شهریور ۱۴۰۲ به کام عملگرایان اصلاحات

صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سعید آجرلو| رقابتی که میان اصلاحطلبان عملگرا و رادیکال از سال ۹۸ آغاز شده، تمام نمیشود، بلکه به اشکال مختلف بازتولید میگردد. در انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰، رادیکالها فرصت مساعدی یافتند تا برای پاسخندادن به عملکرد مجلس دهم و دولت حسن روحانی، بهجای رقابت با جناح راست مانند میانه دهه ۷۰ به رقابت با نظام سیاسی بپردازند و در این راه از حجاریان تا علویتبار از سیاستورزی تاجزاده و اتحاد ملت حمایت کنند و با پارتیزانبازی در نهایت سیدمحمد خاتمی را هم به میدان خود بیاورند و کنش کارگزاران و بخشی از اعتماد ملی و ندا را کنترل کنند و از مشارکت زیر ۵۰ درصد در قالب طعنه و کنایه دستاورد بسازند.
طیف مقابل خود را قدرتزده و قدرتجو توصیف و بهعنوان بخشی از بدنه اجتماعی اصلاحات تصویر کنند، غافل از آنکه هم در سال ۹۲ و هم ۹۶ همین رادیکالها پیشنهاددهنده ائتلاف با راستگرایان میانه بودند و حتی پیشتر از آن در سال ۸۷ این سعید حجاریان بود که پیشنهاد نامزدی ناطق نوری با حمایت اصلاحطلبان را طرح میکرد.
بهسرعت برق و باد، آن استراتژی بدون پاسخ به بدنه رأیدهنده تبدیل به استراتژی تازهای شد و شکاف اصلاحات جدیتر از همیشه. چه کسی است که مناظره کلابهاوسی تاجزاده - کرباسچی در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ را فراموش کند.
آنچه در شهریور سال گذشته هم اتفاق افتاد، در نهایت به قدرتگرفتن بیشتر رادیکالها منجر شد و آنها را بهصورت کامل بر اسب مراد نشاند، بهنحویکه اثر آن در ریاست آذر منصوری بر جبهه اصلاحات قابلمشاهده بود. گویی رادیکالیسم تاجزاده چون شبحی بزرگ سراسر اصلاحات را فراگرفته و عملا خاتمی را چون رئیس اصلاحات؛ اما مشروط به پیروی از رادیکالها در قدرت حفظ کرده است. پس از دو انتخابات گذشته این شکل جدیدی از رقابت دهه نودی این دو طیف بود که با گذشت زمان به پایین آمدن دست عملگرایان منجر میشد. این رقابت اما در پایان شهریور سال ۱۴۰۲ کمی برای عملگرایان امیدوارکننده شده و به آنها اعتمادبهنفس داده است، درحالیکه تندروها همچنان به دنبال رقابت با نظام در شهریور سال جدید بودند؛ اما درنگرفتن ناآرامی اجتماعی موجب شد که علاوه بر شکست اپوزیسیون خارج کشور، از صدای بلند آنها در میان اصلاحات تا حدودی کاسته شود. اگر این طیف در ماجرای ریاست آذر منصوری با وجود مخالفت نتوانست بهزاد نبوی را در کرسی ریاست نگاه دارد؛ اما اکنون پس از آرامش کشور با شعار «نه سکوت، نه خیابان» زمزمه بازگشت به صندوق را مطرح میکند.
دیدار اعضای حزب کارگزاران با حسن روحانی و وعده دیدار با سید حسن خمینی، خاتمی، ناطق نوری، نبوی و لاریجانی را هم میتوان از آثار آرامش خیابانهای کشور در شهریور ۱۴۰۲ دانست. گویا عملگرایان به دنبال کشاندن پای رادیکالها به رقابتی جدید هستند تا در آستانه انتخابات مجلس و ریاستجمهوری بعدی، زورآزمایی جدیدی با طیف نابگرا و خالصساز اصلاحات آغاز کنند. در این میان درحالیکه به نظر میرسد که کارگزاران به دنبال ائتلاف جدیدی با اعتماد ملی، ندا، اعتدالیون و برخی از طیفهای راست سنتی خواهد رفت، باید منتظر کنش رادیکالهای اصلاحات و پاسخ آنها به آرامش فعلی کشور در سطح کلان بود و درعینحال باید دید در نهایت خاتمی میتواند از قدرت مشروطهاش در اصلاحات رهایی یابد و راهی برای تفوق بر گفتار تاجزاده بیابد یا همچنان رغبت به ادامه چنین مسیری خواهد داشت.
در سوی دیگر سیاست ایران اما در پی تحولات شهریوری، پیام تغییرات کوچک؛ اما معنادار در جناح چپ باید اصولگرایان را نسبت به شرایط جدید هوشیار کند. اگر فرض بر این باشد که رفتهرفته وضعیت اجتماعی عملگرایان در اصلاحات کمی بهتر از سال ۹۸ و ۱۴۰۰ خواهد شد و درعینحال این طیف همچنان بر رادیکالیسم و جداییطلبی طیفهایی از اصولگرایان سرمایهگذاری خواهند کرد، تصمیمگیری در میان اصولگرایان حتما سمتوسوی هدفمندی خواهد داشت. این تصمیمگیری اولا بر مبنای ائتلاف صورت میگیرد، ثانیا بر گفتار پیشرفتخواه و کارآمدیمحور تکیه میکند و ثالثا جریان رادیکال و گریز از مرکز را به حاشیه جناح میفرستد.