بیگانه با ملت ایران
صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
اپوزیسیونی خاکگرفته که به همت تریبونهای پولی رسانههای معاند به شهرت رسیدند، اکنون زیر بار شکست خود کمر خم کرده و علامت سوالهای جدی را متوجه موجودیت خودش کرده است. همبستگی ناشیانه و نوپای این اپوزیسیون هم دوامی نداشت و همه ائتلافهای سیاسی ضدایرانی، در نهایت فروپاشیدند. با گذشت بیش از یک سال از سالگرد حوادث و اغتشاشات سال 1401 هیچ اقبالی در سطوح جامعه نسبت به تلاشهای یکساله اپوزیسیون نشان داده نشد و علیرغم هزینههای گزاف کارتلهای رسانهای و تریبونهای میلیون دلاری غربی، اکنون یک شکست بزرگ در اعتمادسازی مردمی، فصل مشترک کارنامه همه اپوزیسیون است. معاندان و ویرانیطلبانی که در سال گذشته هر چه در توان داشتند، برای بحرانسازی در لایههای اجتماعی ایران به کار بردند، اکنون ناامیدتر از همیشه به دنبال بهانهجویی مجدد هستند.
ائتلافهایی که یکشبه تشکیل شدند، اکنون شکافهایی فاحش با یکدیگر دارند؛ اختلافات مالی، ایدئولوژیک و حتی تنش شخصی بخشی از آن است و علاوه بر شکست بیرونی، میتوان گفت اپوزیسیون به شکست درونی هم رسیده و پیکره اصلی معاندین و انقلابهای منفعتجویانهشان لاغر و لاغرتر شده است. اپوزیسیونی ضدایرانی که از ابتدای سال 2023 تشکیل شد، تحتعنوان شورای همبستگی خود را معرفی کرد و از چهرههایی مثل رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، نازنین بنیادی و عبدالله مهتدی تشکیل شد.
عمر همبستگی چهرههای سرشناس اپوزیسیون به چند ماه نکشید و با خروج رضا پهلوی و حامد اسماعیلیون از شورای همبستگی، عملا ائتلاف آنها نیز به پایان رسید و کار بهجایی رسیده است که حتی یکدیگر را در شبکههای اجتماعی «آنفالو» میکنند؛ اما چرا این ائتلاف سیاسی دوام نیاورد و اینقدر سریع به مخاصمه تبدیل شد؟
اختلاف داخلی؛ روتین روزانه
باید گفت که ایجاد چنین شورایی، آغاز یک شکست بود و اجماع افرادی که جدای از تضاد منافع با یکدیگر، انتفاع منافع شخصی، سیاسی و عطش مالی خود را ارجح بر گفتمانشان میدانستند، خود نشانهای از یک شکاف بزرگ در سیاستهای جمعی یک گروه اپوزیسیون است. اختلاف داخلی که ائتلافیون هم که روتین روزانه آنها شده است و پشت پستهای خود در صفحات شخصیشان هر روز از خجالت همقطاریهای ناخواندهشان درمیآیند و سردرگمی، بیهدفی و بحران وحدت استراتژیک، چکیدهای از وضعیت معاندین خارجنشین است. تئوریسینهای تروریسم خیابانی در اغتشاشات ایران حالا عمدهترین مشکلات خود را با توئیتبازی بیان میکنند و این بازیهای مجازی داغی است بر دل آنانی که با طناب پوسیده اپوزیسیون به چاه رفته بودند.
در این میان باقیماندههای رژیم پهلوی، خود را وکیلالرعایا معرفی میکردند و با همکاری رسانهای منافقین سعی داشتند در پلتفرمهای مختلف ادعاهای خود را نمایش دهند، در همین احوال بود که طرفداران اسماعیلیون تأکید زیادی داشتند که «شاه» نمیخواهند و این را در شعارهایشان در برلین نیز فریاد زده بودند و این موضوع نشان داد که رضا پهلوی نمیتواند حتی وکیل یک گروه 10 نفره باشد و بر عملیات بیهنگام او مهر خاتمهای محکم و بیچونوچرا زد.
