تکـــرار 98؟

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
بررسی مواضع حسن روحانی و سیدحسن خمینی در دیدار با دو حزب اصلاحطلب و تشویق به حضور در انتخابات
سمیه متقی| طی روزهای اخیر دو چهره شاخص دنیای سیاست از جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا، سیدحسن خمینی و حسن روحانی، رئیسجمهور سابق در سخنانی از فعالان حوزه سیاست و تشکیلات حزبی خواستهاند به صندوق رای بازگردند. البته این سخنان که راه اصلاحات از صندوق رای میگذرد، سخن تازهای نیست و آنان که بهدنبال دموکراسی هستند، آلترناتیوی برای صندوق رای هنوز مطرح نکردهاند و بر این باورند که خشونتپرهیزترین راه و هدفمندترین تغییرات از صندوق رای میتواند حاصل شود. بنابراین «استفاده از صندوق رای» در سخن همه اصلاحخواهان شناخته شده از میرحسین موسوی، سیدمحمد خاتمی، بهزاد نبوی و مهدی کروبی گرفته تا غلامحسین کرباسچی، حمیدرضا جلاییپور و بسیاری از آنها که در سیاست استخوان ترکاندند و کارکشتهاند؛ بارها مطرح شده است. البته میان این اظهارنظرها تفاوتهای محسوسی وجود دارد و چهرههایی مانند خاتمی و موسوی که در یکسال گذشته اظهارنظر و راهکارهای خشونتپرهیز برای عبور از بحرانها مطرح کردند اگرچه نیمنگاهی به صندوق رای داشتند، اما بنابر شرایط پیشآمده در فضای سیاسی و انتخاباتی سخنانشان کلی و معطوف به این انتخابات پیش رو نبوده است؛ اگرچه که اصلاحطلبی را در پیوند با صندوق رای و رای اکثریت تعریف کردهاند. معمولا درباره انتخابات و نگاه به صندوق رای تفاوتهایی بین چهرههای میانهرو و اصلاحطلب وجود دارد. در طی همه سالهایی که بحث «نظارت استصوابی» دغدغه جریانهای سیاسی از جمله اصلاحطلبان بوده است؛ برخی از ضرورت انتخاباتی سالم و رقابتی که گزینههای برجسته و توانمند همه جریانها حضور دارند و امکان ورود به رقابت را پیدا کردهاند، سخن میگویند و غیر آن را مقبول نمیدانند و برخی نگاه حداقلی به امکانات و استراتژی خود را بر آن مطرح میکنند و بار دیگر بر شعار انتخاب «بد» برای جلوگیری از روی کار آمدن «بدتر» را مطرح کردهاند. بهعبارتی آنها خواهان آن هستند که اصلاحخواهان با حداقلها و گزینههای نزدیکتر و نیابتی کنار بیایند تا مانع از وقوع مشکلات بیشتر و استمرار آن براساس تحلیلها در کشور شوند یا مثلاً در نبود گزینه مطلوب صرفاً مانع «یکدست شدن» حاکمیت شوند.
سیدحسن خمینی:اگر قرار باشد هیچ تغییری نشود، جامعه چرا باید رأی بدهد؟
در این بین سخنان حسن روحانی و سیدحسن خمینی هم از همین جوانب قابل توجه است و تقریباً وجوهی از همین نوع نگاهها را مطرح میکند. حسن خمینی در دیدار با اعضای حزب همبستگی گفته بود:«مثلا من هر جایی صحبت شده به همه گروهها گفتهام که روش اصلاحطلبانه یعنی برای رسیدن به هر نظری که داریم، از مسیر انتخابات و نهایتاً مقاومت منفی استفاده میکنیم؛ و به سمت خشونت، براندازی، جنگ، نزاع و کودتا نمیرویم.» و البته او به این نکته هم تاکید کرده است:«ملاک اطاعت اکثریت است که تجربه بشر نشان داده این کمهزینهترین راه است. انتخابات به شرطی انتخابات است که منشأ تغییر باشد؛ و الّا انتخابات، انتخابات نیست. انتخابات فقط وقتی است که مردم احساس کنند اگر زید بیاید زندگی آنها فرق میکند با اینکه عمرو بیاید. اگر قرار باشد هیچ تغییری نشود، جامعه چرا باید رأی بدهد؟! قرار است رأی بدهید که در زندگی شما تأثیر داشته باشد. فرض کنید بگویند اگر این آقا شهردار شود شهر من بهتر اداره میشود و اگر او شهردار شود شهر من خراب میشود؛ عقل من اقتضا میکند که به این رأی بدهم. اگر انتخابات بتواند منشأ تغییر شود، هر عقلی میگوید که شرکت کنم. اما اگر انتخابات منشأ تغییر نباشد، وضع عراق پیش میآید که هیچ فیلتری در انتخابات وجود ندارد و قانون انتخاباتشان مثل سوئد است و حتی سهمیه ویژه به زنان دادهاند، اما در آخرین انتخابات آنها درصد کمی از واجدین شرایط هم شرکت نکردند. برای اینکه مردم عراق میگویند هر کدام از اینها که سر کار بیایند هیچ فرقی در زندگی ما ندارد؛ و از دید آنها همه گزینهها فاسد هستند.»
