فقرا فقیرتر شدند
هم میهن/ متن پیش رو در «هم میهن» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست
بررسی نتایج یک پژوهش بینالمللی درباره تاثیر تحریمها
نتیجه یک مطالعه نشان داده است که تحریمهای اعمالشده علیه ایران در سال 2012 عمدتاً بر جمعیت جوان و بیسواد مناطق روستایی تأثیر گذاشته است. این تحقیق در شرایطی از افت زندگی مردم تحت تحریم خبر میدهد که از یکسو شرایط معیشتی مردم ایران روزبهروز سختتر میشود و از سوی دیگر عدهای سعی میکنند آثار تحریم را بر روند کلی کشور مثبت ارزیابی کنند. کارشناسان در گفتگو با هممیهن تاکید کردهاند که شرایط تحریم برای مردم نمیتواند مثبت باشد، مگر عده محدودی که در سایه تحریمها به رانت خاصی دست پیدا کردهاند. آنها همچنین تاکید کردند که اگر تحریمها لغو نشود، جامعه شرایط نامطلوبتری را تجربه خواهد کرد تا جایی که شکاف طبقاتی عمیقتر از وضعیت فعلی شده و هر روز افراد بیشتری به زیر خط فقر سقوط خواهند کرد. شرایطی که میتواند وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نامطلوبی را بهدنبال داشته باشد.
آسیب جدی روستائیان از تحریمها
مؤسسه تحقیقات اقتصادی لایبنیتز (آیفو) در تحقیقات خود که اخیرا منتشر شده، اعلام کرده که تحریمهای سازمان ملل متحد سالانه منجر به کاهش دو درصدی رشد در کشورهای هدف میشود. فلوریان نویمایر، رئیس گروه تحقیقاتی آیفو در زمینه سیاستهای مالیاتی و مالی، گفت: «تحریمهای اقتصادی بهطور منظم به بخشی از جمعیت کشورهای تحریمشده که در فقر یا نزدیک به آن زندگی میکنند، بیشترین ضربه را میزند. این در درجه اول در مورد تحریمهای آمریکا در گذشته صدق میکند. بهعنوان مثال، مطالعات نشان داده که تحریمهای اعمال شده علیه ایران در سال 2012 عمدتاً بر جمعیت جوان و بیسواد مناطق روستایی تأثیر گذاشته است.» این مطالعه که براساس ارزیابیهای 160 کشور انجام شده است، همچنین نشانگر آن است که در کشورهای فقیرتر، تحریمها منجر به کاهش امید به زندگی در میان جامعه میشود. چنین اقداماتی از سوی سازمان ملل، امید به زندگی مردم را بهطور متوسط بین 2/1 تا 4/1 سال کاهش میدهد. این تحقیق اگرچه بخشی از نمای تخریبگر تحریم بر ساختمان جوامع بشری از جمله ایران است، اما سویه دیگری نیز دارد. یعنی نگاه مسئولان کشورهای تحت تحریم به وضعیت زندگی مردم. وضعیت خطرناکی که حکایت لحظههای ما مردم در ایران تحت تحریم است؛ مردمی که از نبود اشتغال، فقدان مبادلات بینالمللی در دسترس و آسان، فقدان سرمایهگذاری خارجی، بیرونقی صنعت توریسم بهعنوان صنعتی درآمدزا، فرسودگی تجهیزات و امکانات صنعتی در حوزههای مختلف و عدم امکان نوسازی و بازسازی آنها به دلیل همین تحریمها رنج میبرند. در چنین شرایطی برخی از افراد دارای تریبون به جای در پیش گرفتن سیاست تحریمزدایی برای بازسازی و بهبود زندگی مردم سعی میکنند تحریمها را مانند نعمتی الهی برشمرده و آن را مایه خودکفایی بدانند. خودکفایی که البته ردپای آن در زندگی مردم مشاهده نمیشود و خوانی گسترده که ظاهراً فقط این افراد از آن برخوردار بوده و نهتنها سایر ایرانیان درک و مشاهدهای از آن ندارند، بلکه برعکس شاهد عمیقتر شدن شکاف اجتماعی، رشد جمعیت زیر خط فقر مطلق، از بین رفتن و لاغر شدن طبقه متوسط بهعنوان ستونهای اصلی هر جامعه و کاهش درآمدها در برابر هزینههای استخوانشکن زندگی هستند. در چنین شرایطی که آمار و ارقام هم حکایت از ناسور شدن زخم ناشی از تحریمها بر پیکره جامعه ایرانی دارد، حالا سوال این است که آیا واقعا میتوان تحریم را زمینه خودکفایی دانست؟ در این بین برای جمعیت روستایی بهویژه در مناطق محروم کشور که علاوه بر خشکسالی و عدم دسترسی به منابع حداقلی زندگی باید با مصائب ناشی از تحریم نیز دستوپنجه نرم کنند، چه تدبیری اندیشیده شده است؟ آیا این گروه که اصولاً یکی از ارکان تولید کشورها محسوب میشوند نیز در سایه تحریمها به خودکفایی رسیدهاند.
