نفت 100 دلاری
صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
قیمت نفت در بازار جهانی در ماههای اخیر بهشدت افزایش یافت و سقف 90 دلار را برای هر بشکه به سمت بالا شکست. هماکنون قیمت نفت برنت به محدوده 92 دلار رسیده و قیمت نفت وست تگزاس اینترمدیت نیز به محدوده 90 دلار رسیده است و کارشناسان میگویند قیمت نفت ممکن است به سقف 100 دلار برای هر بشکه نیز برسد. در چند ماه اخیر تورم در اقتصادهای قدرتمند کاهش یافته بود و این اقتصادها توانسته بودند نرخ بهره را کاهش دهند و از این راه افزایش تولید را کسب کنند؛ اما افزایش اخیر نرخ نفت در بازار جهانی محاسبات تورمی در دنیا را تغییر داده است. نفت حدود 30 درصد از پایینترین سطح سال گذشته افزایش قیمت داشته و باعث دردسر برای اقتصاد کشورها شده است. نفت گرانتر فشار قیمتها را احیا میکند، امیدها به کاهش نرخهای بهره را کاهش میدهد و از این راه تراز اقتصاد را در دنیا بههم میریزد.
اگر اقتصاد کشورهای توسعهیافته مانند آمریکا را با اقتصاد ایران مقایسه کنیم، متوجه بزرگی عدد 30 درصد خواهیم شد، تورم 30 درصدی سالیانه در ایران شاید امری عجیبوغریب نباشد و در سالهای زیادی تکرار شده باشد؛ اما افزایش 30 درصدی قیمت نفت در اقتصاد آمریکا و اقتصاد چین میتواند باعث افزایش هزینههای تولید شود و برای کشورهای توسعهیافته چالشهای بزرگی ایجاد کند.
این آسیب به کشورهای آمریکا و چین ختم نشده و افزایش قیمت نفت از اوراق قرضه هند گرفته تا فورینت مجارستان و پزو فیلیپین را تحت تاثیر قرار میدهد.
برای مقابله با این شرایط آمریکا قول داده است هزینههای استقراض نفت را برای مدت طولانیتر افزایش دهد و بشکههای نفت را تا مرز 100 دلار حفظ کند.
جان هریسون، مدیرعامل استراتژی کلان بازارهای نوظهور یکی از شرکتهای بزرگ نفتی گفت: «واضح است که روند کاهش تورم در چین دچار تزلزل شده است. افزایش قیمت نفت مطمئنا بخش مهمی از هزینههای تولید در چین را افزایش داده و سیاست کاهش تورم در چین به بنبست رسیده است.»
شکافها شروع به خودنمایی میکنند. شاخص بلومبرگ از اوراق قرضه دولتی در بازارهای نوظهور و شاخص MSCI از ارزهای کشورهای درحالتوسعه هر دو در دومین ماه کاهش خود قرار دارند.
صندوقهای تأمینی به دلیل افزایش قیمتها، موقعیتهای صعودی خود را در بازار نفت وست تگزاس اینترمدیت به بالاترین میزان از فوریه 2022 افزایش دادند.
سنین مالک، استراتژیست یک ابرشرکت نفتی در یادداشتی نوشت: «اقتصادهایی که به واردات نفت وابسته هستند و آنهایی که نفت خام درصد بالایی از درآمد خانوارها را تشکیل میدهد، بدترین وضعیت را خواهند داشت. هند، فیلیپین، پاکستان، اردن، کنیا و مراکش از جمله این کشورها هستند.»
کارلوس دی سوزا، مدیر پول در بازارهای نوظهور گفت: «مدیریت دارایی به دنبال کاهش موقعیت خود در بازارهایی است که بهشدت به واردات نفت وابسته هستند، زیرا هزینـــــه بالاتـــــــر به تراز پـــــــرداختهـــــا و ارز کشـــــورها ضربـــه میزنـــد.»
اقتصاد چین بیشترین ضربه را از افزایش قیمت نفت خواهد داشت
بر اساس تحلیل بلومبرگ از اوراق بهادار پنجساله دولت از 13 اقتصاد بزرگ در حال ظهور، اوراق قرضه هند بیشترین آسیب را در برابر افزایش قیمت نفت دارند. اسکناسهای روپیه ثابتترین واکنش را نسبت به افزایش قیمت نفت نشان دادهاند. بازدهی آنها در هشت نوبت از سال 2015 بهطور متوسط 13 واحد پایه افزایش یافته است که با میانگین حرکت تقسیم بر انحراف استاندارد پاسخها اندازهگیری میشود.
