طرح کهنه اصلاحات با جلدی نو

صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مازیار شیری/ در فضای سیاسی پیش از انتخابات پیشرو، کنشهای احزاب مختلف رنگوبوی جدیتری به خود میگیرند و اینبار شاهد هستیم حتی با بروز رادیکالیسم در هرم مدیریتی اصلاحطلبان، آنها رویهای تکراری را در پیش گرفتهاند، در رسانهها از عدم حضورشان در انتخابات صحبت میکنند و در خفا در تدارک لیست و به دنبال سهم بیشتر از کیک قدرت هستند. حال آنکه عدهای برای توجیه رفتار سیاسی یک بام دو هوایشان، با موضوعات و ادعاهایی، تقصیر را بر عهده جناحی دیگر میاندازند. نمونه این موضوع را میتوان در اخبار و رسانهها جستار کرد که عدهای به دنبال ایجاد شبهه سیاسی هستند و با ایجاد این شبهه میخواهند استراتژی حزبی خود را به گوش رسانهها برسانند. یادداشت روزنامه هممیهن هم از همین قسم استراتژیها میتوان در نظر گرفت. این روزنامه با کنایه به اصولگرایان نوشته است: «بهجای بازارگرمیها که به دنبالش ناامیدی مردم و از دست رفتن فرصتها به بار میآید، بهتر است جریان نگران اصولگرا و دلواپسین جدید به دنبال ایجاد فضا برای جذب حداکثری و ایجاد رقابت سالم باشند.»
اصلاحطلبان؛ مبدع تئوری «کاندیدای اجارهای»
این رویکرد را میتوان عملیات رسانهای ایضایی برای اصلاحطلبان دانست که برای کاهش فشار و برداشتن نگاه سنگین رسانهها از روی همقطاران رادیکالشان انجام میشود. جدای از این، مبدع تئوری کاندیدای اجارهای خود اصلاحطلبان بودند و مرحوم هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس پنجم دست به این ابزار سیاسی زد. همچنین باید این نکته را در نظر داشته باشیم که ادبیات گفتمانی هر حزبی را میتوان از تاریخچه آن طیف سیاسی دریافت و کاندیدای اجارهای جدای از توهین به افراد و طیفهای سیاسی کنونی، یک بلوف سیاسی است. یکی از جنجالبرانگیزترین بحثهای همیشگی در اردوگاه اصلاحطلبان، حضور این جریان با کاندیدای اجارهای است. موضوعی که کارگزاران نشان دادهاند به آن بیمیل نیستند و حتی اگر اصلاحطلبان همراهی نکنند، شاید با یک کاندیدای غیر اصلاحطلب همچون علی لاریجانی پا به عرصه انتخابات بگذارند. این حواشی دقیقا برگردان آن چیزی است که روزنامه هممیهن مدعی شده است و کاندیدای اجارهای از همان ابتدای پیدایش سیاسیاش در ایران، گزینه روی میز اصلاحطلبان بود نه اصولگرایان. ایده کاندیدای اجارهای حتی در بین اصلاحطلبان هم مخالفان جدی دارد، بهعنوان نمونه علی صوفی، عضو شورایعالی اصلاحطلبان چندی پیش اشاره کرده بود اصلاحات بنا ندارد سناریوی سالهای 92 و 96 و حمایت از نامزد غیر اصلاحطلبی را تکرار کند. حالا اما باز هم اصلاحطلبان که پس از انقلاب سهم بیشتری از قدرت را در اختیار داشتند به بهانه یکدست شدن قدرت به دنبال فشار از پایین برای امتیاز از بالا هستند. رویهای که نباید اتفاق بیفتد و همه در یک فرایند قانونی و با توجه به سبد رأیی که دارند، در عرصه حاضر شوند و با سیاهنمایی و مظلومنمایی، چهره خود را ترمیم نکنند.
تفاوت اپوزیسیون با اصلاحطلب
در جای دیگری از یادداشت هممیهن آمده است: «بهزعم این اصولگرایان، اگر آنها (اصلاحطلبان و احزاب اصلاحطلب) حضور فعال در انتخابات اسفندماه نداشته باشند، اصلاحطلب محسوب نشده و در واقع نقش اپوزیسیونی را بازی میکنند که خارج از مرزها هستند.» در پاسخ به این ادعا هم باید گفت که باید نگاهی به تعاریف و عناوین حزبی و سیاسی انداخته شود و توصیه ما این است که خط تمییز اصلاحات با اپوزیسیون را در رفتار خود ببینند و نه در ادعاهایی که به دیگر گروههای سیاسی نسبت میدهند. اپوزیسیون (به فرانسوی: Opposition) در اصطلاح سیاست به مجموعه افراد و نهادهای مخالف اصل نظام سیاسی گفته میشود که درصدد براندازی نظام حاکم هستند. با این تعریف برای این ادعای روزنامه هممیهن باید پرسید آیا اصلاحطلبان خواستار براندازی هستند؟ درصورتیکه پاسخشان مثبت باشد آن جمع را میتوان اپوزیسیون دانست.
آتش خشک ناامیدی یا رفتار غیرمسئولانه آقایان؟
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «غافل از اینکه تنگکردن دایره خودیهای حاکمیت چه با تلاش برای تشویق جریان مقابل برای بازتعریف خود و چه تاختن به آنها و تخطئهشان چیزی به جز ریختن هیزم در آتش خشک و ناامیدیهای اجتماعی نیست و هرگونه حذفی نه جلب حامیان آنها به جریان خودی اصولگرایی، بلکه پرتاب حامیان این نوع نگاهها به دامان مخالفان است.» این نوع نگاه را میتوان «نگاهی فکاهی» دانست؛ چراکه از رویههای اخبار و حتی از نمودار رسانهای و مدیاگرافی میتوان فهمید چه کسانی، در کدام مقاطع تصویر سیاهی را ارائه میدهند. آتشریختن بر هیزم خشک ناامیدی که هیچ، آقایان مدعی، انبار باروت دشمن را بر آتش خاموش شده موضوعات اجتماعی داخلی آوار کردهاند و اکنون دلسوزی آتش خشک ناامیدی را دارند. کسانی که از ابزارهای سینمایی، فرهنگی و تریبونهای خود با شعار سیاهنمایی مطرح شدهاند و خودشان دلیلی برای ناامیدیهای اجتماعی هستند، اکنون در بزنگاه انتخاباتی علاوه بر هر تحریم و بازیهای سیاسی، با میلشان برای گرفتن کرسیهای قدرت هم مشکل دارند و به همین حد بسنده نکردهاند و قصد دارند با اجارهایخواندن کسانی که به عرصه انتخابات آمدهاند، رفتارهای غیرمسئولانه خود را توجیه کنند.