از معرکهگیرهای رسانهای، سیاستمدار درنمیآید
از طرفی افرادی به دور از صحنه سیاسی و با معرکههای رسانه اعضای اصلی این ائتلاف را شکل دادند و ذات کار مدیریت سیاسی تخصصی است که از مجازیهای خارجنشین برنمیآید و باید اضافه کرد که هیچیک از افراد فوق، شناختی ملموس و دقیق از رفتارهای اجتماعی، اعتقادی و انقلابی مردم ایران نداشتند و این موضوع را میتوان یکی از اصلیترین دلایل عدم اعتماد مردم ایران به چنین اپوزیسیونهایی دانست. هیچیک از اعضای ائتلاف معاندان سابقه کار اجرایی نداشته و حتی شناخت دقیقی از لایههای اجتماعی ایران ندارند. عدم شناخت لایههای اقشار ایرانی در واقع نشان از اشتباه بزرگ تاکتیکی معاندان در کارشان است که همین اشتباه، گریبان ماجراجوییشان را گرفت و نشان داد با بزرگنمایی رسانهای و شانتاژ خبری از کسی سیاستمدار واقعی ساخته نمیشود. همین عدم شناخت اپوزیسیونها نسبت به مردم در بزنگاههای مهمی راه را بر ائتلافیون بست و مانع ارتباط واقعیشان با سطوح مختلف جامعه شد. افرادی که از ابتدای کار خود را شاهزاده و از نژادی دارای حق سلطنت میدانند، هیچ ارتباطی با مردمی که به دلیل تحریمهای ظالمانه به واسطه کشورهای حامی آقای شاهزاده، معیشتشان به تنگ آمده، ندارند. آرمانهای اپوزیسیون هم آرمانهای مردمی و قشر ضعیف نبود، بلکه شعارهایی از جنس هرزهنگاری غربی و انقلابهای مخملی اروپایی بود.
عدم شناخت خارجنشینان نسبت به مردم ایران
همراهی تروریستهای مجاهدین خلق و کومله نشانی دیگر از عدم شناخت واقعی معاندان از مردم ایران بود و این موضوع نشان داد اپوزیسیون ضدایران فقط به اهداف قدرتطلبانه خود میاندیشد و شیوه رسیدن به اهداف برایش مطرح نیست. در واقع نقشه بکآپ اپوزیسیون که جنایات با شیوه کومله و منافقین بود، برای همگان عیان شده بود و با آگاهی از این نقشه راه، خاطرات سالها ترور و جنایت تروریستها در اذهان ایرانیان تداعی شده و سبب قطع تفاهم با اپوزیسیون شده است. نکته دیگری که اپوزیسیون چندماهه ضد جمهوری اسلامی ایران در نظر نگرفته بود، نگاه سیاسی مردم ایران به حاکمیت جمهوری اسلامی بود. آنها گرفتار آمار و برداشت اشتباه خود از مردم ایران شدند و به حمایت غربیها هم دلخوش کرده بودند که با گذشت این یک سال و ناامیدی غربیها از تغییر معادلات داخلی ایران، پشت اپوزیسیونها را خالی کردند و آنها را تنهاتر از همیشه در میدان واهی مبارزاتشان رها کردند. از طرفی نگاه دولتهای حامی اپوزیسیون کمکم از آنها برگشت. اخراج منافقین از آلبانی توسط دولت آلبانی و همچنین اخراج تروریستها از اقلیم کردستان عراق را میتوان ناشی از پشتکردن جوامع بینالمللی به اپوزیسیون دانست.
مجاهدات تبیینی
از سوی دیگر در داخل ایران هم نسخه جهاد تبیین که اولینبار توسط مقام معظم رهبری ارائه شد، مرهم زخمهای فتنهانگیزی دشمنان بود و با روایت پیشرفتهای ایران در سطوح مختلف و همچنین تبیین وقایع تاریخی اکنون نسل جوان ایرانی، توانمندی تحلیل واقعیات سیاسی اطراف خود را دارد.اکثر کسانی که در اغتشاشات سال گذشته توسط دشمن تحت فریب قرار گرفته بودند، با تدابیر ویژه مقامات ایرانی اکنون نگاه متفاوتی دارند. تدبیر مقام معظم رهبری در عفو عمومی و همچنین تلاش دستگاهها و نهادهای حاکمیتی برای روایت و تعریف قلل پیشرفت، اقداماتی بودند که در جنگ با رسانههای دشمن پیروز میدان شدند و واقعیت و آرامش را به اذهان مردم بازگرداندند. میتوان گفت هر دستگاهی در حوزه خود به تبیین وقایع و پیشرفت ایران پرداخت. دستگاه دیپلماسی کوشید ایران را کشوری فعال در مجامع بینالمللی تعریف کند و راهبرد انزوای ایران توسط دشمنان را شکست داد. دستگاه امنیتی با تلاشهای خود سرشاخههای تروریستها و ویرانیطلبان را شناسایی کرد و آشوبطلبان را در مخفیگاههایشان به دام انداخت. دستگاههای فرهنگی هم به جنگ با روایتهای وارونه معاندان رفتند و قشر هدف؛ یعنی نسل جوان را تا حدی با خود همراه کردند. بدین ترتیب میتوان فصلی از دلایل بیشمار شکست اپوزیسیونهای ضد جمهوری اسلامی ایران را در لایههای عوامل داخلی و خارجی بررسی کرد. اپوزیسیونی که با حرکتهای سینمایی و رسانههای زرد معروف شد، در همان رسانهها زیر بار شکست خود مدفون شد و نایی برای ابراز وجود خود ندارد.