اقتصاددانان میگویند برخلاف قسمتهای قبلی، بعید است که افزایش قیمت نفت به دلیل انتخابات ایالتی و عمومی آینده به قیمتهای خردهفروشی بالاتر در هند تبدیل شود. این به معنای تأثیر تورمی محدود؛ اما سرریز بیشتر بر کسری بودجه در هند است. البته هند تنها عضو بریکس نخواهد بود که از افزایش قیمت نفت در بازار جهانی آسیب میبیند و اوراق قرضه آفریقای جنوبی نیز ممکن است با توجه به وضعیت این کشور بهعنوان واردکننده خالص نفت آسیب ببیند. به گفته گائل فیچان، مدیر ارشد پورتفولیوی در بانک سایز SA، در عرصه مبادلات خارجی، قیمت نفت خام گرانتر و دلار قویتر برای پزو فیلیپین، روپیه اندونزی، بات تایلند و فورینت منفی است. قیمتهای بالاتر نفت احتمالا بهعنوان مالیات بر سایر اقتصادهایی که واردکننده خالص هستند، درآمد واقعی و رشد را کاهش میدهد. این میتواند به ارزهای آنها فشار نزولی وارد کند و بانکهای مرکزی آنها ممکن است برای محافظت از ارزهای خود نیاز به حفظ نرخ بهره در سطح فعلی یا حتی افزایش نرخها داشته باشند.
بانک مرکزی فیلیپین احتمالا در نوامبر سال جاری میلادی سیاست انقباض پولی را از سر بگیرد و ممکن است پس از آن برای مقابله با شوکهای عرضه، نرخ بهره را افزایش دهد، این در حالی است که در ماههای قبل نیز نرخ بهره در فیلیپین افزایش یافته بود.
طبق گفته استر لاو، مدیر ارشد پول برای بدهیهای بازارهای نوظهور برای اقتصادهایی که تحتتأثیر منفی قیمت نفت هستند، چرخه تسهیل احتمالا به تعویق میافتد یا کند میشود. در این سناریو میتوانیم شاهد صافشدن منحنی محلی با کاهش قیمت باشیم.
افزایش درآمد برای کشورهای صادرکننده نفت
تأثیر افزایش قیمت نفت یکسان نیست. برای صادرکنندگان انرژی مانند مالزی، مکزیک و عربستان سعودی و حتی ایران، نفت خام گرانتر مثبت است، زیرا ممکن است به افزایش درآمد دولت کمک کند.
طبق آمار، بخش نفت در بهار سال ۱۴۰۲ در مقایسه با مدت مشابه سال ۱۴۰۱، افزایش ۳۶۸ درصدی داشته و بیش از ۲۴ درصد از رشد تولید ناخالص داخلی در بهار امسال مربوط به افزایش تولید و صادرات نفت بوده است.
ایران در ماههای اخیر همواره اعلام کرده که تولید و صادرات نفت خود را با وجود ادامه تحریمهای آمریکا افزایش داده است. نگاهی به گزارشهای ماهانه سازمان کشورهای تولیدکننده نفت (اوپک) نیز این موضوع را تأیید میکند. اوپک در تازهترین گزارش خود اعلام کرد که ایران توانسته رتبه سوم تولید نفت را بین اعضای این سازمان به خود اختصاص دهد.
طبق آمار وزارت نفت؛ «ایران نهتنها دیگر کاهش تکلیفی تولید نفت و میعانات گازی ندارد، بلکه به هر نقطه از جهان که بخواهد نفت خود را صادر میکند. تولید نفت از روزانه حدود ۲.۳ میلیون بشکه در ابتدای دولت سیزدهم به ۳.۳ میلیون بشکه در روز رسیده است که نشاندهنده افزایشی ۴۳ درصدی در این زمینه است.»
افزایش تولید و صادرات نفت ایران بر شاخصهای اقتصادی کشور نیز تأثیر مثبت داشته تا آنجا که بر اساس آمارهای بانک مرکزی، رشد اقتصادی کشور در بهار امسال با احتساب نفت ۶.۲ درصد و بدون نفت ۵.۲ درصد بوده است. به این معنا که حضور نفت در این شاخص اقتصادی تأثیر مثبتی داشته است. مقایسه ارقام امسال با رشد اقتصادی سهماهه نخست سال ۱۴۰۱ نشان از افزایش بیش از سه برابری رشد اقتصادی کشور دارد.
چرا با وجود افزایش قیمت جهانی نفت، مردم آثاری را مشاهده نمیکنند؟
یکی از سوالهایی که مطرح است این بوده که با وجود افزایش سه برابری درآمدهای نفتی کشور و صادرات سه میلیون بشکه نفت در روز، اگر بخواهیم با نفت 90 دلار محاسبه کنیم به عدد 270 میلیون دلار در روز و 8 میلیارد دلار در ماه میرسیم که عدد عجیبوغریبی است.
حال اگر تخفیف نفتی ایران برای فروش نفت را محاسبه کنیم و حداکثر تخفیف؛ یعنی 30 درصد را نیز ملاحظه کنیم به عدد 5 میلیارد و 600 میلیون دلار میرسیم.
یعنی اگر دولت ماهانه 5 میلیارد دلار درآمد از راه نفت دارد، دیگر نیازی نیست برای آزادسازی 6 میلیارد دلار منابع ارزی بعد از چند سال آنقدر فضای رسانهای کشور به خط شده و خبر آزادسازی منابع ارزی ایران را بدهند.
بر فرض اینکه این پول در ماه برای کشور وصول میشود و به دست مسئولان بانک مرکزی میرسد، چرا آثار این فروش نفت در کشور مشاهده نمیشود و تدابیری جهت افزایش قدرت ریال در برابر دلار و ارزش قدرت پول ایرانیان اتخاذ نمیشود؟
اینها سوالهایی است که بایدبه آنان پاسخ روشنی داده شود.