خودکفایی در شرایط تحریم، ادعایی انحرافی
مرتضی افقه، اقتصاددان معتقد است، وقتی ادعای خودکفایی در شرایط تحریم را میکنیم باید به این نکته توجه کنیم که ادعای خودکفایی یک ادعای انحرافی است و باعث اتلاف منابع میشود. او درگفتوگو با هممیهن توضیح داد:«جملات مثبتی مانند نعمت بودن تحریمها یا زمینهساز خودکفایی بودن تحریمها را که عنوان میکنند بیشتر مصرف داخلی داشته و بلوفی بوده در برابر کشورهای تحریمکننده. درحالیکه افرادی که این سخنان را بیان میکنند به خوبی میدانند تحریمها تا چه میزان به پایههای اقتصادی کشور آسیب زده است. در حال حاضر دولت با واقعیت مواجه شده و دریافته است که این حرفها شعاری بیش نبوده است.» این اقتصاددان با بیان اینکه مشکل اصلی کشور در داخل است، اظهار کرد:«ما در سی سال بعد از جنگ نتوانستهایم بسترهای پیشرفت، رشد و رفاه جامعه را بهگونهای هموار کنیم که در مقابل تحریمهای خارجی کمترین آسیب را ببینیم. هیچ کشوری بینیاز از مراودات خارجی نیست و نمیتواند به حداکثر رفاه برسد، مگر اینکه با سایر کشورها روابط سیاسی و اقتصادی داشته باشد. سوءتدبیرها در سه دهه گذشته باعث شد شکاف طبقاتی افزایش یافته و مناطق روستایی فقیر و فقیرتر شوند، حتی در شهر هم حاشیهنشینان به دلیل افزایش بیکاری فقیرتر شدهاند. بنابراین وقتی تحریمها هم از ابتدای سال 1397 تشدید شد، این وضعیت شدت بیشتری یافت.» این کارشناس اقتصادی خاطرنشان کرد:«تا پیش از تشدید تحریمها در سال 1397 وضعیت فقیر بودن روستاها و حواشی شهرها را داشتیم، اما با پول نفت معمولا بیتدبیریهای منجر به این فقر را کتمان کرده بودیم. افزایش تحریمها بیکفایتیهای گذشته و امروز را عریانتر کرده است. بنابراین گزارشی که گروه تحقیقاتی آیفو ارائه کرده، قطعا قابل ملاحظه و مورد تایید است.» او با تاکید براینکه اگر تحریمها لغو نشود، وضع بدتر میشود، عنوان کرد:«در چنین شرایطی شکاف طبقاتی افزایش یافته و فقرا فقیرتر میشوند، همچنین تعداد بیشتری از طبقه متوسط جامعه به زیر خط فقر سقوط میکنند.» افقه در پاسخ به این سوال که چرا تحریمها روی روستائیان تاثیر بیشتری داشته است؟ بیان کرد:«یکی از مباحث ادبیات توسعه آن است که در کشورهای در حال توسعه (در این مبحث، ایران) مناطقی که بیشترین فقرا را دارند بررسی کنیم. معمولا از دهه 40 به بعد و از زمانی که تصور شد صنعت میتواند محور پیشرفت و توسعه باشد بسیاری از روستاها در کشورهای در حال توسعه به صورت عام و در ایران به دلیل داشتن نفت بهطور خاص، روستاها مورد بیاعتنایی شدید قرار گرفتند. به همین دلیل از همان دهه 40 به این سو مهاجرت به شهرها افزایش یافت و آنها که باقی ماندند به دلیل نداشتن امکانات تولید حتی در بخش کشاورزی فقیرماندند. این موضوع البته در شرایط عادی بود. در شرایط تحریم اما متاسفانه به دلیل اینکه روستائیان دسترسی کمتری به امکانات مالی و امکانات لجستیک دارند و هم کمبود دانش کشاورزی که شغل اصلی آنها را شامل میشود، از تحریمها صدمه بیشتری دیدهاند. بهویژه آنکه امروز کشاورزی ما مانند سایر بخشهای اقتصادی به واردات