ارتش اوکراین قرار میدهند، روسیه را در جایگاه بازیگری منفعل قرار خواهد داد اما امروز مقامات آمریکایی از جنگندههای اف16 به عنوان سلاحهایی غیرجادویی نام میبرند که قدرت تغییر معادلات نبرد را ندارند.
اما نقطه اوج مواضع وزیر دفاع آمریکا جایی است که وی مسؤولیتی بابت عدم کارآمدی سامانهها و تسلیحات ارسالی کشورش به اوکراین بر عهده نمیگیرد و بالعکس، کییف را مسؤول بروز هرگونه نقص یا کمبودی در این حوزه قلمداد میکند! به عبارت بهتر، آمریکاییها عملا میگویند اوکراینیها فاقد برخی زیرساختها و بایستههای لازم جهت استفاده گسترده از جنگندهها و سلاحهای ترکیبی و قدرتمند هستند. آیا زمانی که نمایندگان پارلمان اروپا یا اعضای مجلس نمایندگان و سنای آمریکا در مقابل سخنرانیهای تکراری زلنسکی نشسته و حمایت همهجانبه خود از دولت و ارتش اوکراین را با تشویقهای ممتد عیان میساختند، زیرساختهای لازم در اوکراین برای بهرهگیری از سلاحهای پیشرفته آمریکایی و اروپایی فراهم بود؟!
تاریخ روابط بینالملل نشان داده است تاریخمصرف بازیگرانی مانند زلنسکی برای آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان به مراتب محدودتر از حد تصور این بازیگران سادهلوح است! اکنون رئیسجمهور اوکراین از یک سو حمایتهای تسلیحاتی غرب از خود را تا حد زیادی از دست رفته میبیند و فراتر از آن، مسؤولیت عدم دریافت این تسلیحات و در نتیجه، عدم تغییر موازنه نبرد نیز از سوی کاخ سفید بر گردن وی گذاشته شده است. به نظر میرسد اعضای ناتو خود را برای عبور از زلنسکی و قربانی کردن وی جهت جلوگیری از افزایش تصاعدی هزینههای نبرد اوکراین آماده میکنند. آیا این کابوس رئیسجمهور اوکراین در آینده نزدیک تحقق خواهد یافت؟