شاعرانه/ تو دادی با سلام خود، جواب من، سلام ای عشق

آخرین خبر/ گوارای من، آه ای شعر نابِ من، سلام ای عشق
به جام شوکران من، شراب من، سلام ای عشق
زمین خاکیام، گِرد سرت میگردم و هستم
سلام ای زندگیبخشْ آفتاب من، سلام ای عشق
درِ عرفان زیبایی به روی من تو واکردی
سلام ای معرفت را فتح باب من، سلام ای عشق
دو فصل گمشده پیدا شد آخِر با تو زین دفتر
تو ای آغاز و انجام کتاب من، سلام ای عشق
سلام ای خط زده کابوسهایم را طلوع تو
از آفاق پر از آشوب خواب من، سلام ای عشق
به هنگام غروب خویش هم با آخرین خطّش
رقم بر صفحۀ شب زد شهاب من، سلام ای عشق
به دور افکندهام غمها و شادیهای کوچک را
تو ای رمز بزرگ انتخاب من، سلام ای عشق
تو عقل سرخ را با واژههایم آشتی دادی
سلام آه ای شعورِ شعرِ ناب من، سلام ای عشق
حقیقت با تو از آرایه و پیرایه عریان شد
سلام ای راستینِ بینقاب من، سلام ای عشق
درود ای آبیِ بودایی، ای تمثیل زیبایی
گل نیلوفر باغ سراب من، سلام ای عشق
«چرا هستم» سؤال بیجوابم بود از هستی
تو دادی با سلام خود، جواب من، سلام ای عشق
اگر چه با تو دور زندگی تند است، اما باز
سلام ای شطّ شیرینِ شتابِ من، سلام ای عشق
حسین_منزوی