حسن روحانی: نگوییم همه چیز در اختیار آنهاست
در برابر، حسن روحانی، رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم در جریان دیدارهای دورهای خود با فعالان گروهها و احزاب سیاسی، در دیدار با اعضای کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران با تاکید بر اینکه سکوت و انفعال راهحل نیست، تصریح کرد: «اگر دلسوز ایران و انقلاب هستیم، باید بهجای تماشاگری، کنشگری کنیم. اگر در مسیر انقلاب شاهد اشتباهاتی بودیم باید نقد و اصلاح کنیم و اصلاح فقط از مسیر کنشگری فعال و بازگشت به صندوق رای امکانپذیر خواهد بود. سکوت منفعلانه و اعتراض خیابانی اگرچه به لحاظ ماهیت رفتار با یکدیگر متفاوت هستند اما در نتیجه عمل یکسان هستند. این دو رفتار نهتنها چارهساز نیست که قطعاً مخرب و به ضرر کشور است. تجربه نشان داده اعتراضات خیابانی و یا سکوت منفعلانه هیچوقت به نتیجه نرسیده است؛ کنشگری دقیق و فعال و مشارکت سیاسی قطعاً امری به مراتب سختتر از اعتراض خیابانی و سکوت منفعلانه خواهد بود. از این نظر صندوق رای و انتخابات راهحل نهایی است.» او با بیان اینکه کنار کشیدن در شرایط فعلی به نفع آینده کشور و نظام ما نیست، افزود:«حتی اگر احساس کنیم توان و اثرگذاری حرف و کنش ما فقط ده درصد است، نباید از آن دریغ کنیم. نقد ما بیتاثیر نیست. نگوییم همه چیز در اختیار آنهاست، پس چه فرقی میکند ما حرف بزنیم یا نه؟... اگر بدانیم فداکاری ما اثر مثبتی برای نظام دارد باید فداکاری کنیم؛ این فداکاری یا میتواند همین نقد کردن با وجود تخریب شدن باشد و یا مشارکت در انتخابات در شرایطی که با هجمهها و فشارهای مختلف مواجه شویم. این کنشگری حتی اگر پرهزینه باشد، از انفعال بهتر است.» رئیسجمهور دولتهای یازدهم و دوازدهم، دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری که امسال برگزار میشود را سرنوشتساز ارزیابی کرد و گفت:«مقام معظم رهبری از ابتدای امسال تاکید کردند که انتخابات باید با مشارکت بالا، امنیت، سلامت و رقابت برگزار شود اما متاسفانه متولیان امر چندان اهتمامی برای تحقق این فرمایش رهبری نشان ندادهاند.» روحانی با اشاره به نقش مهم احزاب در انتخابات گفت: «میدانم شرایط واقعا سخت است، اما مهمترین موضوع اقناع مردم به مشارکت در انتخابات است تا تجربه دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ تکرار نشود.» وی ابراز امیدواری کرد که در ماههای آینده تحول خاصی رخ دهد تا مردم را به مشارکت گسترده در انتخابات ترغیب کند و تصریح کرد: «گرچه قانون جدید انتخابات و فرصت محدود پیشثبتنام نامزدهای انتخابات مجلس به ضرر روند مشارکت بود اما من امیدوارم که با تلاش مسئولان و تحقق شرایط ذکرشده از سوی مقام معظم رهبری، شرایط دگرگون شود و در این موضوع احزاب وظیفه سنگینی برعهده دارند.»
سخن آخر
این اظهارنظرهای دو چهره اعتدالگرا و اصلاحطلب با احزابی که زیرمجموعه جبهه اصلاحطلبی هستند، از آن جهت که تشویق و ترغیب به حضور در انتخابات را داشته است، و بر چارهساز نبودن اعتراضات خیابانی تاکید دارد؛ مشابهتهای بسیاری دارد اما در سخنان حسن روحانی با تاکیدی که بر حضور در انتخابات مجلس پیش رو به میان آورده؛ این ظن ایجاد میشود که با وجود فشارهای بسیار و محدودیتهایی که ادامه یافته است؛ باردیگر در طیف اصلاحطلبی همان دوگانگی پذیرش حداقلها یا عدم مشارکت فعال و حتی تحریم آن به میان میآید؛ یعنی همچون مجلس یازدهم احتمالا باردیگر عدهای از اصلاحطلبان لیستی ارائه میدهند و عده دیگر به سکوت روی میآورند. البته امید این است که اصلاحطلبان اگر به دنبال اجماع مشابه دوره قبل هستند، به این دو نکته توجه کنند؛ اول، تخریب اعتمادی که برای همه جریانهای سیاسی طی این سالها به دلایل مختلف از عملکردها تا محدودیتها شکل گرفته و دوم؛ آنچه که پیشثبتنامها بر انتخابات و جریانهای سیاسی تحمیل کرده است و البته هر آنچه که پس از آن بهعنوان اطلاع از حضور افراد و چهرهها به میان آمده است. مردم ناامیدی که دل از سیاسیون بریدهاند نیاز به مشوق دارند و هر آنکسی که به امید حداقلها میخواهد به انتخابات وارد شود باید به دنبال ترمیم این ناامیدی باشد و البته آنقدر به وضعیت مردم رجوع کند که دریابد؛ آیا پذیرش حداقلی برای مردم مفهوم و معنای سابق را دارد یا خیر. حسن روحانی و همه چهرههایی که این روزها سخن از حضور در انتخابات پیش رو (شاید به هر قیمتی) داشتهاند؛ حواسشان باشد که تجربه 98 را داشتهایم و بنابر واقعیتها و سختتر شدن اوضاع در این مسیر گام بردارند. بدون گشایش و رسیدن به ضرورت از سوی حاکمیت و مسئولان نظام چنین حضوری چیزی جز آزمودن دوباره آزمودهها نیست. انتخابات سالم و رقابتی، سازوکار و ضرورتهایی دارد که البته یک سوی افزایش مشارکت مردم است و سوی دیگر نگاه مردم به این جایگاههای انتخابی و اثرگذاری آنهاست که فعلا در دهه گذشته آسیب بسیار دیده است.