بهویژه واردات کودهای شیمیایی و ابزار و لوازم مکانیزه مانند تراکتور و کمباین نیاز دارد و تامین این ابزار نیز به منابع خارجی نیازمند است.» این اقتصاددان خاطرنشان کرد:«متاسفانه خشکسالی نیز به مشکلات فعلی اضافه شده است و روستاهای کشور از دو سو تحت فشار هستند. بیاعتنایی دولتها نسبت به مناطق محروم و روستاهای این مناطق باعث ایجاد زمینه مهاجرت شده است و خشکسالی نیز این روزها به شرایط فعلی اضافه شده است. این درحالیست که تحریمها حتی بخش شهری را نیز دچار مشکل کرده است. بنابراین مهاجرت از روستاها به شهرها باعث افزایش حاشیهنشینی در کشور میشود که این موضوع تبعات گستردهای دارد. حجم بالای دستفروشان در متروها و خیابانهای شهرهای بزرگ حاکی از این است که روستائیانی که در روستای خود موفق به کسب درآمد نشدهاند به شهرها مهاجرت کردهاند و مشکلات عدیده جدیدی در شهرها ایجاد کردهاند که تبعات اجتماعی و سیاسی بهدنبال آن آمده است.»
افقه معتقد است حالا که مجموعه ساختار سیاسی یکدست شده و رقیبی مانند دولت روحانی برای آقایان وجود ندارد که مشکلات را گردن او بیندازند، احتمالا به این واقعبینی رسیدهاند که تحریمها هرگز نعمت نبوده است یا حداقل برای ایران با شرایط خاص خودش نعمت نبوده است. بنابراین بهتر است تلاش بیشتری برای برداشتن تحریمها بکنند تا بتوانیم روابط سیاسی و اقتصادی را از سر بگیریم و مردم ما از منافع تجارت خارجی بهرهمند شوند. او پیشبینیمیکند که در صورت عدم رفع تحریمها و با ادامه این روند، تا پایان سال کشور از نظر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دچار بحران جدی شود.
تحریمها برای اهالی رانت، مثبت بوده است
اردشیر گراوند، جامعهشناس نیز معتقد است؛ ممکن است تحریم تنها برای افرادی خوب باشد که در شرایط تحریم تجارتشان توسعه یافته یا رانت خاصی به آنها رسیده است. او به هممیهن گفت:«معمولا در انباشت ارتباطات و روابط، انباشت ثروت نیز پیش میآید. بنابراین برای پی بردن به این موضوع که آیا تحریم یک نعمت است باید به شاخصههای آن دقت کرد. بهعنوان مثال یکی از نمودها و شاخصهای اصلی نعمت بودن یک اقدام، تاثیر مستقیم آن بر نظام اجتماعی است. وقتی میتوان به این سوال که آیا تحریم نعمت بوده و باعث خودکفایی شده است پاسخ داد که پاسخ به این سوالات مثبت باشد؛ به عنوان مثال آیا تورم کنترل شده است؟ آمار بیکاری کاهش پیدا کرده است؟ آیا محیطزیست نجات پیدا کرده یا وضعیت خودرو بهتر شده است؟ یا اینکه آیا شرایط مسکن توسعه یافته است؟ و... اگر پاسخ به این سوالات مثبت است، حتما تحریم نعمت بوده است.» او ادامه داد:«بنابراین افرادی که تحریم را باعث روندی مثبت میدانند باید مثلا 4 شاخص را بشمارند و بگویند که اثر تحریم بر نماگرهای این چهار شاخص مثبت بوده است. اگرچه میگویند در برخی از شرایط محرومیت میتواند ابتکار به وجود آورد، اما در دنیای امروز که اساسا تعاملات بینالمللی و ملی باعث توسعه ساخت، فعالیت و اشتغال میشود این حرف بیمبناست و تحریم برای عموم جامعه زمینهساز مشکل و گرفتاری بوده، هست و خواهد بود.»
او با مثالی درباره تاثیر منفی تحریمها بر جامعه بیان کرد:«اگر تحریم نبودیم ممکن بود شرکت پژو یا تویوتا در ایران اقدام به تولید خودرو کند یا شرکت آیفون در ایران گوشی تولید کند. توجه کنید که ما دارای شرایط مثبتی برای سرمایهگذاری خارجی هستیم. شرایطی مانند جمعیت جوان و در سن کار، پایین بودن هزینه کارگر در ایران، قرار گرفتن در یک نقطه جغرافیایی مناسب، موهبت قرار گرفتن به عنوان یکی از تولیدکنندگان اصلی گاز و نفت جهان، دسترسی به آبهای آزاد، قرار گرفتن روی خط جاده ابریشم، برخورداری از محیط و اقلیم خوب، داشتن محصولات پتروشیمی. بنابراین با توجه به این شرایط ما میتوانستیم از حجم بالای تولید در داخل استفاده کنیم.» او در ادامه با توضیح اینکه تولید داخلی با تولید در داخل دو امر متفاوت هستند، اظهار کرد:«من معتقدم ما پتانسیل خوبی برای موفقیت تولید در داخل داریم و اگر چنین میشد جوانان اشتغال گستردهای را تجربه میکردند. در واقع اگر تحریم نبودیم، تولید در داخل اتفاق میافتاد که باعث میشد جوانان حداقل ماهانه 1000 دلار درآمد داشته باشند. یعنی 50 میلیون تومان. اما تحریم ما را از بازار اشتغال جهان محروم کرده است. وقتی از بازار اشتغال جهان محروم میشویم، از بازار نوآوری جهان هم محروم میشویم. از طرف دیگر اگر کارخانه تویوتا در ایران بود، کارکنان آن چیزهایی یاد میگرفتند که میتوانستند آن را به ایران خودرو و سایپا و... منتقل کرده و صنعت خودروسازی کشور را توسعه دهند. اما ما از این توسعه دانش هم محروم شدهایم. اگر تولید در داخل اتفاق میافتاد، زندگی به گونه دیگری شکل میگرفت.» این جامعهشناس تاکید کرد:«من اگر به جای مسئولان بودم برای بهبود زندگی جوانان تمام تلاشم را در راستای لغو تحریمها میکردم و فکر نمیکردم که نفت بفروشم، بلکه درصدد آن بودم که از شرکتهای تولیدکننده کالا و خدمات بخواهم در مقابل زمین، آب، برق و حتی محصولات پتروشیمی و بازار مجانی فقط جوانان را شاغل کنند و در ازای آن مثلا 1000 یورو یا دلار بپردازند تا این حجم از جمعیت جوان و بزرگسال ما ازدواج کنند، مسکن بسازند و فرزندآوری کنند ضمن آنکه در تجربه توسعه اقتصادی دنیا هم شریک میشدم.» او خاطرنشان کرد:«چنین اقدامی به نفع کشور است زیرا مصلحت اجتماعی حکم میکند که جوانان ایران زندگی داشته باشند و بتوانند نظام اجتماعی را ترمیم کنند. ممکن است تحریم برای یک قشر کوچک یک درصدی نعمت باشد، اما مطمئن باشید برای 99درصد ملت ایران مشکلساز است.» گراوند در پاسخ به این سوال که علت تاثیر چشمگیر تحریمها بر جمعیت روستایی جوان و فاقد سواد چیست؟ بیان کرد:«جامعه شهری برخورداری حداقلی از خدمات را دارد و به مشاغل کاذب و دون مانند زبالهگردی هم دسترسی دارد؛ مشاغلی که در روستاها دسترسی نسبت به آنها وجود ندارد. نکته دوم اینکه باسوادی بازار کار بیشتری را برای افراد فراهم میکند. پس به طور طبیعی وقتی تحریم رخ میدهد، کسانی که در مناطق دورتر هستند حتما گرفتارتر خواهند شد بهویژه اگر خشکسالی و منابع طبیعی کمرمق به شرایط اضافه شوند. در چنین شرایطی دامپروری و زراعت روستائیان نتیجه نمیدهد و حتما مشکلاتشان بیشتر خواهد شد. قشر روستایی معمولا کمسواد هستند و از طرف دیگر سیاست دولت ایران بر توسعه کشاورزی و دامداری نیست و اساسا روستائیان قشر فقیری هستند. بنابراین اگر چنین محرومیتهایی در کنار کاهش باران باشد، قاعدتا روستائیان بیشتر تحت تاثیر تحریم قرار میگیرند.»